English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
potential اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
Other Matches
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
circuit voltage ولتاژ مدار
pulse اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulsed اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
diametral voltage of a polyphase system ولتاژ قطری مدار چند فاز
polygonal voltage of a polyphase system ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز
power جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
ground اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
circuits وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
GND مدار الکتریکی متصل به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر
circuit وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
impedance اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
line voltage ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
concentration cell corrosion نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
transmission که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
voltage balance موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
free air anomaly اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
electrically قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
positive سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
difference in northing اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
compromis حل اختلاف
schisms اختلاف
schism اختلاف
versatility اختلاف
discrepancy اختلاف
defferential اختلاف
disagreement اختلاف
disparities اختلاف
stour اختلاف
misalignment اختلاف
differences اختلاف
schismatism اختلاف
mean square deviation اختلاف
difference اختلاف
settlement of disputes حل اختلاف
disparity اختلاف
diversion اختلاف
diversions اختلاف
disagreements اختلاف
variations اختلاف
quarrels اختلاف
divided <adj.> در اختلاف
divarication اختلاف
variance اختلاف
quarrelling اختلاف
quarrelled اختلاف
quarreling اختلاف
quarreled اختلاف
quarrel اختلاف
discord اختلاف
variation اختلاف
disputed اختلاف
disputes اختلاف
dispute اختلاف
disputing اختلاف
potential difference اختلاف پتانسیل
deviation اختلاف سمت
phase displacement اختلاف فاز
judicial settlement حل اختلاف قضایی
differences اختلاف دو چیز
disagreement اختلاف ناسازگاری
phase difference اختلاف فاز
difference اختلاف دو چیز
angular displacement اختلاف زاویهای
phase shift اختلاف فاز
inventory discrepancy اختلاف دفتردارایی
deflection correction اختلاف انحراف
heteromorphism اختلاف شکل
difference in easting اختلاف طول
hetermorphism اختلاف شکل
disputes اختلاف نظر
inventory discrepancy اختلاف موجودی
parallactic اختلاف منظری
parallax اختلاف منظر
parallax distortion اختلاف منظر
parallaxe اختلاف منظر
class distinctions اختلاف طبقاتی
frequency drift اختلاف فرکانس
deviations اختلاف سمت
cross اختلاف مرافعه
crosser اختلاف مرافعه
crosses اختلاف مرافعه
crossest اختلاف مرافعه
dissidence اختلاف رای
friction مالش اختلاف
frictions مالش اختلاف
dissension اختلاف شقاق
magnetic variation اختلاف مغناطیسی
dissension اختلاف عقیده
difference of potential اختلاف پتانسیل
disputed اختلاف نظر
variegation اختلاف رنگ
vertical interval اختلاف ارتفاع
dispute اختلاف نظر
divergence of opinions اختلاف نظر
disputing اختلاف نظر
difference of opinions اختلاف نظر
divisions اختلاف تفرقه
division اختلاف تفرقه
efficiency variance اختلاف بازدهی
disagreements اختلاف ناسازگاری
product differentiation اختلاف محصول
shading اختلاف جزئی
diversity of opinions اختلاف ارا
diversity of citizenship اختلاف تابعیت
divarication اختلاف عقیده
settlement of a dispute رفع اختلاف
scissor پراکندگی اختلاف
reconcilement رفع اختلاف
wage differentials اختلاف در دستمزد
ionization potential اختلاف پتانسیل یونش
disgreement عدم موافقت اختلاف
color difference signal پیام اختلاف رنگ
magnetic potential difference اختلاف پتانسیل مغناطیسی
difference in easting اختلاف طول جغرافیایی
electric potential difference اختلاف پتانسیل الکتریکی
differences of opinion اختلاف عقیده [نظر]
split the difference <idiom> واریز اختلاف پول
They have had their differences for a long time . مدنتهااست با هم اختلاف دارند
A fundamental (slight) difference. اختلاف اساسی ( جزئی )
to instigate disturbances تحریک اختلاف کردن
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
diurnal اختلاف سطح 42 ساعته اب
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something] بر سر چیزی اختلاف داشتن
dissent اختلاف عقیده داشتن
shade of meaning اختلاف جزئی در معنی
sea slike اختلاف رنگ سطح اب
schismatism اختلاف وتفرقه درکلیسا
angle of parallax زاویه اختلاف دید
phase difference اختلاف مراحل عملیات
parallax اختلاف منظر انطباق
constant potential اختلاف پتانسیل ثابت
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
dissented اختلاف عقیده داشتن
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
dissents اختلاف عقیده داشتن
inequalities عدم تساوی اختلاف
inequality عدم تساوی اختلاف
schism اختلاف وتفرقه درکلیسا
contested area منطقه موضوع اختلاف
schisms اختلاف وتفرقه درکلیسا
trade gap اختلاف داد و ستد
threshold voltage اختلاف سطح استانهای
alternating voltage ولتاژ C.A
electric tension ولتاژ
potential ولتاژ
total voltage ولتاژ کل
voltage ولتاژ
voltages ولتاژ
line voltage ولتاژ خط
diverges ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
voltage regulator تنظیم کننده اختلاف سطح
gap اختلاف زیاد شکافدار کردن
gaps اختلاف زیاد شکافدار کردن
diverged ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
shadings اختلاف جزئی سایه رنگ
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
shades اختلاف جزئی سایه رنگ
differential leveling تعیین اختلاف تراز نقاط
diverge ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
relative اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
distinguish بیان اختلاف بین دو موضوع
contract price adjustment رفع اختلاف در قیمت قرارداد
distinguishes بیان اختلاف بین دو موضوع
phase difference اختلاف فاز جریان الکتریسیته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com