English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English Persian
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
Other Matches
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
contactor کنتاکت گر
contact piece کنتاکت
contacts کنتاکت
magnetic contactor کنتاکت گر
contacting کنتاکت
contact کنتاکت
contacted کنتاکت
spring contact کنتاکت فنری
carbon contact کنتاکت کربنی
main contact کنتاکت اصلی
collective contact کنتاکت جامع
sliding contact کنتاکت لغزشی
mercurial contact کنتاکت جیوهای
multiple contact دسته کنتاکت
multiple contact کنتاکت دستهای
protective contact کنتاکت محافظ
relay contact کنتاکت رله
roller contact کنتاکت غلتکی
plug contact کنتاکت دوشاخه
point contact کنتاکت نقطهای
sliding contact کنتاکت لغزان
plug connection کنتاکت پریز
breake contact کنتاکت ساکن
interrupter contact کنتاکت قطع
switch contact کنتاکت اتصال
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
contact sparking جرقه کنتاکت
wiping contact کنتاکت لغزان
third rail ریل کنتاکت
contact rail ریل کنتاکت
contact points نوکهای کنتاکت
impluse contact کنتاکت ایمپولز
interrupter contact کنتاکت پلاتین
electric contact کنتاکت الکتریکی
intermediate contact کنتاکت واسطه
intermediate contact کنتاکت میانی
impluse contact کنتاکت ضربهای
contact resistance مقدار مقاومت کنتاکت
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
change over contact کنتاکت تغییر دهنده
contacts قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacted قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacting قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
deflagration احتراق
oxidization احتراق
combustion احتراق
burning احتراق
firing احتراق
lighting احتراق
ignition احتراق
inflammation احتراق
arson احتراق
explosion احتراق
explosions احتراق
seeting on fire احتراق
ignition control کنترل احتراق
ignition condition حالت احتراق
ignitable قابل احتراق
ignition circuit مدار احتراق
ignition current جریان احتراق
igniter switch کلید احتراق
ignition choke پیچک احتراق
ignitibility قابلیت احتراق
ignitible قابل احتراق
igniting agent عامل احتراق
igniting point نقطه احتراق
igniting spark جرقه احتراق
igniter switch سوئیچ احتراق
ignition by contact احتراق تماسی
ignition by incandescence احتراق التهابی
ignition cable کابل احتراق
ignition charge خرج احتراق
ignition device وسیله احتراق
ignition lag تاخیر احتراق
ignition pulse پالس احتراق
magneto ignition احتراق با مگنت
sulfur اصل احتراق
surface burning احتراق سطحی
triple ignition احتراق سه برقی
internal combustion احتراق داخلی
inexplosive غیرقابل احتراق
ignition voltage ولتاژ احتراق
ignition switch کلید احتراق
ignition spark جرقه احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
two spark ignition احتراق دو جرقهای
pre ignition زود احتراق
firing accessories لوازم احتراق
premature ignition احتراق زودرس
ignition pulse ضربه احتراق
single ignition احتراق تک برقی
ignitability قابلیت احتراق
combustiblity قابلیت احتراق
external combustion احتراق خارجی
combustible احتراق پذیر
duplex ignition احتراق دوگانه
combustible قابل احتراق
advanced ignition اوانس احتراق
base ignition احتراق تحتانی
burning brand نوع احتراق
combustibility قابلت احتراق
combustor محفظه احتراق
combustion efficiency بازده احتراق
combustion efficiency راندمان احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
combustion area محفظه احتراق
combustion اشتعال احتراق
misfiring احتراق ناقص
heating value گرمای احتراق
hot bulb ignition احتراق سرسرخ
heat of combustion گرمای احتراق
flash point نقطه احتراق
heat value گرمای احتراق
sulphur اصل احتراق
ignition اشتعال احتراق
dual ignition احتراق دو برقی
flame out قطع احتراق
timing زمان احتراق
firing position موقعیت احتراق
firing order ترتیب احتراق
order of fire ترتیب احتراق موتور
internal combustion engine موتور احتراق داخلی
make and break ignition احتراق با قطع و وصل
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
molar enthalpy of combusion انتالپی مولی احتراق
molar heat of combusion گرمای مولی احتراق
burning brand علامت احتراق نیمسوزی
internal combustion engines موتور احتراق داخلی
preignition احتراق قبل از وقت
combustible جسم قابل احتراق
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
delay zction firing عمل احتراق با تاخیر
explosively بطور قابل احتراق
ignition system سیستم احتراق موتور
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
ignition temperature درجه حرارت احتراق
combustor سیستم احتراق توربین
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
ignition analyzer اسیلوگراف کنترل احتراق
incombustibility عدم امکان احتراق
incombustible غیر قابل احتراق
compression ingition احتراق توسط فشار
afterburning عملیات بعد از احتراق سوخت
timing تنظیم زمان احتراق موتور
vaporizing combustor سیستم احتراق توربین گاز
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
firedamp گاز قابل احتراق معدن
capacitor discharge ignition سیستم احتراق با انرژی زیاد
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
explosive قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition احتراق اتش زدن مشتعل کردن
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
backfire احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfires احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
ignition anode اند کمکی اند احتراق
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com