Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (45 milliseconds)
English	Persian
licence	اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences	اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses	اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
Other Matches
piracy	چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
systems analysis	ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
family	محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families	محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
toxicogenic	تولید کننده محصولات سمی
starting fee	مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
producer's goods	هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
international standards organization	سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
c & f	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
housed	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
subscribing	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
compounding a felony	سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
to commandeer something	چیزی را [بدون اجازه] برای خود برداشتن
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
stability	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
stop order	دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
recode	کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
premium	مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums	مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
image	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
spooler	برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
production	تولید حجم بزرگ محصولات
productions	تولید حجم بزرگ محصولات
sets of bill	نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
factory	ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories	ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
wrming message	پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
COMPAQ	شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
dependent	غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
pirates	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirate	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirated	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
personal	متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
universal	سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
emulation	رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.	این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
conferencing	اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
adobe	شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
turnaround time	زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
texts	وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text	وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
letters	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
Hayes Corporation	تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
warehousing system	روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
electronics	دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
share	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
seconds	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
intensive cultivation	اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
imported	بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product	محصولات اماده برای توزیع ومصرف
importing	بردن محصولات به کشوری برای فروش
import	بردن محصولات به کشوری برای فروش
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language]	ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language]	ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language]	ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
inofficial	بدون اجازه
self-	قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
cannibalised	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
stiffening	اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
cannibalising	پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
absent without leave	نهستی بدون اجازه
awol	غایب بدون اجازه
graceful degradation	اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
buff stick	بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
deflector	صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
intrusions	دخول سرزده و بدون اجازه
intrusion	دخول سرزده و بدون اجازه
restrict	محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restricts	محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
PID	متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
restricting	محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
emulator	نرم افزار یا سخت افزاری که به ماشین اجازه کار مثل دیگری میدهد
to jump-start someone's car	کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
she doesnt even cough without her husband s permission(consent)	بدون اجازه شوهرش آب نمی خورد
no answer [n/a] [in forms]	بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
authorization to copy	اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
clock	مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
clocks	مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
innocent passage	مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
labeling	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
planar	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand	تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
double	استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled	استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up	استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
intruder	کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
intruders	کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
secure system	سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
scavenging	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
communication	بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
compiler	اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
oem	شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
warm up	اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
processor	کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
user freindly	اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
protecting	محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protects	محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protect	محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
matrixes	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
bond	سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
Kaleida Labs	شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
beta range	حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
proprietary file format	روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
phoneme	برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
subrogate	بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
gatecrasher	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
spermary	غده تولید کننده منی محل تولید منی
baud	وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate	وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
to pass one's word for another	از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
trojan horse	برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
to p for a sum in the budget	مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
vendors	مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor	مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
the producer and the consumer	تولید کننده و مصرف کننده
jump instruction	دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
acceleration principle	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
Over 1,000 pirate discs were seized during the raid.	بیش از ۱۰۰۰ سی دی بدون اجازه ناشر چاپ شده در حمله پلیس ضبط و توقیف شد.
bottoming reamer	وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
dividend warrant	چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
c	استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
cartel	اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels	اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
payor	پرداخت کننده
payer	پرداخت کننده
remitter	پرداخت کننده
finisher	پرداخت کننده
extensibility	کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
forwarding merchant	حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
relocatable	آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
unconditional	دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
exparte	قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
admissive	داخل کننده اجازه دهنده
paying bank	بانک پرداخت کننده
cash dispensers	پرداخت کننده پول
asphalt finisher	پرداخت کننده اسفالت
cash dispenser	پرداخت کننده پول
angle grinder	پرداخت کننده زاویهای
freeware	نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
copyrights	که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyright	که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
search jammer	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
personifier	مجسم کننده شخصیت دیگری
joined	دستور تولید فایل جدید که از یک فایل اضافه شده به دیگری بدست می آید
join	دستور تولید فایل جدید که از یک فایل اضافه شده به دیگری بدست می آید
joins	دستور تولید فایل جدید که از یک فایل اضافه شده به دیگری بدست می آید
dp	پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
productive	تولید کننده
progenitive	تولید کننده
producer	تولید کننده
producers	تولید کننده
manufacturer	تولید کننده
manufacturers	تولید کننده
signal	1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled	1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
publish	1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published	1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
signalled	1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
publishes	1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
stamped addressed envelope	پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
gonocyte	سلول تولید کننده
manufacturers	تولید کننده سازنده
producer surplus	مازاد تولید کننده
reproducer	دوباره تولید کننده
rational producer	تولید کننده منطقی
supplier	شرکت تولید کننده
producer	تولید کننده مولد
manufacturer	تولید کننده سازنده
genies	تولید کننده تناسلی
producers	تولید کننده مولد
suppliers	شرکت تولید کننده
producer's risk	ریسک تولید کننده
pistillate	تولید کننده مادگی
marginal producer	تولید کننده نهائی
genie	تولید کننده تناسلی
ingrown	روینده و رشد کننده در درون چیز دیگری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com