English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English Persian
dystonia اختلال تونوس
Other Matches
tonicity تونوس
tones تونوس
tonus تونوس
tone تونوس
biotonus تونوس زیستی
hypertonicity فزونی تونوس عضلانی
electrotonus تونوس برق زاد
atony فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
tribulation اختلال
disorder اختلال
noise اختلال
neuremia اختلال پی ها
tribulations اختلال
noises اختلال
disorders اختلال
perturbation اختلال
disturbance اختلال
distribance اختلال
line hit اختلال خط
perturbations اختلال
disturbances اختلال
irregularity اختلال
impariment اختلال
impairment اختلال
line noise اختلال
derangement اختلال
mental disorder اختلال مشاعیر
neuremia اختلال اعصاب
dyspepsia اختلال هضم
psychiatric disorder اختلال روانی
mental disturbance اختلال روانی
noise immunity مصونیت از اختلال
unbalance اختلال مشاعر
mental disorder اختلال روانی
ageusia اختلال چشایی
factitious disorder اختلال ساختگی
emotional disturbance اختلال هیجانی
lalopathy اختلال گویایی
dissociative disorder اختلال گسستی
developmental disorder اختلال رشدی
cyclic disorder اختلال دورهای
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
convulsive disorder اختلال تشنجی
conduct disorder اختلال رفتاری
clamper برای قط ع اختلال
character disorder اختلال منش
mental abnormality اختلال مشاعر
background noise اختلال پس زمینه
emotional disorder اختلال هیجانی
mental defectives اختلال حواس
apselaphesia اختلال بساوشی
kettle of fish اشفتگی اختلال
interference اختلال در سیگنال
neurosis اختلال روانی
radar trapping اختلال رادار
perturbation theory نظریه اختلال
time flutter اختلال زمانی
quantization noise اختلال تدریج
neurosis اختلال اعصاب
sexual disorder اختلال جنسی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
dysbulia اختلال اراده
neuroses اختلال اعصاب
thought disorder اختلال فکر
neuroses اختلال روانی
time jitter اختلال زمانی
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
personality disturbance اختلال شخصیت
unbalances اختلال مشاعر
paramnesia اختلال حافظه
perturbations انحراف اختلال
unbalancing اختلال مشاعر
organic disorder اختلال عضوی
oppositional disorder اختلال نافرمانی
personality disorder اختلال شخصیت
perturbation انحراف اختلال
disorderliness اختلال بهم خوردگی
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
pip اختلال مزاج خال
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
pipping اختلال مزاج خال
eating disorder اختلال خورد و خوراک
pips اختلال مزاج خال
font id conflict اختلال شناسایی فونت
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
pipped اختلال مزاج خال
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
neurotic دچار اختلال عصبی
deranyement اختلال مرهم زنی
amimia اختلال بیانگری چهره
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
protanomaly اختلال سرخ بینی
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
acopia اختلال استنساخ شکل
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
affective disorders اختلال های عاطفی
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
flutter کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com