English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English Persian
externality احوال فاهری
Other Matches
volt ampere meter دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
personal status احوال شخصیه
indentity سجل احوال
vital statistics امار ثبت احوال
register office اداره ثبت احوال
register offices اداره ثبت احوال
census office دایره سجل و احوال
civil status office دفتر سجل و احوال
document of identity اسناد سجل و احوال
documents of indentity اسناد سجل احوال
census office اداره امار و ثبت احوال
superintendent registrar سرپرست ثبت احوال یک ناحیه
to a oneself to ساختن احوال خودراوفق دادن
I dont feel like work today. جویای حال ( احوال ) کسی شدن
how are you چگونه اید احوال شماچطوراست حال شماچگونه است
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
To ask after someone [someones health] حال کسی را پرسیدن. [جویای احوال کسی شدن.]
skin deep فاهری
superficially فاهری
formfitting فاهری
outward فاهری
seeming فاهری
outwards فاهری
self-styled فاهری
self styled فاهری
nominal فاهری
surfaces فاهری
surfaced فاهری
surface فاهری
apparent فاهری
externalises فاهری ساختن
externalising فاهری ساختن
externalize فاهری ساختن
externalized فاهری ساختن
externalizes فاهری ساختن
bulk gravity چگالی فاهری
assentation رضایت فاهری
artificial daylight فلق فاهری
apparent wind باد فاهری
engineering stress تنش فاهری
exteriorize فاهری دانستن
impedance مقاومت فاهری
glitz گیرایی فاهری
externalised فاهری ساختن
false parallax پارالاکس فاهری
false horizon افق فاهری
indicated horsepower توان فاهری
apparent velocity سرعت فاهری
pepper corn rent اجاره فاهری
apparent error خطای فاهری
externalizing فاهری ساختن
apparent diameter قطر فاهری
admittance هدایت فاهری
prime facie evidence قرائن فاهری
apparent density تکاتف فاهری
apparent horizon افق فاهری
apparent luminosity درخشندگی فاهری
apparent magnitude قدر فاهری
externals فاهری پدیدار
superficial سرسری فاهری
external فاهری پدیدار
apparent resistivity مقاومت فاهری
apparent power توان فاهری
apparent motion حرکت فاهری
soil morphology شکل فاهری خاک
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
simulative دارای شباهت فاهری
reactance مقاومت فاهری خازنها
impedance ratio نسبت مقاومت فاهری
of the surface فاهری نمادادن رودادن
terrain relief شکل فاهری زمین
pro forma منباب فاهر فاهری
volt ampere hour meter کنتور مصرف فاهری
inductive impedance مقاومت فاهری القائی
redesign سر وصورت فاهری دادن به
inductive resistance مقاومت فاهری القایی
input impedance مقاومت فاهری اولیه
on the surface فاهری نمادادن رودادن
masqueraded قیافه فاهری بخوددادن
masquerades قیافه فاهری بخوددادن
masquerading قیافه فاهری بخوددادن
apparent solar year سال فاهری شمسی
capacitive resistance مقاومت فاهری خازن
masquerade قیافه فاهری بخوددادن
coupling impedance مقاومت فاهری پیوست
extern فاهری واقع در خارج
inductive impedance مقاومت فاهری با جزء القائی
apparent solar روز شمسی فاهری روزشمسی
exteriors فاهری واقع در سطح خارجی
exterior فاهری واقع در سطح خارجی
relief شکل فاهری و پست و بلندی
mechanical move حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
indicated airspeed سرعت فاهری نسبت به هوا
impedance compensator متعادل کننده مقاومت فاهری
apparent precession انحراف فاهری محور ژایرو
feints حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feint حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
formalization انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
false parallax تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
parallax اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
stroboscope وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zincky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
editing run در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
smiley فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
virtual mass مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
pin money وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com