English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (8 milliseconds)
English Persian
ageusia اختلال چشایی
Other Matches
gustation چشایی
geusis چشایی
gustatory چشایی
tasting چشایی
tastes چشایی
tasted چشایی
taste چشایی
dysgeusia نارسایی چشایی
taste bud جوانه چشایی
taste buds جوانه چشایی
taste nerves اعصاب چشایی
taste tetrahedron چهارضلعی چشایی
taste papillae پرزهای چشایی
gust واحد چشایی
gusts واحد چشایی
parageusia توهم چشایی
parageusia نابهنجاری چشایی
gustatory hallucination توهم چشایی
disorder اختلال
noise اختلال
noises اختلال
neuremia اختلال پی ها
irregularity اختلال
perturbations اختلال
perturbation اختلال
tribulations اختلال
tribulation اختلال
disorders اختلال
line hit اختلال خط
disturbances اختلال
disturbance اختلال
distribance اختلال
impairment اختلال
line noise اختلال
derangement اختلال
impariment اختلال
apselaphesia اختلال بساوشی
lalopathy اختلال گویایی
mental disorder اختلال مشاعیر
emotional disorder اختلال هیجانی
emotional disturbance اختلال هیجانی
mental disturbance اختلال روانی
dyspepsia اختلال هضم
factitious disorder اختلال ساختگی
psychiatric disorder اختلال روانی
kettle of fish اشفتگی اختلال
convulsive disorder اختلال تشنجی
mental defectives اختلال حواس
conduct disorder اختلال رفتاری
clamper برای قط ع اختلال
cyclic disorder اختلال دورهای
character disorder اختلال منش
mental disorder اختلال روانی
developmental disorder اختلال رشدی
background noise اختلال پس زمینه
mental abnormality اختلال مشاعر
dissociative disorder اختلال گسستی
dysbulia اختلال اراده
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
dystonia اختلال تونوس
organic disorder اختلال عضوی
neuremia اختلال اعصاب
neurosis اختلال روانی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
personality disorder اختلال شخصیت
neuroses اختلال روانی
personality disturbance اختلال شخصیت
perturbation theory نظریه اختلال
time jitter اختلال زمانی
quantization noise اختلال تدریج
radar trapping اختلال رادار
time flutter اختلال زمانی
sexual disorder اختلال جنسی
neuroses اختلال اعصاب
neurosis اختلال اعصاب
thought disorder اختلال فکر
unbalance اختلال مشاعر
unbalances اختلال مشاعر
oppositional disorder اختلال نافرمانی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
interference اختلال در سیگنال
noise immunity مصونیت از اختلال
paramnesia اختلال حافظه
perturbations انحراف اختلال
unbalancing اختلال مشاعر
perturbation انحراف اختلال
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
pipping اختلال مزاج خال
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
pips اختلال مزاج خال
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
pip اختلال مزاج خال
font id conflict اختلال شناسایی فونت
pipped اختلال مزاج خال
eating disorder اختلال خورد و خوراک
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
affective disorders اختلال های عاطفی
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
acopia اختلال استنساخ شکل
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
amimia اختلال بیانگری چهره
neurotic دچار اختلال عصبی
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
protanomaly اختلال سرخ بینی
disorderliness اختلال بهم خوردگی
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
deranyement اختلال مرهم زنی
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutters کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com