Dictiornary-Farsi | اختلاف نظری بین ماوجود ندارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
There is no disagreement among us.	اختلاف نظری بین ماوجود ندارد


Other Matches

theorization	تحقیقات نظری استدلال نظری
rug names	اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb>	کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless.	معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
he is second to none	دومی ندارد بالادست ندارد
free air anomaly	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
difference in northing	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
theoretic	نظری
visionary	نظری
theoretical	نظری
armchairs	نظری
opinionative	نظری
indiscrimination	بی نظری
armchair	نظری
visionaries	نظری
theoretical chemistry	شیمی نظری
theoretical competition	رقابت نظری
dogmatic theology	لاهوت نظری
theory	علم نظری
objectivity	اصل بی نظری
objectivity	بیطرفی و بی نظری
theoretical frequency	بسامد نظری
spanned	دهانه نظری
theoretical mode	نمای نظری
span	دهانه نظری
peninsularity	تنگ نظری
revisionary	تجدید نظری
pure mathematics	ریاضیات نظری
parochialism	کوته نظری
provinciality	تنگ نظری
a priori	تئوری و نظری
sight check	مقابله نظری
oversight	اشتباه نظری
subjectivism	حالت نظری
unique in every sense of the word	از هر نظری بی مانند
oversights	اشتباه نظری
spanning	دهانه نظری
latitudinarianism	وسیع نظری
expected value	مقدار نظری
theories	اصول نظری
theoretical setting	غروب نظری
theory	تحقیقات نظری
notionalist	عالم نظری
metaphsics	فلسفه نظری
narrow minddedness	کوتع نظری
metapolitics	سیاسیات نظری
in theory	درعلم نظری
theoretical plate	بشقابک نظری
theoretical rising	طلوع نظری
illiberal views	تنگ نظری
inspectional	نظری دیدنی
insularism	تنگ نظری
theories	تحقیقات نظری
theories	علم نظری
theoretical value	مقدار نظری
theory	اصول نظری
erotics	عشق نظری
theoretical type	سنخ نظری
theoretical span	دهانه نظری
spans	دهانه نظری
theorized	تحقیقات نظری کردن
theorized	استدلال نظری کردن
theorize	تحقیقات نظری کردن
theorizes	تحقیقات نظری کردن
visionaries	وابسته بدلایل نظری
theorize	استدلال نظری کردن
theorizing	تحقیقات نظری کردن
theorised	استدلال نظری کردن
visionary	وابسته بدلایل نظری
theorised	تحقیقات نظری کردن
theorises	استدلال نظری کردن
theorises	تحقیقات نظری کردن
theorising	استدلال نظری کردن
theorising	تحقیقات نظری کردن
theorizes	استدلال نظری کردن
theorists	طرفدار استدلال نظری
theoretics	تحقیقات نظری در علوم
that is a good idea	خوب نظری است
notionalist	هواخواه استدلال نظری
short sighted	ناشی از کوته نظری
notionalist	متخصص علوم نظری
A comparison of theory and practice.	مقایسه ای از نظری و عمل.
dogmatics	علم الهیات نظری
theorizing	استدلال نظری کردن
theorist	طرفدار استدلال نظری
hull speed	حداکثر سرعت نظری قایق
doctrinal	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
theorists	متخصص علوم نظری نگرشگر
theorist	متخصص علوم نظری نگرشگر
height equivalent of theroretical plate	ارتفاع معادل بشقابک نظری
short sight	نزدیک بینی کوتاه نظری
to make a remark	حرفی زدن افهار نظری کردن
pedantry or pedantism	پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
to theorize [about something]	استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to theorise [about something] [British E]	استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
pedantize	پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
I don't want to say anything about that.	من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
thermostatics	اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
I wI'll not comment on this issue.	درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
kinetic theory of heat	عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
inquisitions	نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
h.e.t.p	plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
inquisition	نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
What does Main Street think of this policy?	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
quarreled	اختلاف
discord	اختلاف
diversion	اختلاف
divarication	اختلاف
stour	اختلاف
disparity	اختلاف
versatility	اختلاف
quarrels	اختلاف
disparities	اختلاف
quarrelling	اختلاف
quarrelled	اختلاف
quarreling	اختلاف
quarrel	اختلاف
defferential	اختلاف
mean square deviation	اختلاف
misalignment	اختلاف
divided <adj.>	در اختلاف
difference	اختلاف
schism	اختلاف
schisms	اختلاف
differences	اختلاف
discrepancy	اختلاف
variation	اختلاف
disputed	اختلاف
disagreement	اختلاف
disputes	اختلاف
disputing	اختلاف
disagreements	اختلاف
variations	اختلاف
variance	اختلاف
schismatism	اختلاف
compromis	حل اختلاف
settlement of disputes	حل اختلاف
dispute	اختلاف
diversions	اختلاف
parallactic	اختلاف منظری
division	اختلاف تفرقه
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
efficiency variance	اختلاف بازدهی
judicial settlement	حل اختلاف قضایی
heteromorphism	اختلاف شکل
hetermorphism	اختلاف شکل
parallax	اختلاف منظر
magnetic variation	اختلاف مغناطیسی
divisions	اختلاف تفرقه
scissor	پراکندگی اختلاف
settlement of a dispute	رفع اختلاف
reconcilement	رفع اختلاف
angular displacement	اختلاف زاویهای
disagreements	اختلاف ناسازگاری
parallax distortion	اختلاف منظر
potential difference	اختلاف پتانسیل
dissidence	اختلاف رای
difference of potential	اختلاف پتانسیل
divergence of opinions	اختلاف نظر
phase displacement	اختلاف فاز
difference of opinions	اختلاف نظر
difference in easting	اختلاف طول
deflection correction	اختلاف انحراف
product differentiation	اختلاف محصول
phase shift	اختلاف فاز
frequency drift	اختلاف فرکانس
inventory discrepancy	اختلاف دفتردارایی
diversity of opinions	اختلاف ارا
parallaxe	اختلاف منظر
diversity of citizenship	اختلاف تابعیت
disagreement	اختلاف ناسازگاری
divarication	اختلاف عقیده
class distinctions	اختلاف طبقاتی
phase difference	اختلاف فاز
frictions	مالش اختلاف
crosses	اختلاف مرافعه
crosser	اختلاف مرافعه
wage differentials	اختلاف در دستمزد
variegation	اختلاف رنگ
vertical interval	اختلاف ارتفاع
differences	اختلاف دو چیز
dissension	اختلاف شقاق
dissension	اختلاف عقیده
disputing	اختلاف نظر
disputed	اختلاف نظر
dispute	اختلاف نظر
friction	مالش اختلاف
crossest	اختلاف مرافعه
difference	اختلاف دو چیز
cross	اختلاف مرافعه
deviation	اختلاف سمت
shading	اختلاف جزئی
disputes	اختلاف نظر
deviations	اختلاف سمت
it does not weigh with me	ندارد
there is no style about her	ندارد
he is not of that stamp	را ندارد
there is no limit to it	حد ندارد