English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (10 milliseconds)
English Persian
convulsive disorder اختلال تشنجی
Other Matches
spastical تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
convulsionary تشنجی
spasmodic تشنجی
paroxysmal تشنجی
convulsively تشنجی
spasmodically تشنجی
convulsive تشنجی
jerky تشنجی متناوب
spastics انقباضی تشنجی
spastic انقباضی تشنجی
spastic مبتلا به فلج تشنجی
spastics مبتلا به فلج تشنجی
hysteroid حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic حمله تشنجی شبیه حمله
impairment اختلال
perturbations اختلال
perturbation اختلال
noise اختلال
tribulations اختلال
tribulation اختلال
noises اختلال
line noise اختلال
line hit اختلال خط
irregularity اختلال
neuremia اختلال پی ها
disorder اختلال
disturbances اختلال
disturbance اختلال
derangement اختلال
distribance اختلال
disorders اختلال
impariment اختلال
mental abnormality اختلال مشاعر
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
dissociative disorder اختلال گسستی
cyclic disorder اختلال دورهای
interference اختلال در سیگنال
mental defectives اختلال حواس
developmental disorder اختلال رشدی
conduct disorder اختلال رفتاری
clamper برای قط ع اختلال
lalopathy اختلال گویایی
emotional disturbance اختلال هیجانی
factitious disorder اختلال ساختگی
dystonia اختلال تونوس
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
emotional disorder اختلال هیجانی
ageusia اختلال چشایی
apselaphesia اختلال بساوشی
dyspepsia اختلال هضم
background noise اختلال پس زمینه
character disorder اختلال منش
kettle of fish اشفتگی اختلال
personality disorder اختلال شخصیت
personality disturbance اختلال شخصیت
perturbation theory نظریه اختلال
quantization noise اختلال تدریج
neurosis اختلال اعصاب
sexual disorder اختلال جنسی
radar trapping اختلال رادار
neurosis اختلال روانی
neuroses اختلال روانی
neuroses اختلال اعصاب
dysbulia اختلال اراده
thought disorder اختلال فکر
time flutter اختلال زمانی
time jitter اختلال زمانی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
paramnesia اختلال حافظه
mental disorder اختلال مشاعیر
mental disturbance اختلال روانی
unbalances اختلال مشاعر
mental disorder اختلال روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
neuremia اختلال اعصاب
unbalancing اختلال مشاعر
unbalance اختلال مشاعر
perturbations انحراف اختلال
perturbation انحراف اختلال
organic disorder اختلال عضوی
oppositional disorder اختلال نافرمانی
noise immunity مصونیت از اختلال
disorderliness اختلال بهم خوردگی
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
font id conflict اختلال شناسایی فونت
formal thought disorder اختلال صوری فکر
protanomaly اختلال سرخ بینی
neurotic دچار اختلال عصبی
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
eating disorder اختلال خورد و خوراک
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
deranyement اختلال مرهم زنی
acopia اختلال استنساخ شکل
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
pip اختلال مزاج خال
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
pipped اختلال مزاج خال
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
pipping اختلال مزاج خال
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
amimia اختلال بیانگری چهره
pips اختلال مزاج خال
affective disorders اختلال های عاطفی
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
flutter کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com