Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
redistribution effect	اثر توزیع مجدد
Search result with all words
redistribution	توزیع مجدد
repartition	توزیع مجدد وابسته به تقسیمات
Other Matches
functional distribution	توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
charges	ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge	ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement	پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
regenerate	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
poisson distribution	این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
distribution	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
issued	توزیع
allotments	توزیع
issue	توزیع
repartition	توزیع
allotment	توزیع
t distribution	توزیع تی
issues	توزیع
dissemination	توزیع
distributions	توزیع
marketing	توزیع
dispensation	توزیع
distribution	توزیع
dispensations	توزیع
wealth distribution	توزیع ثروت
allotment	تخصیص توزیع
stresses distribution	توزیع تنشها
distribution function	تابع توزیع
marketing	بازاریابی و توزیع
distribution law	قانون توزیع
the two o'clock d.	توزیع ساعت دو
distribution panel	تابلوی توزیع
distribution of income	توزیع درامد
symmetrical distribution	توزیع متقارن
income distribution	توزیع درامد
deal	توزیع کردن
unit of issue	مبنای توزیع
unit of issue	واحد توزیع
trade channel	مجرای توزیع
uniform distribution	توزیع یکنواخت
unfair distribution	توزیع ناعادلانه
truncated distribution	توزیع ناقص
deals	توزیع کردن
issue	توزیع کردن
issued	توزیع کردن
issues	توزیع کردن
table of distribution	جدول توزیع
distribution of wealth	توزیع ثروت
administers	توزیع کردن
reinforcement distribution	توزیع ارماتورها
angular distribution	توزیع زاویهای
Excess Distribution	توزیع فراوانی
rectangular distribution	توزیع مستطیلی
basic of issue	مبنای توزیع
bernoulli distribution	توزیع برنولی
binomial distribution	توزیع دو جملهای
boltzmann distribution	توزیع بولتزمن
bose distribution	توزیع بوز
administering	توزیع کردن
administered	توزیع کردن
administer	توزیع کردن
distributor	توزیع کننده
distributors	توزیع کننده
distributed	توزیع شده
canonical distribution	توزیع بندادی
chi square distribution	توزیع مربع خی
continuous distributions	توزیع پیوسته
dispensing	توزیع کردن
dispenses	توزیع کردن
dispensed	توزیع کردن
dispense	توزیع کردن
rotation system	توزیع تناوبی
sample distribution	توزیع نمونه
distributing point	نقطه توزیع
distribution curve	منحنی توزیع
distribution factor	ضریب توزیع
distribution factors	ضرایب توزیع
distribution free	نابسته به توزیع
dealt	توزیع کردن
revolving top	استوانه توزیع
cost of distribution	هزینه توزیع
cumulative distribution	توزیع تجمعی
reseller	توزیع کننده
arrengement of the reonforcement	توزیع اماتور
dealing arrangments	نحوه توزیع
decile	توزیع دهگانه
random distribution	توزیع تصادفی
demotic distribution	توزیع جمعیت
random distribution	توزیع بی نظم
dispensator	توزیع کننده
distributable	قابل توزیع
stress distribution	توزیع تنش
distribution ratio	نسبت توزیع
unissued <adj.>	توزیع نشده
distribute	توزیع کردن
hypergeometric distribution	توزیع فراهندسی
optimal distribution	توزیع بهینه
distributes	توزیع کردن
optimal distribution	توزیع ایده ال
frequency distribution	توزیع بسامد
functional distribution	توزیع اساسی
gauaaian distribution	توزیع گوسی
distributing	توزیع کردن
despatched	توزیع امکانات
despatches	توزیع امکانات
normal distribution	توزیع بهنجار
despatching	توزیع امکانات
dispatch	توزیع امکانات
dispatched	توزیع امکانات
dispatches	توزیع امکانات
load distribution	توزیع بار
normal distribution	توزیع نرمال
indistributable	غیرقابل توزیع
normalized distribution	توزیع بهنجار
normal plane	توزیع نرمال
issue commissary	مسئول توزیع
dispatching	توزیع امکانات
land distribution	توزیع اراضی
distribution time	زمان توزیع
distribution system	شبکه توزیع
poisson distribution	توزیع پواسون
distributivity	توزیع پذیری
equalizing basin	حوضچه توزیع اب
energy distribution	توزیع انرژی
population distribution	توزیع جمعیت
probability distribution	توزیع احتمال
marketing channel	مجرای توزیع
qualitative distribution	توزیع کیفی
exponential distribution	توزیع نمایی
distribution system	سیستم توزیع
spatial distribution	توزیع فضائی
distributively	بشکل توزیع
poissan distribution	توزیع پواسن
planck distribution	توزیع پلانک
fixed system	توزیع ثابت اب
gaussian distribution	توزیع نرمال
Distribution	توزیع [ریاضی]
pareto distribution	توزیع پاراتو
frequency distribution	توزیع فراوانی
fire distribution	توزیع اتش
allotments	تخصیص توزیع
generalized function	توزیع [ریاضی]
market channels	مجاری توزیع
data distribution system	سیستم توزیع داده ها
radial probability distribution	توزیع احتمال شعاعی
mark-up	سود توزیع کننده
dispatcher	توزیع کننده امکانات
redistribution of wealth	توزیع دوباره ثروت
log normal distribution	لگاریتم توزیع عادی
distribution system	شبکه توزیع کالا
redistribution of income	توزیع دوباره درامد
dispend	توزیع کردن دادن
normal bivariate distribution	توزیع دو متغیری نرمال
cumulative frequency distribution	توزیع فراوانی تراکمی
normal distribution	توزیع نرمال [ریاضی]
rectilinear distribution	توزیع خطی هم ارز
normal distribution	توزیع گوسی [ریاضی]
angular probability distribution	توزیع زاویهای احتمال
molecular weight distribution	توزیع وزن مولکولی
marketing area	منطقه توزیع کالا
bose einstein distribution	توزیع بوز- اینشتین
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
mark-ups	سود توزیع کننده
boltzmann distribution function	تابع توزیع بولتزمن
countercurrent distribution	توزیع جریان مخالف
moment distribution method	روش توزیع لنگر
dividend	سود قابل توزیع
issue priority	تقدم توزیع اماد
sole distributor contract	قرارداد توزیع انحصاری
turnout area	ابخور یک ابگیر توزیع
undistributed earnings	منافع توزیع نشده
unequal distribution of income	توزیع نابرابر درامد
size distribution of income	توزیع درامد مقداری
uneven distribution of income	توزیع نابرابر درامد
unit distribution	روش توزیع به یکان
distribution cost	هزینه توزیع کالا
issue commissary	کارپردازی یادفتر توزیع
normal distribution curve	منحنی توزیع بهنجار
dividends	سود قابل توزیع
distribution	پخش [توزیع] [اقتصاد]
indisributable	غیر قابل توزیع
theory of income distribution	نظریه توزیع درامد
normal distribution curve	منحنی توزیع نرمال
outlet	رانش ابگیر توزیع
distribution area	منطقه توزیع اماد
distributor duct	کانال توزیع کننده
distribution	جدول توزیع اماد
sampling distribution	توزیع نمونه گیری
distributed profit	سود توزیع شده
distributed network	شبکه توزیع شده
distributed lag	توزیع فاصله زمانی
distributed fire	اتش توزیع شده
distribution point	نقطه توزیع اماد
outlets	رانش ابگیر توزیع
issue priority	ترتیب تقدم توزیع
distributed profits	سود توزیع شده
five fundamental economic questions	و چگونه توزیع شود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com