Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
bring a charge home to a person
اتهامی را گردن کسی انداختن
Other Matches
lei
دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
accusatory
اتهامی
accusative
مفعول اتهامی
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
necks
گردن سر و گردن اسب
neck
گردن سر و گردن اسب
torticollis
کجی مادرزادی گردن گردن کجی
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
horrify
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifying
بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
neck necessity
گردن
insubordinate
گردن کش
stiff-necked
گردن کش
crookneck
گردن کج
necks
گردن
mooic
گردن
napes
پس گردن
nape
پس گردن
restiff
گردن کش
paxwax
پی گردن
neck
گردن
narrow necked
گردن باریک
feeds
تغذیه گردن
feed
تغذیه گردن
chased
گردن توپ
stodgy
گردن کلفت
shawl
دستمال گردن
chase
گردن توپ
cervices
پشت گردن
deer neck
گردن همایی
neckline
گردن لباس
cervical
وابسته به گردن
long necked
گردن دراز
shawls
دستمال گردن
necklines
گردن لباس
decapitate
گردن زدن
chases
گردن توپ
decapitated
گردن زدن
decapitates
گردن زدن
decapitating
گردن زدن
to shake off the dust
گردگیری گردن
muffler
شال گردن
dumpy
گردن کلفت
ruffians
گردن کلفت
chasing
گردن توپ
ruffian
گردن کلفت
mufflers
شال گردن
arrogantly
گردن فراز
He came back downcast ( shamefacekly ) .
با گردن کج بر گشت
cervix
پشت گردن
incrassate
غلیظ گردن
collar
گردن بند
cervixes
پشت گردن
hoodman blind
گردن کلفت
necklace
گردن بند
arrogant
گردن فراز
collars
گردن بند
handkerchiefs
دستمال گردن
napes
پشت گردن
restively
گردن کشانه
nip up
اسکلبکا پس گردن
necklet
خز یا شال گردن
necklet
گردن پوش
behead
گردن زدن
neckcloth
دستمال گردن
stiff neck
خشکی گردن
stiff neck
گردن خشک
stiff necked
گردن کلفت
restiveness
گردن کشی
pervicacious
گردن کش سرسخت
roughneck
گردن کلفت
nucha
پشت گردن
nape
پشت گردن
anadem
گردن بند
noddles
پشت گردن
ascot
دستمال گردن
ascot
شال گردن
noddle
پشت گردن
stoutness
گردن کلفتی
neck cloth
دستمال گردن
decollation
گردن زنی
beheading
گردن زدن
beheads
گردن زدن
decollate
گردن زدن
tie
دستمال گردن
ties
دستمال گردن
tippet
گردن پوش
necker chief
دستمال گردن
deer neck
گردن کشیده
choker
شال گردن
handkerchief
دستمال گردن
the neck of a bottle
گردن بطری
the neck of a womb
گردن زهدان
refractorily
گردن کشانه
beheaded
گردن زدن
chokers
شال گردن
neckerchiefs
دستمال گردن
neckerchief
دستمال گردن
gorget
زره گردن طوقه
restiff
گردن کشانه بیقرار
challenges
طلب حق گردن کشی
short necked flask
بالن گردن کوتاه
shawls
شال گردن بستن
victorine
خز گردن بلند زنانه
victorine
گردن پوش بلند
potiche
گلدان گردن باریک
challenged
طلب حق گردن کشی
riviere
گردن بند جواهر
ewe neck
گردن لاغرومعیوب و مقعر
tepefy
نیم گردن کردن
the dog wasled
سگ بند در گردن داشت
pelerine
خز پشت گردن بانوان
thug
قاتل گردن کلفت
thugs
قاتل گردن کلفت
lay at a person's door
به گردن کسی گذاشتن
lay to a person's door
به گردن کسی گذاشتن
tippet
خز دور گردن وسردست
his blood beon us
خونش به گردن ماست
he put orlaid the blame me
تقصیر را به گردن من گذاشت
hame
چوب گردن گیر
ruffianly
گردن کلفت وحشی
obstreperoussness
پر هیاهویی گردن کشی
scalene
وابسته بعضلات گردن
scrofula
سل غدد لنفاوی گردن
to stick up
گردن فرازی کردن
nuchalgia
درد پشت گردن
nuchal
وابسته به پشت گردن
challenge
طلب حق گردن کشی
long necked flask
بالن گردن دراز
bullies
گردن کلفت گوشت
bullied
گردن کلفت گوشت
to bear the blame
تقصیر را به گردن گرفتن
deep in debt
تا گردن زیر بدهی
uterine cervix
[Cervix uteri]
گردن رحم
[کالبدشناسی]
complexus
عضله پهن گردن
bully
گردن کلفت گوشت
bullying
گردن کلفت گوشت
To act as a bully .
گردن کلفتی کردن
shawl
شال گردن بستن
scruff
پس گردن دون شمردن
up to the eyes in debt
تا گردن زیر بدهی
cervix
[of uterus]
گردن رحم
[کالبدشناسی]
neck of (the) uterus
[Cervix uteri]
گردن رحم
[کالبدشناسی]
uterine neck
[Cervix uteri]
گردن رحم
[کالبدشناسی]
neck of the womb
[Cervix uteri]
گردن رحم
[کالبدشناسی]
let down
پایین انداختن انداختن
guillotining
ماشین گردن زنی کاغذ بر
ivory neck
گردن بلورین
[رنگ عاج]
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
cancer of the cervix
سرطان گردن رحم
[پزشکی]
neck warmer
گرم کن گردن
[نوعی لباس]
pendant necklace
گردن بند با جواهر آویزه
dewlaps
چینهای زیر گردن گاو
near leg pickup and turnover
گرفتن یک پا وپس گردن و پیچاندن
multi-chain necklaces
گردن بند چند زنجیره
guillotined
ماشین گردن زنی کاغذ بر
guillotine
ماشین گردن زنی کاغذ بر
martingale
تسمه زیر گردن اسب
guillotines
ماشین گردن زنی کاغذ بر
dewlap
چینهای زیر گردن گاو
terret
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
hectors
ادم گردن فراز خودنما
hectoring
ادم گردن فراز خودنما
cervical cancer
سرطان گردن رحم
[پزشکی]
cervix cancer
سرطان گردن رحم
[پزشکی]
all the expenses fell on him
تمام مخارج به گردن اوافتاد
cervical carcinoma
[CC]
سرطان گردن رحم
[پزشکی]
hectored
ادم گردن فراز خودنما
hector
ادم گردن فراز خودنما
butch
مرد یا پسر گردن کلفت
breasted transmitter
میکروفونی که به گردن اویخته میشود
He is a bully . he is a rough guy .
آدم گردن کلفتی است
territ
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
submits
گردن نهادن مطیع شدن
submit
گردن نهادن مطیع شدن
submitted
گردن نهادن مطیع شدن
submitting
گردن نهادن مطیع شدن
own up
<idiom>
گناه رابه گردن گرفتن
the block
مردن بوسیله گردن زنی
barbe
شال گردن یا روسری دندانهای ریز
muscleman
آدم گردن کلفت
[اصطلاح روزمره]
to have plenty of brawn
آدم گردن کلفتی
[قلچماقی]
بودن
meathead
آدم گردن کلفت
[اصطلاح روزمره]
Why should I take the blame?
چرا من باید تقصیر را به گردن بگیرم؟
scarf
شال گردن بستن درشال پیچیدن
scarf
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
fichu
لچک سه گوش برای گردن وشانه
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
wallabies
کانگوروی متوسط القامه گردن قرمز
wallaby
کانگوروی متوسط القامه گردن قرمز
scarfs
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
to take care of number one
در فکر خویش بودن از خودتوجه گردن
beefcake
آدم گردن کلفت
[اصطلاح روزمره]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com