English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
class i activity اجرای اماد طبقه 1
Search result with all words
class ii activity اجرای اماد طبقه 2
Other Matches
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
class ii supplies اماد طبقه 2
class iv supplies اماد طبقه 4
class v supplies اماد طبقه 5
class i supplies اماد طبقه 1
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
class ii installation انبار اماد طبقه 2
class i installation انبار اماد طبقه 1
classified items اماد طبقه بندی شده
class iii supplies اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
chaining اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
real time اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
Sound Recorder امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
run duration خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
application of fire اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
feasibility study مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
possession money حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
water supplies اماد اب
bulk material اماد یک جا
water supply اماد اب
resupply اماد مجدد
stock اماد ذخیره
gratuitous issue اماد پیشکشی
mission load اماد عملیاتی
bulk material اماد حجیم
condition code کدوضعیت اماد
supply route مسیر اماد
bulk supply اماد عمده
commodity command فرماندهی اماد
reserve stock اماد ذخیره
level of supply سطح اماد
assault supplies اماد هجومی
care of supplies نگهداری اماد
care of supplies مراقبت اماد
intransit stock اماد سیال
materiel management مدیریت اماد
one day's supply یک روز اماد
bulk supply اماد با کانتینر
requisition line خط درخواست اماد
stocked اماد ذخیره
development order دستوربهبود اماد
supply point نقطه اماد
supply route اماد راه
supply sergeant گروهبان اماد
supply support پشتیبانی اماد
air material اماد هوایی
critical item اماد حساس
air landed supply اماد هوانشستی
procurement تامین اماد
essential supply اماد حیاتی
essential supply اماد ضروری
unit supply اماد یکانی
depot supply اماد دپویی
category اقلام اماد
depot supply اماد امادگاهی
supply control کنترل اماد
consigned inventory اماد امانی
general supplies اماد عمومی
trained بنه اماد
armed جنگ اماد
categories انواع اماد
stockage ذخیره اماد
trains بنه اماد
follow up supply اماد بعدی
shop supply اماد تعمیرگاهی
follow up supply اماد متعاقب
follow up اماد بعدی
train بنه اماد
short supply اماد کم یاب
distribution point نقطه تقسیم اماد
bulk supply اماد به طور قوال
distribution point نقطه توزیع اماد
distribution جدول توزیع اماد
control period دوره کنترل اماد
distribution area منطقه توزیع اماد
distributions جدول توزیع اماد
deteriorating supplies اماد فاسد شدنی
main supply route مسیر اصلی اماد
control level سطح کنترل اماد
issue priority تقدم توزیع اماد
consumable supplies اماد مصرف شدنی
procurement تهیه و تحویل اماد
centralized items اقلام اماد تمرکزی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
emergency leave سطح اماد اضطراری
early resupply تجدید اماد به موقع
main supply route اماد راه اصلی
development order دستور ساخت اماد
procures تهیه و تحویل اماد
antimateriel agent عامل فساد اماد
stock funds اعتبار نقدی اماد
assemblage جمع اوری اماد
application study بررسی پذیرش اماد
short supply اماد کمبود دار
service stock اماد و کالاهای جنگی
procure تهیه و تحویل اماد
row stack فاصله اماد از دیوار
resupply تجدید اماد کردن
requisition line مسیر درخواست اماد
logistical مربوط به اماد یکانها
ammunition point نقطه اماد مهمات
day of supply تعداد روزهای اماد
procuring تهیه و تحویل اماد
assemblages جمع اوری اماد
inventory ذخیره موجودی اماد
expendable property اماد مصرف شدنی
unit train بنه اماد یکان
unit reserves اماد ذخیره یکانی
procured تهیه و تحویل اماد
table of distribution جدول تقسیم اماد
supply route خط تدارکات راه اماد
ammunition day of supply روز اماد مهمات
required supply rate نواخت اماد موردنیاز
automatic supply سیستم اماد خودکار
back order اماد غیر موجود
balanced stock ذخیره اماد متعادل
available supply rate نواخت اماد موجود
balanced supply اماد متعادل شده
automatic supply روش خودکار اماد
base reserves اماد مبنای ذخیره
resources منابع اماد ذخایر
authorized allowance supplies سهمیه اماد مجاز
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
naval stores ذخایر و اماد دریایی
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
basic end item اقلام اولیه اماد
authorized allowance supplies سهمیه مجاز اماد
advice code کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
urgency of need حیاتی بودن احتیاج به اماد
administrative shippings ارسال اماد به طریق اداری
status code رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
demand satisfaction تحویل اماد مورد نیاز
administrative lead time زمان اداری دریافت اماد
air landed supply اماد تخلیه شده با هواپیما
ration factor ضریب اماد جیره غذایی
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
disposable end item اماد یا اقلام قابل انهدام
disposition استقرار یکانها و اماد درمنطقه
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
assignment of space تخصیص جا برای انبار کردن اماد
floatation اضافی بودن سطح سیال اماد
base section بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
coordinated procurement assigness شعبه مسئول خرید کلی اماد
defense subsistence supply center مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
control period مدت زمان کنترل و بررسی اماد
floatation سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
antimateriel agent عامل مخصوص فاسد کردن اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
intransit stock اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
referral order درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
dunnage نگله کپه بار روپوش اماد بارپوش
application study بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
break bulk point نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
procurement تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
allowance for anticipated سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
Sound Blaster و پس اجرای آن
run اجرای
runs اجرای
auto da fe اجرای رای
conduct of fire اجرای اتش
budget execution اجرای بودجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com