English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
it is p that he did not go احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
Other Matches
the story is probale این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
It is not very far from our house. خیلی ازمنزل ما دورنیست
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
Zahir-Shahi design طرح ظهیر شاه [این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
like lihood احتمال
likelihoood احتمال
chance احتمال
eventualities احتمال
eventuality احتمال
verisimilitude احتمال
likelihood احتمال
presumption احتمال
presumptions احتمال
probability احتمال
contingency احتمال
possibilities احتمال
chanced احتمال
suppositions احتمال
possibility احتمال
liability احتمال
expectance احتمال
liabilities احتمال
aptness احتمال
supposition احتمال
contingencies احتمال
expectancy احتمال
chancing احتمال
chances احتمال
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
probability analysis احتمال کاوی
transition probability احتمال جهش
unlikelihood عدم احتمال
presumption of fraud احتمال تقلب
experimental probability احتمال تجربی
odds احتمال ووقوع
contingency احتمال وقوع
contingencies احتمال وقوع
probability theory نظریه احتمال
kill probability احتمال کشندگی
There is a 50-50 chance. احتمال 50-50است
probabilism احتمال گرایی
presumedly احتمال میرود
experimental probability احتمال ازمایشی
stand a chance <idiom> احتمال داشتن
transition probability احتمال انتقال
probability of collision احتمال برخورد
probability factor ضریب احتمال
moral certainty احتمال قوی
probability ratio بهر احتمال
mathematical probability احتمال ریاضی
risk احتمال زیان
probability of kill احتمال انهدام
probability function تابع احتمال
statistical weight احتمال ترمودینامیکی
probability curve منحنی احتمال
probability of ionization احتمال یونش
probability of detection احتمال اکتشاف
risked احتمال زیان
the probability is احتمال میرود
the probability is احتمال دارد
risks احتمال زیان
risking احتمال زیان
conditional probability احتمال مشروط
probability of detection احتمال کشف
compound probability احتمال مرکب
probability distribution توزیع احتمال
improbability عدم احتمال
on the chance of نظر به احتمال
inverisimilitude عدم احتمال
radial probability distribution توزیع احتمال شعاعی
it is beyond recall احتمال لغوشدن ندارد
in all like احتمال کلی دارد
probability of kill احتمال از بین رفتن
in all probability احتمال کلی میرود
risks احتمال زیان یاخطر
risks احتمال زیان و ضرر
risking احتمال زیان یاخطر
balances احتمال رویداد خطا
balance احتمال رویداد خطا
risking احتمال زیان و ضرر
risked احتمال زیان یاخطر
risked احتمال زیان و ضرر
risk احتمال زیان یاخطر
risk احتمال زیان و ضرر
probability density function تابع چگالی احتمال
probability density چگالی احتمال [ریاضی]
look for <idiom> با احتمال فکر کردن
damage threat احتمال تولید خسارت
normal probability curve منحنی بهنجار احتمال
likelihood احتمال کلی دارد
maximum probility detection تعیین احتمال حداکثر
maximum liklihood method روش حداکثر احتمال
kill probability احتمال واردکردن تلفات
worst-case بدترین وضع یا احتمال
It is quite likely that …. خیلی احتمال می رود که …
angular probability distribution توزیع زاویهای احتمال
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
odds-on دارای احتمال بیش از 5 درصد
single shot hit probability احتمال اصابت یک گلوله به هدف
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
risking احتمال خطر ریسک کردن
damage threat منطقه احتمال تولید خسارت
risk احتمال خطر ریسک کردن
risks احتمال خطر ریسک کردن
to be on the safe side برای اینکه احتمال اشتباه
risked احتمال خطر ریسک کردن
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
In all probability. Very likely. به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
presume مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumed مسلم دانستن احتمال کلی دادن
central tendency احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
it may be presumed that احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
presumes مسلم دانستن احتمال کلی دادن
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
shoo in کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
long shot شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
i p that they are both gone احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
characteristic strength مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
The chances of a soloution are bleak. احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
error handling به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
anti knock ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cruelty در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
water injection پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
characteristic actuation probability احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
dud probability درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
probability factor ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
incomplete flower کم باشد
some one or other هر کس باشد
any old thing هر چه باشد
reflexively باشد
Benedictines باشد
admissibleness باشد
admissibly باشد
at the owner's risk باشد
custom's declaration باشد
Benedictine باشد
at most خیلی باشد
beit so چنین باشد
whencesoever از هرجا که باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
let it be بگذارید باشد
whoso هر شخصی که باشد
whosoever هر شخصی که باشد
worksheet ی داشته باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
be it so چنین باشد
if he be اگر او باشد
hydroxide داشته باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
stet بگذارید باشد
keep your peck up دل داشته باشد
if any اگر باشد
over crowding بیشتر باشد
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
medially چنانکه درمیان باشد
brilliantly چنانکه برجسته باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
strays که متوقف نشده باشد
perhaps so شاید چنین باشد
pterygium گلبرگی که مانندبال باشد
straying که متوقف نشده باشد
stray که متوقف نشده باشد
inoffensively بی انکه زننده باشد
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
meetly چنانکه در خور باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
well and good باشد چه ضرر دارد
culpably چنانکه سزاوارسرزنش باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
shell back دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
Keep your mind on your work. حواست بکارت باشد
i girder تیری که بشکل ) باشد
theonomy کشوری که خداپادشاه ان باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
by all means بهر قیمت که باشد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com