Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (8 milliseconds)
English
Persian
religious rites
اداب دینی
Other Matches
precepts of god
فرایض دینی احکام دینی
godlessness
بی دینی
chos in action
حق دینی
ungodliness
بی دینی
impiety
بی دینی
irreligion
بی دینی
religious
دینی
indevotion
بی دینی
impiousness
بی دینی
perfidy
بی دینی
heathenishness
بی دینی
dogma
عقیده دینی
cults
ایین دینی
sacraments
ایین دینی
orthodoxy
راست دینی
orthodoxies
راست دینی
religious instruction
اموزش دینی
religious delusion
هذیان دینی
religious matters
امور دینی
proselytism
تبلیغ دینی
cult
ایین دینی
mufti
پیشوای دینی
things in action
اموال دینی
ghazi
مجاهد دینی
sacraments
رسم دینی
irreligiously
ازروی بی دینی
impiously
از روی بی دینی
martyry
بشهادت دینی
sacrament
رسم دینی
sacrament
ایین دینی
dogmas
عقیده دینی
habitude
اداب
ceremonial
اداب
good manners
اداب
ceremonials
اداب
propriety of behaviour
اداب
devoir
اداب
elegant maners
اداب
etiquette
اداب
rite
اداب
practices
اداب
rules of decorum
اداب
mores
اداب
manners
اداب
theological school
مدرسه علوم دینی
mystagogy
تفسیر رموز دینی
seminaries
مدرسه علوم دینی
seminary
مدرسه علوم دینی
declaration of indulgence
اعلام ازادی دینی
persuasions
اطمینان عقیده دینی
theologue
طلبه علوم دینی
to discharge of an obligation
از دینی مبرا کردن
ritualization
انجام شعائر دینی
persuasion
اطمینان عقیده دینی
karma
سرنوشت مراسم دینی
adultery
بی دینی ازدواج غیرشرعی
catechesis
کتاب تعلیمات دینی
chaplains
افسر امور دینی
chaplain
افسر امور دینی
politest
مبادی اداب
politer
مبادی اداب
unmennerly
بدون اداب
he has no manners
اداب ندارد
unmannered
بدون اداب
polite
مبادی اداب
tactful
مبادی اداب
punctual
اداب دان
liturgies
اداب نماز
tactfully
مبادی اداب
preciosity
اداب دانی
protocol
اداب ورسوم
protocols
اداب ورسوم
decorum
اداب دانی
liturgy
اداب نماز
catechisms
کتاب سوال وجواب دینی
catechism
کتاب سوال وجواب دینی
hardshell
سخت در رعایت ایین دینی
kith
علم اداب معاشرت
savoir vivre
دانش اداب ومعاشرت
military courtesy
اداب معاشرت نظامی
turkism
اداب وسنن ترکی
military courtesy
رفتارو اداب نظامی
formalism
رعایت ائین و اداب
breach of propriety
عدم رعایت اداب
punctiliously
بسیار مبادی اداب
punctilious
بسیار مبادی اداب
customs of war
اداب عرفی جنگ
ritually
از روی اداب ومراسم
tactless
بدون مبادی اداب
tactlessly
بدون مبادی اداب
etiquette
علم اداب معاشرت
formality
رعایت اداب ورسوم
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
mosaic d.
وضع احکام دینی درزمان موسی
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
americanization
پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
frenchify
اداب ورسوم فرانسویها را داشتن
Scotticism
اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticisms
اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
to observe the proprieties
اداب معاشرت را نگاه داشتن
toilet training
اموزش اداب توالت رفتن
judaize
اداب و رسوم یهودی را پذیرفتن
unconventionality
عدم رعایت اداب و رسوم
anglomania
شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
formal
مقید به اداب ورسوم اداری
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
theolog
دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
dispensation
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensations
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
methodize
در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
smoothy
ادم مبادی اداب چرب زبان
sinify
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
sinicize
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
clownish
دارای رفتار زمخت وبدون اداب
smoothie
ادم مبادی اداب چرب زبان
keep up with the times
موافق اوضاع و اداب روزرفتار کردن
cad
پست و بدون مبادی اداب بودن
italianism
پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
cads
پست و بدون مبادی اداب بودن
smoothies
ادم مبادی اداب چرب زبان
simony
خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
agriology
مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
Salvation Army
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
propriety
قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
bon ton
روش خوب رفتار از روی نزاکت وطبق اداب معموله
indifferentist
کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
ritualize
رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
three-day retreat
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
High Church
فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
customs of war
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
relative income hypothesis
بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
ethnography
تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
sinicism
متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
hellenism
یونانی مابی اداب یونانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com