Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (1 milliseconds)
English
Persian
My car won't start.
اتومبیلم استارت نمیزند.
Other Matches
bone dry
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
non striker
توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
it does not a to me
درنزدمن جالب توجه نیست چنگی بدل نمیزند
My car has broken down.
اتومبیلم خراب شده است.
My car won't start.
اتومبیلم روشن نمی شود.
Where can I park my car?
کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
Where can I get my car washed?
کجا میتوانم اتومبیلم را بدهم بشویند؟
I've a flat tyre.
یک طایر اتومبیلم پنچر شده است.
Can you repair my car?
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
maintenance
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
starter
استارت
starting chamber
محفظه استارت
starting current
امپر استارت
starting motor
موتور استارت
starting pressure
فشار استارت
starting block
تخته استارت
starting battery
باتری استارت
start button
تکمه استارت
bendix
دنده استارت
false starts
استارت کاذب
crouch start
استارت نشسته
sprint start
استارت نشسته
false start
استارت کاذب
ignition battery
باتری استارت
magnetic pinion shift
استارت مغناطیسی
manual pinion shift
استارت دستی
standing start
استارت ایستاده
auto starter
استارت خودکار
air start
استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
starters
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starter
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
cartridge starter
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
boost charge
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
wobble pump
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com