Dictiornary-Farsi | احمق ،غیر منطقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
thick <idiom>	احمق ،غیر منطقی


Other Matches

implication	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material consequence	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material implication	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material conditional	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implies	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
paged address	مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
programmable logic array	ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
simpletons	احمق
looney	احمق
simpleton	احمق
gawky	احمق
infatuated	احمق
bughouse	احمق
muppets [colloquial]	احمق ها
dopey	احمق
gawkish	احمق
suckers	احمق
half-baked <idiom>	احمق
loonies	احمق
loony	احمق
luny	احمق
nincompoops	احمق
inane	احمق
barmier	احمق
barmiest	احمق
gosling	احمق
goslings	احمق
dotty	خل احمق
daft	احمق
dafter	احمق
daftest	احمق
nincompoop	احمق
naturals	احمق
fool	احمق
fooled	احمق
fooling	احمق
fools	احمق
booby	احمق
natural	احمق
asinine	احمق
thickheaded	احمق
schnook	احمق
cockeyed	احمق
nidget	احمق
sucker	احمق
fathead	احمق
sot	احمق
loggerhead	احمق
spooney	احمق
gid	احمق
insipient	احمق
wiseacre	احمق
tomfool	احمق
fatuous	احمق
cockscombs	احمق
cockscomb	احمق
mooncalf	احمق
moon calf	احمق
dulte	احمق
dult	احمق
goofy	احمق
daffy	احمق
cox	احمق
gormless	احمق
barmy	احمق
harebrained	احمق
cock eyed	احمق
ninny	احمق
goofier	احمق
fatheads	احمق
goofiest	احمق
fat headed	احمق
ninnies	احمق
dromedary	ادم احمق
plumbeous	گیج احمق
drools	ادم احمق
noodle	ماکارونی احمق
softhead	ادم احمق
drooling	ادم احمق
drooled	ادم احمق
infatute	احمق کردن
dotterel	ادم احمق
drool	ادم احمق
sot	احمق کردن
tawpie	زن احمق وشلخته
poop	ادم احمق
have a screw loose <idiom>	احمق بودن
dense	انبوه احمق
denser	انبوه احمق
densest	انبوه احمق
featherhead	ادم احمق
featherbrain	ادم احمق
mutts	آدم احمق
mutt	آدم احمق
have rocks in one's head <idiom>	احمق بودن
batty	دیوانه احمق
feebleminded	احمق کودن
unmeaning	احمق کم عمق
goosy	احمق ترسو
goosey	احمق ترسو
galoot	ادم احمق
poops	ادم احمق
battier	دیوانه احمق
battiest	دیوانه احمق
birdbrain	ادم احمق
dromedaries	ادم احمق
frivolous	سبکسر احمق
stupidest	احمق خنگ
stupider	احمق خنگ
stupid	احمق خنگ
senseless	احمق احمقانه
foolish	ابله احمق
clucked	ادم احمق و رذل
cluck	ادم احمق و رذل
idiot	ادم سفیه و احمق
moron	ادم احمق وابله
morons	ادم احمق وابله
clucking	ادم احمق و رذل
hicks	دهاتی جاهل احمق
duffer	ادم احمق وکودن
dimwit	ادم کودن و احمق
clucks	ادم احمق و رذل
bigmouth	شخص پزبده و احمق
bufflehead	ادم احمق کله خر
jerked	ادم احمق و نادان
bonehead	ادم احمق وکودن
sawney	احمق ساده لوح
goofs	شخص احمق و کودن
goofing	شخص احمق و کودن
poops	ادم بی معنی و احمق
to make an a of	احمق یانادان کردن
poop	ادم بی معنی و احمق
jerk	ادم احمق و نادان
seely	بیگناه احمق Seeding
snipping	ادم احمق ته سیگار
snipped	ادم احمق ته سیگار
jerking	ادم احمق و نادان
jerks	ادم احمق و نادان
jay	شخص پر حرف و احمق
jays	شخص پر حرف و احمق
snip	ادم احمق ته سیگار
goofed	شخص احمق و کودن
goof	شخص احمق و کودن
hick	دهاتی جاهل احمق
duffers	ادم احمق وکودن
idiots	ادم سفیه و احمق
spoony	احمق اهل بوس وکنار
half-wit	ادم احمق ونادان ابله
zombi	انسان زنده شد ادم احمق
half-wits	ادم احمق ونادان ابله
half wit	ادم احمق ونادان ابله
stultification	تعلیق بمحال احمق ساختن
zombies	انسان زنده شد ادم احمق
nitwit	ادم کله خشک و احمق
Even a fool knows this .	یک احمق هم این رامی داند
nitwits	ادم کله خشک و احمق
zombie	انسان زنده شد ادم احمق
argumentive	منطقی
argumentative	منطقی
dialectician	منطقی
not	نه منطقی
reasonable	منطقی
rational	منطقی
logical trace	رد منطقی
dialectic	منطقی
dialectical	منطقی
logical	منطقی
logic	منطقی
intralogical	منطقی
logistic	منطقی
twats	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
He is not such a fool as you assuoed .	آنطور که فرض کردی احمق نیست
have the last laugh <idiom>	باعث احمق بنظر رسیدن شخص
arseholes	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
duffre	ادم احمق وکودن جنس بنجل
dipshits	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
assholes	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
motherfuckers	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
fuckers	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
logical operation	عملکرد منطقی
logical operation	عمل منطقی
logical operations	عملیات منطقی
logical operator	عملگر منطقی
logical record	رکورد منطقی
logical product	رکورد منطقی
logical reasoning	استدلال منطقی
logical representation	نمایش منطقی
logical record	مدرک منطقی
logical not	نفی منطقی
logical decision	تصمیم منطقی
logical design	طرح منطقی
logical design	طراحی منطقی
logical difference	تفاضل منطقی
logical drives	گردانندههای منطقی
logical expression	مبین منطقی
logical fallacy	سفسطه منطقی
logical file	پرونده منطقی
logical file	فایل منطقی