English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
planetoid اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
Other Matches
uranology مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
starlike ستاره مانند
stellate ستاره مانند
asteroidal مانند ستاره
asteroids ستاره مانند ستارهای
asteroid ستاره مانند ستارهای
medusoid مانند ستاره دریایی
asteriated دارای اشعهء ستاره مانند
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
planetoid سیارهای
planetesimal ذرات سیارهای
planetary nebula سحابی سیارهای
planetary nebula ابری سیارهای
planetoidal خرده سیارهای
planetesimal hypothesis فرضیه ذرات سیارهای
planetary gear چرخ دنده سیارهای
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
celestrial bodies اجرام اسمانی
heavenly bodies اجرام اسمانی
celestrial bodies اجرام سماوی
interior planet سیارهای که مدارش دردرون مدار زمین است
astrophysics مبحث اجرام سماوی
quasistellar objects اجرام شبه ستارهای
uranometry نقشه اجرام سماوی
bell gear چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
uranological وابسته به هیئت و اجرام سماوی
schematism تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
planets ستاره سیار ستاره بخت
planet ستاره سیار ستاره بخت
planetesimal اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
uranometry اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
contaminated انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
pelorus دستگاه سمت یاب چشمی نسبت به اجرام سماوی
contaminating انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
contaminates انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
contaminate انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
satelloid ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
stelliform ستاره وار ستاره وش
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
stellar پر ستاره
aster ستاره
asterisk ستاره
asterisks ستاره
stars ستاره
star ستاره
starless بی ستاره
starred ستاره
y connection اتصال ستاره
y winding اتصال ستاره
astronomers ستاره شناس
vesper ستاره غروب
asterisk نشان ستاره
companion ستاره ندیم
uranus ستاره اورانوس
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
starlet ستاره کوره
y network شبکه ستاره
star washer واشر ستاره ای
asterisks نشان ستاره
stellar ستاره وار
stellar شبیه ستاره
sea nettle ستاره دریای
astronomer ستاره شناس
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
astrologers ستاره شناس
astrologer ستاره شناس
astral شبیه ستاره
goat ستاره جدی
mars ستاره مریخ
Jove ستاره مشتری
star bit بیت ستاره
star finder ستاره یاب
y voltage ولتاژ ستاره
asteroids شبیه ستاره
star voltage ولتاژ ستاره
star spangled ستاره نشان
starlet ستاره کوچک
stelliform بشکل ستاره
star connection اتصال ستاره
starfish ستاره دریایی
goats ستاره جدی
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
asteroid شبیه ستاره
comets ستاره گیسودار
comet ستاره گیسودار
supergaint ستاره ابرغول
Pole Star ستاره قطبی
star spangled مزین به ستاره
neptune ستاره نپتون
pip ستاره سردوش
medusa ستاره دریایی
lunette ستاره صغیر
pipped ستاره سردوش
pipping ستاره سردوش
pips ستاره سردوش
d. star ستاره جفتی
day star ستاره بامداد
daystar ستاره بامداد
multiple star ستاره چندگانه
morning star ستاره بامدادی
morning star ستاره صبح
hexagram ستاره شش وجهی
moring star ستاره بامداد
dwarf star ستاره کوتوله
fixed star ستاره ثابت
hesperus ستاره شام
hesper ستاره مغرب
shooting stars ستاره ثاقب
shooting star ستاره ثاقب
sea pad ستاره دریایی
finger fish ستاره دریایی
evening star ستاره شامگاهی
georgium sidus ستاره جرج
lucifer ستاره بامدادی
lodestaror load ستاره قطبی
lodestar ستاره راهنما
lodestar ستاره قطبی
loadstar ستاره راهنما
loadstar ستاره قطبی
gaint star ستاره غول
neutron star ستاره نوترونی
north star ستاره قطبی
asterism نشان ستاره
proto star پیش ستاره
pluto ستاره پلوتو
astronavigation ستاره نوردی
astronmer ستاره شناس
polaris ستاره قطبی
pulsating star ستاره تپنده
polaris ستاره جدی
polestar ستاره قطبی
cameleopardalis ستاره زرافه
camelopard ستاره زرافه
nova فانی ستاره
asterial ستاره شکل
north star ستاره شمالی
sabaism ستاره پرستی
planetesimal کوچک ستاره
regulus ستاره قلب الاسد
star نشان ستاره اختر
castors ستاره اول دو پیکر
asterisks با ستاره نشان کردن
pulsating star ستاره ضربان دار
venus زن زیبا ستاره زهره
stars نشان ستاره اختر
castor ستاره اول دو پیکر
giant star ستاره بزرگ و درخشان
pentalpha ستاره پنج پره
stardom ستاره شدن سینماوغیره
he can read the sky ستاره شناس است
asterism هر چیزی شبیه ستاره
stellify بشکل ستاره درامدن
all-star تیم تمام ستاره
all star تیم تمام ستاره
starred نشان ستاره اختر
casters ستاره اول دو پیکر
twinkling چشمک زدن ستاره
blazing star ستاره دنباله دار
star crossed دارای ستاره نحس
stellular شبیه ستاره کوچک
stellify بشکل ستاره دراوردن
campaign star نشان جنگی ستاره
caster ستاره اول دو پیکر
moring star ستاره صبح ناهید
pentagram ستاره پنج راس
star delta switch کلید ستاره مثلث
star globe ستاره یاب کروی
starfinder دستگاه ستاره یاب
supergaint ستاره فوق غول
syzygy استقرارسه ستاره در خط مستقیم
asterisk با ستاره نشان کردن
receptors ستاره مساعد گیرنده
receptor ستاره مساعد گیرنده
shiner ستاره کلاه ابریشمی
azimuth ازیموت ستاره السمت
bronze star medal مدال ستاره برنز
trigon اجتماع سه ستاره باهم
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
starlight وابسته بنور ستاره
Dingbat نوشتاری که حاوی ستاره
the north star ستاره قطبی یا شمالی
star of bethlehem ستاره بیت اللحم
comets ستاره دنباله دار
lucky star <idiom> ستاره بخت واقبال
comet ستاره دنباله دار
astreated تزئین شده با ستاره ها
starlit روشن شده از نور ستاره
astrological منسوب به علم ستاره شناسی
sirius ستاره کاروان کش درکلب اکبر
ace ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
aces ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com