Dictiornary-Farsi | اخرین نگاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
parthian glance	اخرین نگاه


Other Matches

last in , first out	اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
Lilos	اخرین صادره از اخرین وارده
closing date	اخرین روز اخرین فرصت
Lilo	اخرین صادره از اخرین وارده
bell lap	زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line	اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
gloated	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek	باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloating	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me	بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
final protective line	خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
glanced	نگاه نگاه مختصر
glances	نگاه نگاه مختصر
glance	نگاه نگاه مختصر
finals	اخرین
final	اخرین
lastmentioned	اخرین
to the last	تا اخرین دم
bottommost	اخرین
last a	اخرین
match points	اخرین امتیاز
match point	اخرین امتیاز
upshot	اخرین شماره
nightcap	اخرین مسابقه
topnotch	اخرین نقطه
final price	اخرین قیمت
final coordination line	اخرین خط هماهنگیها
to the bitters end	تا اخرین دم یاحد
nightcaps	اخرین مسابقه
deadlines	اخرین مهلت
the very last drop	اخرین قطره
deadline	اخرین مهلت
inextremis	در اخرین مرحله
lasts	اخرین اخیر
lasted	اخرین اخیر
last	اخرین اخیر
the last two	اخرین دوتا
reserve price	اخرین بها
tag end	اخرین قسمت
set point	اخرین امتیاز
bitter end	اخرین پریشانی
pis aller	اخرین چاره
stoppress	اخرین خبر
current	فعلی اخرین اطلاعات
up to date	مطابق اخرین طرز
bell lap	اخرین دور مسابقه
deadlines	سررسید اخرین فرصت
ultimatum	اخرین پیشنهاد قطعی
deadline	سررسید اخرین فرصت
ultimata	اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween	اخرین شب ماه اکتبر
pis aller	اخرین پناه چاره
surrebutter	اخرین پاسخ خواهان
set point	اخرین امتیاز بازی
last but not least	اخرین ولی نه کمترین
ultimatums	اخرین پیشنهاد قطعی
final protective fires	اخرین اتشهای حفافتی
currents	فعلی اخرین اطلاعات
up-to-date	مطابق اخرین طرز
up-to-date	حاوی اخرین اطلاعات
up to date	حاوی اخرین اطلاعات
no wind position	اخرین محل هواپیما
her last was a son	اخرین بچهای که زایید پسربود
omega	اخرین حرف الفبای یونانی
faena	اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
closing prices	اخرین قیمت معامله شده
rear point	اخرین قسمت عقب دار
filo	اخرین صادره از اولین وارده
gun lap	شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een	شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
isaid in my last	در اخرین نامه خود گفتم
lifo last in first out	اولین صادره از اخرین وارده
i am nat my last shifts	اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
what is the latest	خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
stretch runner	تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
match point	اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points	اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
autumns	اخرین قسمت سومین دوره زندگی
home hole	اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
break ball	اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
autumn	اخرین قسمت سومین دوره زندگی
thule	اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
all the way	اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
last supper	اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
z	بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
previous spot	نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
target approach point	اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
telophase	اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
orphans	اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned	اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan	اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
maximized	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore	جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximizes	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
fetch ahead	فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
resume	در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed	در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes	در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming	در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
sweeper	اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers	اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
dress rehearsal	اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
ctrl break	در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
dress rehearsals	اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
restatement of the law	مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
chalk	مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks	مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked	مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking	مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
currency	داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies	داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
deceleration time	زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
parting injuncyions	دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
terminal port	بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
mask design	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
gander	: نگاه
glimpses	نگاه کم
glimpsed	نگاه کم
glimpse	نگاه کم
observantion	نگاه
look here	نگاه کن
glimpsing	نگاه کم
ganders	: نگاه
i say	نگاه کن
regard	نگاه
leers	نگاه چپ
regarded	نگاه
regards	نگاه
leer	نگاه چپ
leer	نگاه کج
slants	نگاه کج
leered	نگاه کج
slanted	نگاه کج
view	نگاه
gloatingly	با نگاه
look	نگاه
looked	نگاه
leering	نگاه چپ
leering	نگاه کج
leered	نگاه چپ
slant	نگاه کج
by sight	از نگاه
looks	نگاه
leers	نگاه کج
leering	نگاه کج کردن
leering	نگاه دزدکی
an intent look	یک نگاه مشتاقانه
peeper	نگاه کننده
gape seed	نگاه خیره
leers	نگاه دزدکی
an upward glance	نگاه سربالا
an am or ous glance	یک نگاه عاشقانه
gazing	نگاه خیره
pryingly	با نگاه دقیق
glimpse	نگاه سریع
gazes	نگاه خیره
preservatize	نگاه داشتن
gazed	نگاه خیره
gaze	نگاه خیره
tenable	نگاه داشتنی
leers	نگاه کج کردن
at first sight	بیک نگاه
leered	نگاه کج کردن
gloatingly	با نگاه خیره
glimpses	نگاه انی
glimpses	نگاه سریع
glimpsing	نگاه انی
glimpsing	نگاه سریع
i say	نگاه کنید
keek	نگاه دزدانه
at a glance	بیک نگاه
glaringly	با نگاه خیره
retrospect	نگاه به گذشته
holder	نگاه دارنده
look down	با نگاه از رو بردن
glimpsed	نگاه سریع
glimpsed	نگاه انی
voyeur	نگاه کننده
gapeseed	نگاه خیره
leered	نگاه دزدکی
oeillade	نگاه عاشقانه
leer	نگاه کج کردن
leer	نگاه دزدکی
holders	نگاه دارنده
upholders	نگاه دارنده
upholder	نگاه دارنده
looker	نگاه کننده
kept	نگاه داشته
glimpse	نگاه انی
voyeurs	نگاه کننده
leontief table	نگاه کنید به :
to look on with	نگاه کردن
dirty look <idiom>	چپ چپ نگاه کردن