Dictiornary-Farsi | اتومبیل کالسکه ای خودروسواری بزرگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
limousine	اتومبیل کالسکه ای خودروسواری بزرگ
limo	اتومبیل کالسکه ای خودروسواری بزرگ


Other Matches

limousines	اتومبیل کالسکهای خودروسواری بزرگ
a large car	یک اتومبیل بزرگ
touring car	اتومبیل بزرگ سیاحتی
sedans	خودروسواری دارای دوصندلی عقب وجلو
sedan	خودروسواری دارای دوصندلی عقب وجلو
slingshot	مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots	مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stock car	اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car	اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod	اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-cars	اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
automobiles	اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen	پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens	پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobile	اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
brougham	کالسکه
charioteer	کالسکه چی
broughams	کالسکه
charioteers	کالسکه چی
coach	کالسکه
coached	کالسکه
stagecoach	کالسکه
carriages	کالسکه
stagecoaches	کالسکه
coachmen	کالسکه چی
coachman	کالسکه چی
coaches	کالسکه
carriage	کالسکه
baby buggy	کالسکه بچه
post chaise	کالسکه پست
the body of a carriage	بدنه یک کالسکه
pram	کالسکه بچه
prams	کالسکه بچه
perambulators	کالسکه بچه
perambulator	کالسکه بچه
coupe	دلیجان کالسکه
coach house	کالسکه خانه
carriageway	راه کالسکه رو
carriageways	راه کالسکه رو
landaus	کالسکه کروکی
staging	رانندگی کالسکه
landau	کالسکه کروکی
choach box	جای کالسکه ران
coach box	جای کالسکه ران
coach fellow	یک لنگه اسب کالسکه
landaulet	کالسکه کروکی کوچک
fiacre	کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
tallyho	کالسکه سریع السیر مسافری
cariole	درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
My grandparents are six feet under. <idiom>	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
caroche	نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
big game	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
thoroughbrace	تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
rickshaws	کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaw	کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ricksha	کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
grandparent	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam	مادر بزرگ ننه بزرگ
so large	چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
hackney coach	کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
automobiles	اتومبیل
pony car	اتومبیل دو در
jack	جک اتومبیل
speedway	اتومبیل رو
cars	اتومبیل
autocar	اتومبیل
hobby car	اتومبیل دو در
jacks	جک اتومبیل
horseless carriage	اتومبیل
motor coach jack	جک اتومبیل
automobile	اتومبیل
car jack	جک اتومبیل
car	اتومبیل
sqark plug	در اتومبیل
interior heater	بخاری اتومبیل
patrol cars	اتومبیل گشتی
patrol car	اتومبیل گشتی
heater plug	شمع اتومبیل
ignition coil	کویل اتومبیل
hooting signal	سیگنال اتومبیل
motor vehicle tax	فرمان اتومبیل
cattle-grid	قفسفلزیمخصوصحملاحشام با اتومبیل
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
license plates	نمرهی اتومبیل
greasing	روغن اتومبیل
greased	روغن اتومبیل
grease	روغن اتومبیل
tankers	اتومبیل نفش کش
tanker	اتومبیل نفش کش
motorcar jack	بالابر یا جک اتومبیل
car port	سایبان اتومبیل
car ports	سایبان اتومبیل
jitney	اتومبیل کرایهای
license plate	نمرهی اتومبیل
estate cars	اتومبیل استیشن
runabouts	اتومبیل سبک
runabout	اتومبیل سبک
licence plate	پلاک اتومبیل
motored	اتومبیل راندن
motors	اتومبیل راندن
motor-	اتومبیل راندن
motor	اتومبیل راندن
motoring	اتومبیل رانی
baloon tire	لاستیک اتومبیل
hood	کاپوت اتومبیل
automotive	صنعت اتومبیل
automobile radio equipment	رادیوی اتومبیل
carbody	اطاق اتومبیل
automobile gear transmission	گیربکس اتومبیل
automobile fuse	فیوز اتومبیل
motorcar engine	موتور اتومبیل
automotive engine	موتور اتومبیل
sports car	اتومبیل شکاری
sports car	اتومبیل کورسی
sports cars	اتومبیل شکاری
hoods	کاپوت اتومبیل
car owner	مالک اتومبیل
mule	اتومبیل تمرین
automotive wrench	اچار اتومبیل
belt molding	زه روکوب اتومبیل
berm	داشبورد اتومبیل
radiators	رادیاتور اتومبیل
motorcar industry	صنعت اتومبیل
radiator	رادیاتور اتومبیل
automotive industry	صنعت اتومبیل
drivers	اتومبیل ران
mules	اتومبیل تمرین
sports cars	اتومبیل کورسی
door lamp	لامپ در اتومبیل
dead load	شاسی اتومبیل
auto radio	رادیوی اتومبیل
automobile body sheet	بدنه اتومبیل
auto body sheet	بدنه اتومبیل
automobile body	اطاق اتومبیل
auto body	اطاق اتومبیل
bonnets	کاپوت اتومبیل
bonnet	کاپوت اتومبیل
car breakdown	خرابی اتومبیل
driver	اتومبیل ران
auto radio	گیرنده اتومبیل
automobile battery	باتری اتومبیل
driving mirror	اینه اتومبیل
flivver	اتومبیل ارزان
formula car	اتومبیل مسابقه
car hire	اجاره اتومبیل
funny car	اتومبیل غیرعادی
automobile engine	موتور اتومبیل
garageman	تعمیرکار اتومبیل
a medium sized car	یک اتومبیل متوسط
a small car	یک اتومبیل کوچک
motoring	تکنیک اتومبیل
parabolic reflector	نورافکن اتومبیل
passanger car	اتومبیل شخصی
fan	پروانه اتومبیل
starting crank	هندل اتومبیل
station car	اتومبیل استیشن
racing car	اتومبیل مسابقه
top boot	کروک اتومبیل
accident	تصادف اتومبیل
accidents	تصادف اتومبیل
touring car	اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
fanned	پروانه اتومبیل
snowmobile	اتومبیل برفی
sport car	اتومبیل شکاری
paddywagon	اتومبیل پلیس
sport car	اتومبیل کورسی
sport car	اتومبیل اسپورت
sports sedan	اتومبیل کوچک
sprinkler truck	اتومبیل ابپاش
saloon car	اتومبیل کالسکهای
fans	پروانه اتومبیل
fanning	پروانه اتومبیل
patrol wagon	اتومبیل پلیس
tyre	لاستیک اتومبیل
tyres	لاستیک اتومبیل
pneumatic tube	لاستیک اتومبیل
tricar	اتومبیل سه چرخه
passenger car	اتومبیل سواری
tyros	لاستیک اتومبیل
stage	قراردادن اتومبیل در خط اغاز
running board	تخته رکاب اتومبیل
tailgate	درب عقب اتومبیل
tailgates	درب عقب اتومبیل
windshields	شیشه جلو اتومبیل
sidewall	کناره لاستیک اتومبیل
stages	قراردادن اتومبیل در خط اغاز
valve timing	تنظیم سوپاپ اتومبیل
windshield	شیشه جلوی اتومبیل
windshield	شیشه جلو اتومبیل
consolidated car	وزن خالص اتومبیل
windshields	شیشه جلوی اتومبیل
cruising speed	سرعت دائمی اتومبیل
toolhead	ابزار نگهدار اتومبیل
front mud guard	گلگیر جلوی اتومبیل