English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (8 milliseconds)
English Persian
acopia اختلال استنساخ شکل
Other Matches
multiplication of copies استنساخ
exemplification استنساخ
transcriptions استنساخ
transcription استنساخ
transcriptions رونویسی استنساخ
transcription رونویسی استنساخ
derivation استنساخ استخراج
copying استنساخ کردن
derivations استنساخ استخراج
copy استنساخ کردن
copied استنساخ کردن
copies استنساخ کردن
memorials نسخه استنساخ شده
memorial نسخه استنساخ شده
transcribe استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
noises اختلال
line hit اختلال خط
impairment اختلال
noise اختلال
distribance اختلال
derangement اختلال
disorders اختلال
disorder اختلال
irregularity اختلال
perturbation اختلال
tribulations اختلال
tribulation اختلال
perturbations اختلال
disturbances اختلال
disturbance اختلال
impariment اختلال
neuremia اختلال پی ها
line noise اختلال
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
quantization noise اختلال تدریج
perturbation theory نظریه اختلال
conduct disorder اختلال رفتاری
personality disturbance اختلال شخصیت
interference اختلال در سیگنال
convulsive disorder اختلال تشنجی
radar trapping اختلال رادار
clamper برای قط ع اختلال
character disorder اختلال منش
time jitter اختلال زمانی
ageusia اختلال چشایی
time flutter اختلال زمانی
thought disorder اختلال فکر
sexual disorder اختلال جنسی
mental disorder اختلال مشاعیر
background noise اختلال پس زمینه
apselaphesia اختلال بساوشی
dissociative disorder اختلال گسستی
factitious disorder اختلال ساختگی
neuremia اختلال اعصاب
kettle of fish اشفتگی اختلال
lalopathy اختلال گویایی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental disturbance اختلال روانی
mental disorder اختلال روانی
mental defectives اختلال حواس
mental abnormality اختلال مشاعر
noise immunity مصونیت از اختلال
emotional disturbance اختلال هیجانی
cyclic disorder اختلال دورهای
personality disorder اختلال شخصیت
paramnesia اختلال حافظه
organic disorder اختلال عضوی
developmental disorder اختلال رشدی
oppositional disorder اختلال نافرمانی
dysbulia اختلال اراده
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
dystonia اختلال تونوس
emotional disorder اختلال هیجانی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
dyspepsia اختلال هضم
unbalance اختلال مشاعر
unbalancing اختلال مشاعر
perturbations انحراف اختلال
neurosis اختلال روانی
neurosis اختلال اعصاب
neuroses اختلال روانی
neuroses اختلال اعصاب
perturbation انحراف اختلال
unbalances اختلال مشاعر
font id conflict اختلال شناسایی فونت
eating disorder اختلال خورد و خوراک
neurotic دچار اختلال عصبی
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
pipped اختلال مزاج خال
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
pips اختلال مزاج خال
protanomaly اختلال سرخ بینی
pipping اختلال مزاج خال
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
pip اختلال مزاج خال
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
disorderliness اختلال بهم خوردگی
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
amimia اختلال بیانگری چهره
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
deranyement اختلال مرهم زنی
affective disorders اختلال های عاطفی
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
fluttering کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
fluttered کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com