Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
lection
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
Other Matches
homonym
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
enclitic
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
synonym
کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms
کلمه مترادف کلمه هم معنی
shade of meaning
اختلاف جزئی در معنی
tongue-twisters
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
fallal
کلمه بی معنی
falderol
کلمه بی معنی
transliteration
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
this word means a dog
معنی این کلمه سگ است
In what sense are you using this word ?
این کلمه را به چه معنی بکار می برد ؟
The sense of this word is not clear .
معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
to disagree
[or be in disagreement]
[on something/about something]
بر سر چیزی اختلاف داشتن
To give the meaning of something . to interpret something .
چیزی را معنی کردن
make out
معنی چیزی را پیدا کردن سردراوردن از
hyphens
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
names
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
name
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
logogriph
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
kepse motife
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
concentration cell corrosion
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
zero compression
روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation
قبول معنی عرف معنی مصطلح
worded
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
signify
معنی دادن معنی بخشیدن
signifies
معنی دادن معنی بخشیدن
signifying
معنی دادن معنی بخشیدن
least significant bit
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augmenting
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
free air anomaly
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
to rime one word with another
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllables
جزء کلمه مقطع کلمه
syllable
جزء کلمه مقطع کلمه
lsb
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softest
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
difference in northing
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
pronunciations
تلفظ
pronunciation
تلفظ
pronouncing
تلفظ
accented
تلفظ
accents
تلفظ
cacoepy
تلفظ بد
accent
تلفظ
accenting
تلفظ
orthoepist
درست تلفظ کن
lam dacism
تلفظ حرف
mispronounciation
تلفظ نادرست
vocalization
تلفظ صوتی
pronounceable
قابل تلفظ
mispronunciations
تلفظ غلط
mispronunciation
تلفظ نادرست
velarization
تلفظ کامی
mispronunciations
تلفظ نادرست
mispronunciation
تلفظ غلط
tunes
لحن تلفظ
enounce
تلفظ کردن
pronounces
تلفظ کردن
enunciates
تلفظ کردن
enunciating
تلفظ کردن
laissez aller
تلفظ به فرانسه
enunciate
تلفظ کردن
pronouncing
تلفظ دار
pronounce
تلفظ کردن
enunciated
تلفظ کردن
tune
لحن تلفظ
anglicizes
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuating
با تکیه تلفظ کردن
tolay street on
باتکیه تلفظ کردن
anglicizing
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
sibilate
مانندحرف " س " تلفظ کردن
anglicization
تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
aspirate
بانفس تلفظ کردن
lisp
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped
شل وسرزبانی تلفظ کردن
emphasize
باقوت تلفظ کردن
lisping
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisps
شل وسرزبانی تلفظ کردن
sigmatism
تلفظ نادرست حرف " س "
zed
تلفظ انگلیسی حرف Z
diction
تلفظ واضح و روشن
mispronounces
غلط تلفظ کردن
cacology
تلفظ یا انشاء غلط
aspirating
بانفس تلفظ کردن
orthoepy
فن درست تلفظ کردن
orthoepic
وابسته به تلفظ درست
zee
تلفظ امریکایی حرف Z
accentuates
با تکیه تلفظ کردن
emphatic
باقوت تلفظ شده
enouce
تلفظ کردن افهارکردن
sigmatismus lateralis
تلفظ کناری حرف " س "
aspiration
تلفظ حرف H ازحلق
aspirates
بانفس تلفظ کردن
well-spoken
دارای تلفظ خوب
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
tonemic
دارای تلفظ مشابه
well spoken
دارای تلفظ خوب
jaw breaking
دشوار برای تلفظ
sibilation
تلفظ بشکل حرف " س "
intonations
طرز قرائت تلفظ
intonation
طرز قرائت تلفظ
accentuate
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
با تکیه تلفظ کردن
emphasizing
باقوت تلفظ کردن
emphasizes
باقوت تلفظ کردن
emphasized
باقوت تلفظ کردن
anglicised
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasising
باقوت تلفظ کردن
emphasises
باقوت تلفظ کردن
emphasised
باقوت تلفظ کردن
mispronounce
غلط تلفظ کردن
mispronouncing
غلط تلفظ کردن
mispronounced
غلط تلفظ کردن
aspirations
تلفظ حرف H ازحلق
enunciation
تلفظ واضح و روشن
anglicising
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burr
غلیظ تلفظ کردن
anglicized
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burrs
غلیظ تلفظ کردن
burred
غلیظ تلفظ کردن
burring
غلیظ تلفظ کردن
sigmatismus interdentalis
تلفظ میان دندانی حرف " س "
vocalize
تلفظ کردن تشکیل دادن
velarize
حروف را از کام تلفظ کردن
sigmatismus adentalis
تلفظ روی دندانی حرف " س "
lenis
دارای تلفظ نرم رقیق
articulation
تلفظ شمرده طرز گفتار
Your pronunciation is good.
تلفظ شما خوب است.
intonate
با لحن خاصی تلفظ کردن
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
jaw breaker
سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
diphthongize
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
etacism
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
slobbers
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonetics
مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
slobbering
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
extend
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
slobber
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
fricative
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
fortis
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
smooth breathing
که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
rough breathing
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
slide
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
slides
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
to concern something
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
labialism
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
velarization
تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirates
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirating
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirate
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
disputing
اختلاف
versatility
اختلاف
disputed
اختلاف
variance
اختلاف
disputes
اختلاف
divarication
اختلاف
difference
اختلاف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com