Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (2 milliseconds)
English
Persian
oppositional disorder
اختلال نافرمانی
Other Matches
disobedience
نافرمانی
inobedience
نافرمانی
insubmission
نافرمانی
insubordination
نافرمانی
naughtiness
شرارت نافرمانی
disobey
نافرمانی کردن
civil disobedience
نافرمانی شهروندان
disobediently
از روی نافرمانی
disobeyed
نافرمانی کردن
arcthrough loss of control
نافرمانی نارسانایی
disobeying
نافرمانی کردن
disobeys
نافرمانی کردن
impairment
اختلال
noise
اختلال
tribulations
اختلال
noises
اختلال
tribulation
اختلال
irregularity
اختلال
disorder
اختلال
impariment
اختلال
disorders
اختلال
line hit
اختلال خط
perturbation
اختلال
disturbances
اختلال
neuremia
اختلال پی ها
distribance
اختلال
disturbance
اختلال
line noise
اختلال
derangement
اختلال
perturbations
اختلال
mental disturbance
اختلال روانی
organic disorder
اختلال عضوی
psychiatric disorder
اختلال روانی
noise immunity
مصونیت از اختلال
neuremia
اختلال اعصاب
dyspepsia
اختلال هضم
ageusia
اختلال چشایی
dysbulia
اختلال اراده
conduct disorder
اختلال رفتاری
mental abnormality
اختلال مشاعر
dystonia
اختلال تونوس
emotional disorder
اختلال هیجانی
emotional disturbance
اختلال هیجانی
factitious disorder
اختلال ساختگی
magnetic anomaly
اختلال مغناطیسی
kettle of fish
اشفتگی اختلال
dissociative disorder
اختلال گسستی
developmental disorder
اختلال رشدی
cyclic disorder
اختلال دورهای
mental disorder
اختلال مشاعیر
apselaphesia
اختلال بساوشی
background noise
اختلال پس زمینه
character disorder
اختلال منش
clamper
برای قط ع اختلال
mental defectives
اختلال حواس
convulsive disorder
اختلال تشنجی
mental disorder
اختلال روانی
lalopathy
اختلال گویایی
time jitter
اختلال زمانی
radar trapping
اختلال رادار
perturbation theory
نظریه اختلال
neuroses
اختلال اعصاب
quantization noise
اختلال تدریج
neuroses
اختلال روانی
neurosis
اختلال اعصاب
neurosis
اختلال روانی
sexual disorder
اختلال جنسی
unsoundness of mind
اختلال مشاعیر
thought disorder
اختلال فکر
time flutter
اختلال زمانی
personality disorder
اختلال شخصیت
unbalances
اختلال مشاعر
interference
اختلال در سیگنال
unbalance
اختلال مشاعر
paramnesia
اختلال حافظه
perturbations
انحراف اختلال
perturbation
انحراف اختلال
dysmenorrhea
اختلال قاعدگی
personality disturbance
اختلال شخصیت
unbalancing
اختلال مشاعر
dysmetria
اختلال حرکتی- تخمینی
dyscrasia
اختلال مزاجی یا دماغی
maimed
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
neurotic
دچار اختلال عصبی
amimia
اختلال بیانگری چهره
pipping
اختلال مزاج خال
pips
اختلال مزاج خال
generalized anxiety disorder
اختلال اضطراب فراگیر
formal thought disorder
اختلال صوری فکر
pipped
اختلال مزاج خال
pip
اختلال مزاج خال
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
eating disorder
اختلال خورد و خوراک
dysaesthesia
اختلال حواس جسمانی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
protanomaly
اختلال سرخ بینی
maim
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
affective disorders
اختلال های عاطفی
acute brain disorder
اختلال مغزی حاد
acopia
اختلال استنساخ شکل
dyspeptic
دارای اختلال هاضمه
maims
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
transmission
خطای ناشی از اختلال در خط
bipolar affective disorder
اختلال عاطفی دو قطبی
maiming
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
deranyement
اختلال مرهم زنی
somatoform disorder
اختلال جسمانی شکل
somatization disorder
اختلال جسمانی کردن
shared paranoid disorder
اختلال پارانویایی مشترک
disorderliness
اختلال بهم خوردگی
content thought disorder
اختلال محتوایی فکر
schizophreniform disorder
اختلال اسکیزوفرنی شکل
schizoaffective disorder
اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
transmissions
خطای ناشی از اختلال در خط
paresthesia
اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder
اختلال فشار روانی پس اسیبی
radar trapping
اختلال پیدا کردن رادار
dystonia
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
perturbation
[terms]
آشفته
[در نظریه اختلال]
[فیزیک]
backgrounds
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalancing
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
background
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
corruption
خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babbles
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbled
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
noises
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
quantize
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
noise
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signalled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
disaster dump
اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induce
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
hit
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
voltages
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
bends
بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
parkinsonism
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
surge
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
electromagnetic
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
center of gravity limits
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
trapezoidal distortion
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
noisy mode
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
shell shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutter
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com