Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
multiple cable joint
اتصال کابل چند رشتهای
Other Matches
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
single core
کابل یک رشتهای
three core cable
کابل سه رشتهای
single core cable
کابل یک رشتهای
multicore cable
کابل چند رشتهای
multiple cable
کابل چند رشتهای
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multiple conductor cable
کابل چند رشتهای
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
connection cable
کابل اتصال
subscriber's cable
کابل اتصال
junction cable
کابل اتصال
cable joint
مفصل اتصال کابل
socket
[محل اتصال کابل]
strop
ریل اتصال کابل چترنجات
junctions
اتصال بین سیم ها و کابل ها
junction
اتصال بین سیم ها و کابل ها
sockets
فیش برق محل اتصال کابل
hook cable
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
segment
اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge
segments
اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge
punch down block
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
T junction
اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
strop
ریل بندیهای داخل هواپیمابرای اتصال کابل چتر حامل بار
plug
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plugging
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plugs
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
exchange cable
کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
timed
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
duplexes
دو رشتهای
fibrinous
رشتهای
penicillate
رشتهای
filiform
رشتهای
unifilar
تک رشتهای
duplex
دو رشتهای
rbis
همبستگی دو رشتهای
duplex transmission
مخابره دو رشتهای
string file
پرونده رشتهای
string operation
عملیات رشتهای
string manipulation
دستکاری رشتهای
biserial correlation
همبستگی دو رشتهای
single core
هادی تک رشتهای
incandescent lamp
لامپ رشتهای
triserial correlation
همبستگی سه رشتهای
interdisciplinary
میان رشتهای
single conductor
سیم تک رشتهای
bulb
لامپ رشتهای
bulbs
لامپ رشتهای
single conductor
هادی تک رشتهای
filamentous
لیفی رشتهای
string formula
فرمول رشتهای
full duplex
کاملا دو رشتهای
full duplex
تمام دو رشتهای
multiple wire
چند رشتهای
half duplex
نیم دو رشتهای
full duplex
کاملا" دو رشتهای
duplexing
دو رشتهای کردن
multicore
چند رشتهای
fibrous protein
پروتئین رشتهای
multicore line
خط چند رشتهای
filamentary
لیفی رشتهای
duplex channel
مجرای دو رشتهای
incandescent bulb
لامپ رشتهای
filament lamp
لامپ رشتهای
point biserial correlation
همبستگی دو رشتهای نقطهای
half duplex transmission
مخابره دو نیم رشتهای
bifilar winding
سیم پیچ دو رشتهای
rpbis
همبستگی دو رشتهای نقطهای
full duplex channel
مجرای کاملا دو رشتهای
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
continous strand furnace
کوره رشتهای دائمی
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
null
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
double filament lamp
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
string
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
alphabetic character set
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
to cut brake or beat a r
گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
cacogenics
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
atom
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
energetics
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
photochemistry
رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
biocenology
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
urology
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
inks
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
gerontology
رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
cryogenics
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
scalar
نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
Kabul
کابل
cable head
سر کابل
own ship's course bus
کابل او اس سی
cable clip
پل کابل
cable assembly
کابل
cabling
کابل
cabled
کابل
cable
کابل
blankest
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blank
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
suspension cable
کابل معلق
suspension cable
کابل اویزان
supply cable
کابل تغذیه
mains cable
کابل شبکه
outgoing cable
کابل خروجی
tag line
کابل اتصالی
armored cable
کابل مسلح
low capacitance cable
کابل با فرفیت کم
long distance cable
کابل ارتباطی
intermediate type submarine cable
کابل ساحلی
low loss cable
کابل با تلفات کم
cable way
مسیر کابل
binding screw
کلم کابل
power cable
کابل قدرت
coaxing
کابل هم محور
coaxes
کابل هم محور
coaxed
کابل هم محور
main cable
کابل اصلی
telecommunication cable
کابل ارتباطی
b.x. conductor
کابل ب ایکس
battery charging cable
کابل باتری پر کن
quadoed cable
کابل چهارسیمه
sheating of cable
پوشش کابل
multi conductor cable
کابل افشان
sheave
ریل و کابل
light weight cable
کابل سبک
clippings
مفصل کابل
stranded wire
کابل تک لایی
single conductor cable
کابل تک لایی
stranded conductor
کابل تک لایی
starter cable
کابل استارتر
single core cable
کابل یک سیمه
extensions
کابل خرطومی
extension
کابل خرطومی
clips
مفصل کابل
anchor cable
کابل لنگر
cords
کابل واکسیل
coax
کابل هم محور
ribbon cable
کابل نواری
anti induction cable
کابل ضد القا
subscriber's cable
کابل مشترک
measuring cable
کابل سنجش
clip
مفصل کابل
clipped
مفصل کابل
microphone cable
کابل میکروفن
dead end eye
قلاب کابل
anchor line cable
کابل لنگر
sheathed cable
کابل زرهی
cord
کابل واکسیل
multicore cable
کابل افشان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com