English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
disqualification اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualifications اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
Other Matches
exclusion اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
man down بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
red card علامت اخراج اخراج بازیگر
out اخراج بازیگر
out- اخراج بازیگر
outed اخراج بازیگر
send off اخراج بازیگر
send-off اخراج بازیگر
send-offs اخراج بازیگر
major penalty اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
The referee put a boycott on him . داور اورا از بازی محروم کرد
ice time مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
to play up to another actor بدانگونه درنمایش بازی کردن که بازیگر دیگر سر ذوق آید
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
statue of liberty play بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
slants بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
play شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
played شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
plays شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
playing شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
foulest فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
future perfect شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
mat زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
mats زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
preceptorial استادانه وابسته به اموزگاری یامربی
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
outed اخراج کردن اخراج شدن
out- اخراج کردن اخراج شدن
out اخراج کردن اخراج شدن
undesireable discharge اخراج به علت عدم صلاحیت اخراج به علت فساد اخلاق
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
dishonorable discharge اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
comer اینده
next اینده
future اینده
forthcomming اینده
following on از پی اینده
futurity اینده
incoming اینده
at a laterd در اینده
in the time to come اینده
forthcoming اینده
to be اینده
coming اینده
lavenir اینده
toward اینده
approaching اینده
aftertime اینده
catabatic پایین اینده
prospect اینده نگری
the future جهان اینده
futuristic مربوط به اینده
the f. winter زمستان اینده
futures contract قرارداد اینده
futurism اینده گرایی
futures قراردادهای اینده
emergent بیرون اینده
f. tense زمان اینده
prospected اینده نگری
by next mail باپست اینده
prospects اینده نگری
nether world جهان اینده
upcoming زود اینده
prospectiveness وابستگی به اینده
prospectively با عطف به اینده
prospect of the future دورنمای اینده
providential اینده نگر
erelong در اینده نزدیک
paulo postfuture اینده نزدیک
prospectuses اینده نامه
prospectus اینده نامه
prospective مربوط به اینده
the next world جهان اینده
the next world عالم اینده
offing در اینده نزدیک
katabatic پائین اینده
futurity نسل اینده
prospecting اینده نگری
intercurrent در میان اینده
futurity اتفاقات اینده
even tual درنتیجه اینده
proximo ماه اینده
sup.latest or last دیر اینده
the a season فعل اینده
proximo درماه اینده
looking بنظر اینده
nrxt monday دوشنبه اینده
odd comeshortly اینده نزدیک
the a season موسم اینده
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
tardy دیر اینده کند
emergence ناگه اینده اورژانس
tardiest دیر اینده کند
tardier دیر اینده کند
the rising generation دوره جوانان اینده
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
oncoming پیشامد کننده اینده
emergency ناگه اینده اورژانس
emergencies ناگه اینده اورژانس
prospectiveness چشم داشت به اینده
scouted ارزیابی حریف اینده
latest تازه گذشته اینده
scout ارزیابی حریف اینده
proximo مربوط بماه اینده
provident صرفه جو اینده نگر
post date تاریخ اینده گذاشتن
scouts ارزیابی حریف اینده
future بعد اینده اتیه
without prejudice بدون تاثیر به اینده
prescient عالم به غیب یا اینده
otherworldiness وابستگی بجهان اینده
long range مربوط به اینده دور
perfect foresight اینده نگری کامل
on the th prox در روز چهارم ماه اینده
forward sales فروش کالاجهت تحویل در اینده
hold over برای اینده نگاه داشتن
exdividend بدون سود اینده سهام
hunched فن احساس وقوع امری در اینده
providence صرفه جویی اینده نگری
intermediate درمیان اینده مداخله کننده
hunch فن احساس وقوع امری در اینده
hunches فن احساس وقوع امری در اینده
hunching فن احساس وقوع امری در اینده
future attacks حملههای اینده را پیش بینی نکردند
the law is prospective اثر قانون مربوط به اینده است
hidden momentum of population growth سبب گستردگی والدین اینده میشود
deprived محروم
disadvantaged محروم
cold turkey محروم
bereaved محروم
blighted محروم
sans محروم از
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
tenor بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
current liabilities بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
augural تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
tenors بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
dis- محروم کردن
choiceless محروم از حق انتخاب
strip محروم کردن از
disadvantaged children کودکان محروم
to be defected محروم شدن
to cut off محروم کردن
underclass طبقهی محروم
deprivable محروم کردنی
devest محروم کردن
cut off محروم کردن
abdicate محروم کردن
disinherited محروم ازارث
have not nations ملل محروم
bereave محروم کردن
excludes محروم کردن
exclude محروم کردن
deprive محروم کردن
deprives محروم کردن
depriving محروم کردن
exclusion محروم سازی
abdicating محروم کردن
abdicates محروم کردن
abdicated محروم کردن
lower class طبقه محروم
subclass طبقه محروم
underclass طبقه محروم
excludable محروم کردنی
exclusion اخراج
deports اخراج
deported اخراج
deport اخراج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com