Dictiornary-Farsi | اخلاق گرایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
moralization	اخلاق گرایی


Search result with all words

moralistic	وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان
Other Matches

ethic	غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
hydrotropism	اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
immoral	بد اخلاق
deportment	اخلاق
comportment	اخلاق
reprobate	بد اخلاق
reprobates	بد اخلاق
characterless	بی اخلاق
moody	بد اخلاق
pettish	بد اخلاق
moral	اخلاق
impatient	بد اخلاق
moralities	اخلاق
rabid	بد اخلاق
morality	اخلاق
edification	تهذیب اخلاق
public morals	اخلاق حسنه
Moral decadence .	فساد اخلاق
moralistic	اخلاق گرایانه
good-natured	خوش اخلاق
ethic	کتاب اخلاق
frailties	ضعف اخلاق
frailty	ضعف اخلاق
immorally	بر خلاف اخلاق
ehtics	علم اخلاق
moral philosopher	اخلاق دان
good conduct	حسن اخلاق
creative thinking	تفکر اخلاق
immoral	خلاف اخلاق
behaviuor	سلوک اخلاق
rake	بد اخلاق فاسد
rakes	بد اخلاق فاسد
raking	بد اخلاق فاسد
ethics	علم اخلاق
behavior	سلوک اخلاق
moral philosophy	علم اخلاق
wrong	مخالف اخلاق یا قانون
moralists	معتقد به اصول اخلاق
it is an offence to morlity	منافی اخلاق است
ethically	مطابق علم اخلاق
moralist	معتقد به اصول اخلاق
to take a person's measure	با اخلاق کسیرا ازمودن
wrongs	مخالف اخلاق یا قانون
prejudicial to public morality	منافی اخلاق حسنه
moral	وابسته بعلم اخلاق
peculiar	دارای اخلاق غریب
pestiferous	فاسدکننده اخلاق دیگری
sportmanship	رفتار و اخلاق انسانی
regeneration	نوزایش تهذیب اخلاق
ethical	وابسته به علم اخلاق
With his foul temper.	با اخلاق سگه که دارد
doggery	اخلاق پست بدکاری
donsie	دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
donsy	دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
wronging	مخالف اخلاق یا قانون
personality	اخلاق و خصوصیات شخص
personalities	اخلاق و خصوصیات شخص
well conditioned	دارای اخلاق نیکو
pestilently	چنانکه برای اخلاق مضرباشد
pharisaism	اخلاق فریسی هاریاکاری زهدخشک
the whole of morality is there	همه اخلاق همین جا است
edifies	اخلاق اموختن تقدیس کردن
edified	اخلاق اموختن تقدیس کردن
streakiest	دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky	دارای اخلاق وخصوصیات فردی
moral philosophy	اصول اخلاق ایین رفتار
moralism	رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
streakier	دارای اخلاق وخصوصیات فردی
to gauge a person	گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
edify	اخلاق اموختن تقدیس کردن
americanization	پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
moralist	فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
bowdlerization	حذف قسمتهای خارج از اخلاق
good tempered	دیر غضب خوش اخلاق
moralists	فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
cocotte	زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
offences against public morals	جرائم بر علیه اخلاق عمومی
bowdlerize	قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
the churach built him up	کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
that is an offences to moralit	لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
pestiferously	چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
smut	تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
smuts	تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
he is always a little peculiar	او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
expurgatory index	فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
index expurgatorius	فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
perfectionist	کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
perfectionists	کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
hydrotropic	اب گرایی
sensualism	حس گرایی
skepticism	شک گرایی
ambivalence	دو سو گرایی
leftism	چپ گرایی
nominalism	اسم گرایی
necrophilia	مرده گرایی
nationallism	ملت گرایی
negativism	منفی گرایی
intuitionism	شهود گرایی
intuitionalism	شهود گرایی
introversion	درون گرایی
intellectualism	عقل گرایی
instrumentalism	وسیله گرایی
institutionalism	بنیاد گرایی
inflationism	تورم گرایی
illusionism	وهم گرایی
ideality	اندیشه گرایی
cynicism	کلبی گرایی
irredentism	الحاق گرایی
islamism	اسلام گرایی
monopolism	انحصار گرایی
mentalism	ذهن گرایی
masculinism	نرینه گرایی
magnotropism	مغناطیس گرایی
machiavellianism	ماکیاول گرایی
historicity	تاریخ گرایی
utopianism	ارمان گرایی
tritheism	سه یزدان گرایی
transformism	تحول گرایی
transformism	دگرگونی گرایی
theatricalism	تماشاخانه گرایی
revanchism	کین گرایی
synthetism	تالیف گرایی
syndicalism	اتحادیه گرایی
subjectivism	ذهنی گرایی
subjectivism	ذهن گرایی
universalism	عام گرایی
cynism [rare] [cynicism]	کلبی گرایی
utilitarianism	سودمند گرایی
verbalism	لفظ گرایی
verism	حقیقت گرایی
viscerotonia	لذت گرایی
vitalism	حیات گرایی
westernization	غرب گرایی
consumerism	مصرف گرایی
minimalism	کمینه گرایی
monarchical	شاه گرایی
subjectivism	درون گرایی
stereotapis	جمد گرایی
unitarianism	توحید گرایی
pragnanz	طرح گرایی
pneumotropism	ریه گرایی
phototropism	نور گرایی
phenomenalism	پدیده گرایی
objectivism	عین گرایی
self determinism	نفس گرایی
functionalism	کارکرد گرایی
probabilism	احتمال گرایی
spiritism	روح گرایی
sophism	سفسطه گرایی
somatotonia	فعالیت گرایی
solipsism	نفس گرایی
separatism	جدا گرایی
semitism	سامی گرایی
sectionalism	استان گرایی
rightism	راست گرایی
relativism	نسبیت گرایی
objectivism	برون گرایی
adience	محرک گرایی
homosexuality	همجنس گرایی
rationalism	عقل گرایی
spiritualism	روح گرایی
industrialism	صنعت گرایی
modernism	نوین گرایی
nationalism	ملت گرایی
corporatism	شرکت گرایی
eroticism	شهوت گرایی
perfectionism	کمال گرایی
extremism	افراط گرایی
autism	وهم گرایی
accidentalism	تصادف گرایی
voluntarism	اراده گرایی
existentialism	هستی گرایی
idealism	ارمان گرایی
subjective	ذهن گرایی
theism	یزدان گرایی
tribalism	ایل گرایی
tribalism	قبیله گرایی
defeatism	شکست گرایی
structuralism	ساخت گرایی
modernism	مدرن گرایی
pragmatism	مصلحت گرایی
pragmatism	عمل گرایی
nihilism	پوچ گرایی
individualism	فرد گرایی
absolutism	مطلق گرایی
introspection	درون گرایی
feudalism	تیول گرایی
regionalism	ناحیه گرایی
animism	جان گرایی
capitalism	سرمایه گرایی
surrealism	فراواقعیت گرایی
totalitarianism	تمرکز گرایی
positivism	مثبت گرایی
militarism	جنگ گرایی
traditionalism	سنت گرایی
socialism	جامعه گرایی
formalism	صورت گرایی
determinism	جبر گرایی
sectarianism	فرقه گرایی
altruism	همگونه گرایی