Dictiornary-Farsi | اتوبوس کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
minibuses	اتوبوس کوچک


Other Matches

petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
busing	اتوبوس
bused	اتوبوس
bus	اتوبوس
bussed	اتوبوس
busses	اتوبوس
bussing	اتوبوس
omnibuses	اتوبوس
Bus line number 8.	اتوبوس خط ۸.
omnibus	اتوبوس
a bus	اتوبوس
buses	اتوبوس
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
trolleybus	اتوبوس برقی
queued	صف اتوبوس و غیره
queueing	صف اتوبوس و غیره
queues	صف اتوبوس و غیره
trolley buses	اتوبوس برقی
Airbuses	اتوبوس هوایی
Airbus	اتوبوس هوایی
trolley car	اتوبوس برقی
trolley bus	اتوبوس برقی
I went by bus.	من با اتوبوس رفتم.
space time	اتوبوس فضایی
I drove the bus.	من اتوبوس را راندم.
to ride on the bus	با اتوبوس رفتن
to go by bus	با اتوبوس رفتن
queue	صف اتوبوس و غیره
bodies	اطاق اتوبوس
body	اطاق اتوبوس
bus bay	ایستگاه اتوبوس
bus stop	ایستگاه اتوبوس
bus stops	ایستگاه اتوبوس
carfare	کرایه اتوبوس
bus terminal	ایستگاه اتوبوس
bus driver	راننده اتوبوس
You can take the bus.	شا میتوانید با اتوبوس بروید.
to stop the bus	جلوی اتوبوس را گرفتن
Where is the bus stop?	ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stationed	ایستگاه اتوبوس وغیره
communication cord	کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
station	ایستگاه اتوبوس وغیره
stations	ایستگاه اتوبوس وغیره
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
The bus to ... stops here.	اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
double-decker bus [DDB]	اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
to run for the bus	برای گرفتن اتوبوس دویدن
When does the train [bus] to ... depart?	قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
How far is the bus stop ?	تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
double decker	اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
Is there a bus to the airport?	آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
When is the bus to Pimlico?	چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
Is there a bus into town?	آیا اتوبوس برای شهر هست؟
Do I have to change busses?	آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
To pick up a passenger.	مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Do not lean out!	به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
We got into the wrong bus .	سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
The bus stopped for fuel [ to get gas] .	اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Which bus goes to the town centre?	کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
I missed the connection.	من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
The driver coaxed his bus through the snow.	راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
to ride on the bus	سوار اتوبوس شدن [برای رفتن به جایی]
The bus stop is no distance at all .	ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
To alight from a bus(tarin,car).	پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
Take this luggage to the bus, please.	لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
Which bus do I take for the opera?	برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
Which bus do I take to Victoria Station?	کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
transportation in kind	وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
get off <idiom>	پایین آمدن یا بیرون آمدن از (اتوبوس ،قطار)
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
thumbnail	کوچک
minus cule	کوچک
culvert	پل کوچک
pilule	حب کوچک
pillule	حب کوچک
minor	کوچک
fractional	کوچک
petty	کوچک
petit	کوچک
puny	کوچک
thumbnails	کوچک
culverts	پل کوچک
floret	گل کوچک
exiguousness	کوچک
fortalice	دژ کوچک
dinky	کوچک
gracile	کوچک
half pint	کوچک
ickle	کوچک
imminution	کوچک
cerebellum	مخ کوچک
canis minoris	سگ کوچک
canis minor	سگ کوچک
diminutive	کوچک
smallest	کوچک
pipsqueak	کوچک
pipsqueaks	کوچک
tiddlier	کوچک
tiddliest	کوچک
dimmers	کوچک
tiddly	کوچک
minute	کوچک
little	کوچک
bantam	کوچک
bantams	کوچک
minuscule	کوچک
whiffet	سگ کوچک
weensy	کوچک
pint-size	کوچک
smaller	کوچک
small	کوچک
small fry	کوچک
venule	رگ کوچک
plumelet	پر کوچک
plumule	پر کوچک
ponceau	پل کوچک
runty	کوچک
seed bud	پر کوچک
pint size	کوچک
short ton	تن کوچک
micro	کوچک
weenier	کوچک
weeniest	کوچک
weeny	کوچک
micros	کوچک
nodule	قلنبه کوچک
towns	شهر ها کوچک
burg [American] [colloquial]	شهر کوچک
nodule	برامدگی کوچک
cities	شهر ها کوچک
nodules	قلنبه کوچک
nodules	برامدگی کوچک
eddied	گرداب کوچک
eddies	گرداب کوچک
eddy	گرداب کوچک
eddying	گرداب کوچک
pilot motor	موتور کوچک
pinky	انگشت کوچک
pinkie	انگشت کوچک
town	شهر کوچک
glob	ذره کوچک
pint sized	ناچیز کوچک
glob	کره کوچک
globs	ذره کوچک
platelet	صفحه کوچک
globs	کره کوچک
planetesimal	کوچک ستاره
planchette	تخته کوچک
appendixes	زائده کوچک
appendix	زائده کوچک
pipkin	کماجدان کوچک
city	شهر کوچک
gorging	دره کوچک
pickaninny	بچه کوچک
picaninny	بچه کوچک
pedicel	ساقه کوچک
peccabillo	گناه کوچک
flotilla	ناوگان کوچک
papilla	برامدگی کوچک
onager	گورخر کوچک
beauty spot	خال کوچک
beauty spots	خال کوچک
oliver	چکش کوچک
cabin	اطاق کوچک
nutlet	هسته کوچک
cabins	اطاق کوچک
nutlet	فندق کوچک
boat	کشتی کوچک
boat	ناو کوچک
boats	کشتی کوچک
pedicel	پای کوچک
flotillas	ناوگان کوچک
petit mal	صرع کوچک
burgs [American] [colloquial]	شهر ها کوچک
dickey	پرنده کوچک
phoneme	صدای کوچک
snippet	چیز کوچک
snippets	چیز کوچک
office	کامپیوتر کوچک
offices	کامپیوتر کوچک
phlyctenule	تاول کوچک
shrink	کوچک شدن
shrinking	کوچک شدن
petty offence	جرم کوچک
shrinks	کوچک شدن
pettily	بطور کوچک
crotchet	قلاب کوچک
crotchets	قلاب کوچک
pianette	پیانوی کوچک بم
gorges	دره کوچک

minibuses

اتوبوس کوچک