English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
radio astronomy اختر شناسی رادیویی
Other Matches
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
canna گل اختر
pulsar تب اختر
born under an unlucky star بد اختر
nova نو اختر
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
collimator اختر یاب
radio star اختر رادیو
astrochemistry اختر شیمی
quasar شبه اختر
quasars شبه اختر
astrology اختر بینی
astrophysics اختر فیزیک
star نشان ستاره اختر
stars نشان ستاره اختر
starred نشان ستاره اختر
There is a train to London at 8. یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
radioed رادیویی
radios رادیویی
broadcasting رادیویی
radioing رادیویی
radio رادیویی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
radiophoto عکاسی رادیویی
radio broadcasting پخش رادیویی
radio beacon بیکن رادیویی
radio alimeter فرازیاب رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
radio link پیوند رادیویی
radio match رویارویی رادیویی
radio navigation ناوبری رادیویی
radio interference پارازیت رادیویی
radio dicipline انضباط رادیویی
radio receiver گیرنده رادیویی
radiographic مخابرات رادیویی
radio horizon افق رادیویی
transmitter فرستنده رادیویی
transmitters فرستنده رادیویی
radio waves امواج رادیویی
radio wave موج رادیویی
compere مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
radio silence سکوت رادیویی
radio sextant سکستانت رادیویی
radio ferquency بسامد رادیویی
radio detection اکتشاف رادیویی
r.f. بسامد رادیویی
radio control فرمان رادیویی
radiographic عکس رادیویی
wirephoto عکاسی رادیویی
play by play پخش رادیویی
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
receiving set گیرنده رادیویی
radmail پست رادیویی
radiophotograph عکس رادیویی
radio call sign معرف رادیویی
radiometeorograph هوانگار رادیویی
radio compass قطبنمای رادیویی
radio frequency فرکانس رادیویی
radio telescope تلسکوپ رادیویی
radio metal locator فلزیاب رادیویی
facsimiles عکاسی رادیویی
metal locator فلزیاب رادیویی
electronic locator فلزیاب رادیویی
waved موج رادیویی
facsimile عکاسی رادیویی
facsimile عکس رادیویی
space radiation تشعشع رادیویی
listening silence سکوت رادیویی
facsimiles عکس رادیویی
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
hertzian wave موج رادیویی
telephoto عکاسی رادیویی
faxes عکاسی رادیویی
faxed عکاسی رادیویی
call signs معرف رادیویی
call sign معرف رادیویی
fax عکاسی رادیویی
waving موج رادیویی
waves موج رادیویی
wave موج رادیویی
faxing عکاسی رادیویی
receiver گیرنده رادیویی
receivers گیرنده رادیویی
telephotography عکاسی رادیویی
typology گونه شناسی نوع شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
direction finder جهت یاب رادیویی
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
spotter کمک مفسر رادیویی
radioing پیام رادیویی فرستادن
radiographs پوتونگار عکس رادیویی
radios پیام رادیویی فرستادن
radioed پیام رادیویی فرستادن
radio پیام رادیویی فرستادن
radiograph پوتونگار عکس رادیویی
wave front جبهه امواج رادیویی
skip zone منطقه کور رادیویی
play by play پخش رادیویی مسابقه
net call sign معرف رادیویی شبکه
telemetry مسافت سنجی رادیویی
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
radiotelegraph تلگراف رادیویی کردن
radiotelegraphic تلگراف رادیویی کردن
rawinsonde جهت یاب رادیویی
screenwriters نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenwriter نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenplays نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
twin sideband ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
screenplay نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
garbage واسط رادیویی از کانالهای مجاور
radmail وسیله ارسال پیام رادیویی
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
rf Frequency Radio فرکانس رادیویی
phototelegraphyt مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
radiographs پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiograph پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
station break وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
maintain watch مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
fades از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
fade از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
high frequency radio direction finding جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
demodulate از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
vocoder وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
radiolocation تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
loran تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
radio relay رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
radio procedures روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
listening silence به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
microwave hop یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
oenology می شناسی شراب شناسی
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
glideslope شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
manipulative deception تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
rf ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
squelch circuit یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
galactic noise تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
radio deception گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio countermeasures اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
areodetic مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
net شبکه رادیویی تور استتار شبکه
radiogram پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
nets شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett شبکه رادیویی تور استتار شبکه
listening watch پست به گوش رادیویی نگهبانی به گوش
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pyrtretology تب شناسی
palmistry کف شناسی
neurology پی شناسی
graphology خط شناسی
pterography پر شناسی
appreciatively حق شناسی
technology فن شناسی
sferics جو شناسی
appreciative حق شناسی
hydrology اب شناسی
ichnolighology رد پا شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com