Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
modified stock car
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
Other Matches
auto body sheet
بدنه اتومبیل
automobile body sheet
بدنه اتومبیل
jalopies
اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
jalopy
اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
streamline body
بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
mine casemate
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
stock car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
automobile
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
buoyant mine case
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
clouting
پارچه کهنه کهنه
clouts
پارچه کهنه کهنه
clouted
پارچه کهنه کهنه
clout
پارچه کهنه کهنه
hulls
بدنه
trunks
بدنه
shafts
بدنه
compartment
بدنه
shaft
بدنه
casing
بدنه
compartments
بدنه
bridge deck
بدنه پل
framework
بدنه
housing
بدنه
frameworks
بدنه
casings
بدنه
trunk
بدنه
body
بدنه
fuselages
بدنه
fuselage
بدنه
hull
بدنه
bodies
بدنه
contour
بدنه
airframe
بدنه هواپیما
shaft
بدنه چوبه
tige
بدنه ساقه
hulks
بدنه کشتی
die stock
بدنه رنده
the body of a carriage
بدنه یک کالسکه
shafts
بدنه چوبه
hull insurance
بیمه بدنه
to connect to frame
اتصال به بدنه
hulk
بدنه کشتی
stock
بدنه رنده
motor casing
بدنه موتور
monohull
قایق با یک بدنه
pressure hull
بدنه ضد فشار
magnet housing
بدنه اهنربا
costa
تیغه در بدنه
cartridge shell
بدنه پوکه
head
شبکه یا بدنه
pump casting
بدنه پمپ
loop body
بدنه حلقه
furnace body
بدنه کوره
fuselage refrence line
خط مبنای بدنه
revetment
پوشش بدنه
gate leaf
بدنه دریچه سد
side wall of a lock
بدنه سد دریچهای
box type van body
بدنه صندوق
buffer body
بدنه دافع
stocked
بدنه رنده
elevator casing
بدنه بالابر
turbin casing
بدنه توربین
ground
اتصال بدنه
hull
بدنه کشتی
hull column
پایه بدنه
hull
بدنه قایق
hulls
بدنه کشتی
hulls
بدنه قایق
shells
بدنه ساختمان
fuselages
بدنه هواپیما
trunk
بدنه ستون
magnet case
بدنه اهنربا
trunks
بدنه ستون
westwork
بدنه غربی
white body
بدنه سفید
shell
بدنه ساختمان
fuselage
بدنه هواپیما
shelling
بدنه ساختمان
hull
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
ideal energy radiator
رادیاتور بدنه سیاه
freeboard
بدنه فوقانی ناو
hulls
بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
multihull
قایق با بیش از یک بدنه
trunk
تلگراف یا تلفن بدنه
hull down
بدنه پشت حفاظ
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
cartridge shell
بدنه پوکه فشنگ
seacock
شیرهای بدنه ناو
trimarans
قایق با 3 بدنه موازی
trimaran
قایق با 3 بدنه موازی
selected material
لایه بدنه راه
thallus
ساقه بدنه گیاه
bottom line
طناب زیر بدنه
saddletree
بدنه چوبی زین
engine block
قالب یا بدنه موتور
aviation structural mechanic
مکانیک بدنه هواپیما
trunks
تلگراف یا تلفن بدنه
steering gear housing
بدنه جعبه فرمان
worn out
کهنه
poky
کهنه
wadding
کهنه
gray
کهنه
ragged
کهنه
old-fashioned
کهنه
pokier
کهنه
tatters
کهنه
musty
کهنه
worn-out
کهنه
timeworn
کهنه
obsolescent
کهنه
trite
کهنه
behindhand
کهنه
fogram
کهنه
antiques
کهنه
pokiest
کهنه
lint
کهنه
stale
کهنه
dowdy
کهنه
age old
کهنه
antiquated
کهنه
dossil
کهنه
run down
کهنه
obsolescence
کهنه گی
age-old
کهنه
run-down
کهنه
outworn
کهنه
behind the times
کهنه
rungs
کهنه
crusted
کهنه
antique
کهنه
by gone
کهنه
out of d.
کهنه
tacky
کهنه
ragman
کهنه خر
worm eaten
کهنه
trity
کهنه
shabbly
کهنه
wads
کهنه
mucid
کهنه
olden
کهنه
pokey
کهنه
wad
کهنه
weatherworn
کهنه
knacker
کهنه خر
obsolete
کهنه
kettle holder
کهنه
rags
کهنه
archaic
کهنه
rag
کهنه
fusty
کهنه
weatherbeaten
کهنه
fustier
کهنه
fustiest
کهنه
bonding
گیره اتصالی اتصال بدنه
airframe mechanic
تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
cocooning
روکش دادن بدنه هواپیما
belt frame
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
displacement hull
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
catamarans
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
forebody
بدنه قسمت جلوی ناو
underbody
قسمت بدنه قایق در زیر اب
heels
قسمت عقبی بدنه قایق
heel
قسمت عقبی بدنه قایق
head
بعد بالایی کتاب یا بدنه
catamaran
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
ages
کهنه کردن
old
پیرانه کهنه
fuddy-duddies
کهنه اندیش
unreconstructed
کهنه پرست
shabbiest
کهنه ژنده
old
کهنه کار
shabbier
کهنه ژنده
oldest
پیرانه کهنه
dodoes
کهنه پسند
fuddy-duddy
کهنه اندیش
oldest
کهنه کار
older
پیرانه کهنه
dodos
کهنه پسند
junk
کهنه و کم ارزش
older
کهنه کار
dodo
کهنه پسند
veteran
کهنه کار
veteran
کهنه سرباز
old wool
پشم کهنه
thread bare
فرش کهنه
sour dough
کهنه کار
Neanderthal
خیلی کهنه
superannuated
زیاد کهنه
back number
شماره کهنه
back number
چیز کهنه
back numbers
شماره کهنه
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com