English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 224 (11 milliseconds)
English Persian
motoring اتومبیل رانی
Search result with all words
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
under در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under- در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
sprinting مسابقه اتومبیل رانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
auto drome پیست اتومبیل رانی
drive way مسیر اتومبیل رانی
icekhana اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
starting motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
Other Matches
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
automobile اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
rani رانی
femoral رانی
ranee رانی
crural رانی
canoes قایق رانی
canoe قایق رانی
inguinal کشاله رانی
yachting قایق رانی
wheelchairs ویلچر رانی
voluptuousness شهوت رانی
wheelchair ویلچر رانی
d. of a speech سخن رانی
extrusion روزن رانی
salacity شهوت رانی
voluptuously باشهوت رانی
oarsmanship کرجی رانی
ejection بیرون رانی
oratorship سخن رانی
salaciousness شهوت رانی
repression واپس رانی
boats قایق رانی کردن
ease all درکرجی رانی ایست
pultrusion process فرایند کشش رانی
pawn roller پیاده رانی شطرنج
platforms سخن رانی کردن
boat قایق رانی کردن
nautically از لحاظ کشتی رانی
regattas مسابقه کرجی رانی
funeral oration سخن رانی برسرجنازه
regatta مسابقه کرجی رانی
lectureship سمت سخن رانی
harness racing ارابه رانی تک اسبه
lectureships سمت سخن رانی
platform سخن رانی کردن
pawn push پیاده رانی شطرنج
libidinously از روی شهوت رانی
cabotage کشتی رانی ساحلی
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
seaworthy قابل کشتی رانی
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
innavigable غیرقابل کشتی رانی
to give a lecture سخن رانی کردن
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
shippable قابل کشتی رانی
ox goad نیزه گاو رانی
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
shipping company شرکت کشتی رانی
sailing orders دستور کشتی رانی
salaciously از روی شهوت رانی
extrudate محصول روزن رانی
aerostation کشتی رانی هوایی
to go on the stump سخن رانی کردن
harness race مسابقه ارابه رانی
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
effective electromotive force نیروی برق رانی موثر
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
active emf نیروی برق رانی موثر
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
coasting کشتی رانی در طول ساحل
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
eloge سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
circumnavigate دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
circumavigator کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
speedway اتومبیل رو
autocar اتومبیل
motor coach jack جک اتومبیل
car jack جک اتومبیل
car اتومبیل
sqark plug در اتومبیل
hobby car اتومبیل دو در
automobiles اتومبیل
automobile اتومبیل
pony car اتومبیل دو در
horseless carriage اتومبیل
cars اتومبیل
jacks جک اتومبیل
jack جک اتومبیل
motorcar industry صنعت اتومبیل
jitney اتومبیل کرایهای
jackshaft دنده دو در اتومبیل
interior heater بخاری اتومبیل
snowmobile اتومبیل برفی
sport car اتومبیل شکاری
ignition coil کویل اتومبیل
tricar اتومبیل سه چرخه
carbody اطاق اتومبیل
accident تصادف اتومبیل
automotive wrench اچار اتومبیل
baloon tire لاستیک اتومبیل
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
belt molding زه روکوب اتومبیل
berm داشبورد اتومبیل
motorcar jack بالابر یا جک اتومبیل
saloon car اتومبیل کالسکهای
licence plate پلاک اتومبیل
car owner مالک اتومبیل
driving mirror اینه اتومبیل
pneumatic tube لاستیک اتومبیل
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
heater plug شمع اتومبیل
formula car اتومبیل مسابقه
parabolic reflector نورافکن اتومبیل
sprinkler truck اتومبیل ابپاش
garageman تعمیرکار اتومبیل
funny car اتومبیل غیرعادی
door lamp لامپ در اتومبیل
starting crank هندل اتومبیل
station car اتومبیل استیشن
paddywagon اتومبیل پلیس
sports sedan اتومبیل کوچک
top boot کروک اتومبیل
racing car اتومبیل مسابقه
hooting signal سیگنال اتومبیل
dead load شاسی اتومبیل
sport car اتومبیل کورسی
sport car اتومبیل اسپورت
flivver اتومبیل ارزان
patrol wagon اتومبیل پلیس
passanger car اتومبیل شخصی
passenger car اتومبیل سواری
automotive industry صنعت اتومبیل
mule اتومبیل تمرین
accidents تصادف اتومبیل
bonnets کاپوت اتومبیل
bonnet کاپوت اتومبیل
hoods کاپوت اتومبیل
hood کاپوت اتومبیل
tyros لاستیک اتومبیل
motor اتومبیل راندن
greasing روغن اتومبیل
greased روغن اتومبیل
grease روغن اتومبیل
motor- اتومبیل راندن
motoring تکنیک اتومبیل
runabouts اتومبیل سبک
runabout اتومبیل سبک
tanker اتومبیل نفش کش
tankers اتومبیل نفش کش
motors اتومبیل راندن
motored اتومبیل راندن
a small car یک اتومبیل کوچک
automobile battery باتری اتومبیل
auto radio گیرنده اتومبیل
auto radio رادیوی اتومبیل
automobile body sheet بدنه اتومبیل
auto body sheet بدنه اتومبیل
automobile body اطاق اتومبیل
auto body اطاق اتومبیل
estate cars اتومبیل استیشن
automobile engine موتور اتومبیل
automotive engine موتور اتومبیل
motorcar engine موتور اتومبیل
automotive صنعت اتومبیل
fan پروانه اتومبیل
fanned پروانه اتومبیل
car ports سایبان اتومبیل
fanning پروانه اتومبیل
automobile radio equipment رادیوی اتومبیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com