Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
English
Persian
golgy tendon organ
اجسام گلژی
Other Matches
golgy tendon organ
اندام گلژی
hard goods
اجسام سخت
somatology
علم اجسام
ferromagnetic substances
اجسام فرومغناطیسی
paramagnetic
اجسام پارامغناطیسی
geniculate bodies
اجسام زانویی
diamagnetic materials
اجسام دیامغناطیسی
non magnetic materials
اجسام نامغناطیسی
magnetic materials
اجسام مغناطیسی
salvaged
انبار اجسام قراضه
salvages
انبار اجسام قراضه
salvaging
انبار اجسام قراضه
isomer
اجسام متشابه الترکیب
gyrostatics
مبحث چرخش اجسام
hard goods
اجسام پایدار ومقاوم
corpora quadrigemina
اجسام چهار قلو
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
salvage
انبار اجسام قراضه
micromotion
حرکت اجسام خرد
static
وابسته به اجسام ساکن
statics
مبحث اجسام ایستا
dynamics
مبحث حرکت اجسام
solids press down
اجسام جامد سوی
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
separation of interfering substances
جدا کردن اجسام مزاحم
shiwari
شکستن اجسام سخت درکاراته
statics
ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
stereography
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
plastomer
اجسام چند وجهی سخت وجامد
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
ballistics
علم حرکت اجسام پرتاب شونده
dry measure
مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
dioptrics
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
deep draw
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
wham
صدای بهم خوردن اجسام جامد
blistered
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
blister
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
cabinet prejection
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
catalyst
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
mechanics
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
catalysts
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
aerostatics
مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
buttock lines
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
goldstone
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
plastogene
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapults
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
ether
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
kinematics
علم الحرکات علم اجسام متحرک
brinell hardness
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com