English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
Other Matches
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
wind shear تغییرات سمتی باد
impact point نقطه ترکش گلوله
splinterproof سنگر ضد ترکش گلوله
craters چاله ترکش گلوله ها
center of burst مرکز ترکش گلوله
crater چاله ترکش گلوله ها
center of impact مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
windage حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
high airburst ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
pressure front جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
concentration cell corrosion نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
straddling احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
free air anomaly اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
directional سمتی
effective wind باد سمتی
directional traverse پیمایش سمتی
directional stability پایداری سمتی
traversing fire اتش سمتی
direction rectifier یکسوکننده سمتی
deflection scale مقیاس سمتی
drifted انحراف سمتی
drifting انحراف سمتی
drifts انحراف سمتی
deviation انحراف سمتی
multidrift چند سمتی
cross حرکت سمتی
crosser حرکت سمتی
drift انحراف سمتی
crosses حرکت سمتی
azimuth resolution تقسیمات سمتی
crossest حرکت سمتی
deflection error اشتباه سمتی
deviations انحراف سمتی
azimuthal quzntum number عدد کوانتومی سمتی
alternate traversing fire اتش یدکی سمتی
traverse حرکت سمتی پیمایش
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
wind component شاخه سمتی باد
horizontal error اشتباه بردی و سمتی
azimuth micrometer طبله میکرومتر سمتی
traversed حرکت سمتی پیمایش
traverses حرکت سمتی پیمایش
traversing حرکت سمتی پیمایش
wind shear انحراف سمتی باد
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
to r.someone as a کسی را به سمتی معرفی کردن
quivered ترکش
quiver ترکش
quivers ترکش
quivering ترکش
splashing ترکش
splintered ترکش
splinter ترکش
splinters ترکش
burst ترکش
bursts ترکش
blast ترکش
blasts ترکش
detonation ترکش
detonations ترکش
splash ترکش
splashes ترکش
splintering ترکش
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
azimuth resolution اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
impact action عمل ترکش
impact burst ترکش سطحی
sonic booms ترکش اوا
impact burst ترکش ضربتی
sonic boom ترکش اوا
high burst ترکش بالا
hight of burst ارتفاع ترکش
blasting machine دستگاه ترکش
graze burst ترکش زمینی
aerial burst ترکش هوایی
burst center مرکز ترکش
burst range برد ترکش
burst range مسافت ترکش
burst wave موج ترکش
ricochet burst ترکش کمانهای
types of burst نوع ترکش
height of burst ارتفاع ترکش
air burst ترکش هوایی
surface burst ترکش سطحی
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
impact اثر ترکش انفجار
impacts اثر ترکش انفجار
weapon debries بقایای ترکش اتمی
exoatmosphere ترکش فوق جوی
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
graze burst ترکش روی زمین
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
airburst ranging تنظیم ترکش هوایی
air adjustment تنظیم ترکش هوایی
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
difference in northing اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
desired ground zone نقطه ترکش اتمی مطلوب
explosions ترکش منفجر کردن ترکیدن
graze sensitive ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
explosion ترکش منفجر کردن ترکیدن
surface burst ترکش روی سطح زمین
doubtful ترکش مشکوک مورد تردید
impact pressure نیروی اصابت فشار ترکش
impact action عمل انفجار نیروی ترکش
blind side سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
kopfring حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
flash burn سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burns سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
To play ones last card آخرین تیر ترکش رارها کردن
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
strong side سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
flash blindness کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
variations تغییرات
oscilliations تغییرات
transaction code کد تغییرات
variation تغییرات
calculus of variations حساب تغییرات
tolerance دامنه تغییرات
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
transaction file فایل تغییرات
seasonal variations تغییرات فصلی
ranged دامه تغییرات
calculation variation انالیز تغییرات
ranges دامنه تغییرات
ranged دامنه تغییرات
social changes تغییرات اجتماعی
range دامنه تغییرات
range دامه تغییرات
taste changes تغییرات سلیقه
flux تغییرات پی در پی جریان
tolerances دامنه تغییرات
technological changes تغییرات فنی
ranges دامه تغییرات
depth varies عمق تغییرات
physical change تغییرات فیزیکی
output variability تغییرات تولید
flux and reflux تغییرات زمانه
chance variations تغییرات تصادفی
coefficient of variation ضریب تغییرات
incrementally تغییرات پلهای
f. and reflux تغییرات روزگار
lateral shifts تغییرات عرضی
lateral shifts تغییرات جانبی
qualitative changes تغییرات کیفی
quantitative changes تغییرات کمی
rate of changes نرخ تغییرات
isothermal change تغییرات هم دما
deflection shift تغییرات انحراف
revolutionizing تغییرات اساسی دادن
minimal changes method روش کمترین تغییرات
revolutionised تغییرات اساسی دادن
innovating تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionized تغییرات اساسی دادن
innovated تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovate تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionize تغییرات اساسی دادن
calculus of variations حساب تغییرات [ریاضی]
revolutionises تغییرات اساسی دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com