Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
external combustion
احتراق خارجی
Search result with all words
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
Other Matches
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
ignition
احتراق
firing
احتراق
burning
احتراق
seeting on fire
احتراق
deflagration
احتراق
lighting
احتراق
explosion
احتراق
explosions
احتراق
arson
احتراق
oxidization
احتراق
combustion
احتراق
inflammation
احتراق
combustion chamber
محفظه احتراق
triple ignition
احتراق سه برقی
sulphur
اصل احتراق
single ignition
احتراق تک برقی
ignition choke
پیچک احتراق
ignition voltage
ولتاژ احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition spark
جرقه احتراق
surface burning
احتراق سطحی
combustiblity
قابلیت احتراق
combustion area
محفظه احتراق
combustibility
قابلت احتراق
ignition
اشتعال احتراق
misfiring
احتراق ناقص
combustible
قابل احتراق
sulfur
اصل احتراق
timing
زمان احتراق
magneto ignition
احتراق با مگنت
advanced ignition
اوانس احتراق
combustion
اشتعال احتراق
premature ignition
احتراق زودرس
internal combustion
احتراق داخلی
inexplosive
غیرقابل احتراق
base ignition
احتراق تحتانی
burning brand
نوع احتراق
pre ignition
زود احتراق
combustible
احتراق پذیر
ignition cable
کابل احتراق
igniting point
نقطه احتراق
igniting agent
عامل احتراق
ignitible
قابل احتراق
ignitibility
قابلیت احتراق
igniter switch
کلید احتراق
ignition current
جریان احتراق
heat of combustion
گرمای احتراق
ignition device
وسیله احتراق
igniting spark
جرقه احتراق
ignition control
کنترل احتراق
ignition condition
حالت احتراق
ignition by incandescence
احتراق التهابی
ignition by contact
احتراق تماسی
ignition charge
خرج احتراق
ignition circuit
مدار احتراق
duplex ignition
احتراق دوگانه
heat value
گرمای احتراق
dual ignition
احتراق دو برقی
igniter switch
سوئیچ احتراق
ignition lag
تاخیر احتراق
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
firing order
ترتیب احتراق
firing position
موقعیت احتراق
flame out
قطع احتراق
firing accessories
لوازم احتراق
combustor
محفظه احتراق
ignition pulse
ایمپولز احتراق
combustion efficiency
بازده احتراق
flash point
نقطه احتراق
combustion efficiency
راندمان احتراق
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
ignitability
قابلیت احتراق
ignitable
قابل احتراق
heating value
گرمای احتراق
ignition pulse
پالس احتراق
ignition pulse
ضربه احتراق
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
order of fire
ترتیب احتراق موتور
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
combustible
جسم قابل احتراق
preignition
احتراق قبل از وقت
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
incombustibility
عدم امکان احتراق
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
internal combustion engines
موتور احتراق داخلی
delay zction firing
عمل احتراق با تاخیر
burning brand
علامت احتراق نیمسوزی
internal combustion engine
موتور احتراق داخلی
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
incombustible
غیر قابل احتراق
compression ingition
احتراق توسط فشار
explosively
بطور قابل احتراق
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
combustor
سیستم احتراق توربین
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
ignition system
سیستم احتراق موتور
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
constant pressure combustion
احتراق در فشار ثابت
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
vaporizing combustor
سیستم احتراق توربین گاز
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
timing
تنظیم زمان احتراق موتور
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
afterburning
عملیات بعد از احتراق سوخت
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
exterior
خارجی
gringos
خارجی
abextra
خارجی
gringo
خارجی
outward
خارجی
externals
خارجی
exteriors
خارجی
outer
خارجی
external
خارجی
international line
خط خارجی
outsiders
خارجی
outsider
خارجی
alien
خارجی
aliens
خارجی
peripheral
خارجی
extern
خارجی
exoteric
خارجی
exosphere
خارجی
extras
خارجی
extra-
خارجی
extra
خارجی
exogenous
خارجی
outsides
خارجی
outside
خارجی
outboard
خارجی
oversea
خارجی
exotic
خارجی
extraneous
خارجی
foreign
خارجی
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
foreign trade
تجارت خارجی
externalization
خارجی کردن
externalities
اثرات خارجی
exosphere
قسمت خارجی جو
externalities
پی امدهای خارجی
external variable
متغیر خارجی
foreign trade
بازرگانی خارجی
foreign reserves
ذخائر خارجی
externalised
خارجی کردن
foreign deposit
سپرده خارجی
foreign currency
ارز خارجی
foreign currencies
پولهای خارجی
foreign bill
برات خارجی
foreign law
حقوق خارجی
foreign aid
کمک خارجی
foreign loan
وام خارجی
foreign particle
جسم خارجی
extrinsic factor
عامل خارجی
ectoparasite
انگل خارجی
exteroceptive
محرک خارجی
extrinsic
بیرونی خارجی
externalises
خارجی کردن
external sort
جورکردن خارجی
external security
امنیت خارجی
external reperence
ارجاع خارجی
external reference
ارجاع خارجی
external reference
مرجع خارجی
external pressure
فشار خارجی
external operation
عملیات خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com