English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (8 milliseconds)
English Persian
track ادامه گوی در مسیربولینگ
tracked ادامه گوی در مسیربولینگ
tracks ادامه گوی در مسیربولینگ
Other Matches
kickbacks دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
kickback دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
hold over به تصرف ملک ادامه دادن ادامه دادن
going on ادامه
continuation ادامه
resumption ادامه
continuance ادامه
continuation line خط ادامه
carry-on ادامه دادن
keep on ادامه دادن
to continue ادامه دادن
over run ادامه به کاردادن
to follow ادامه دادن
for a continuance برای ادامه
run on ادامه دادن
carry on ادامه دادن
continuation card کارت ادامه
continuant ادامه دهنده
continuable قابل ادامه
bring on ادامه دادن
continuative ادامه دهنده
discontinuation عدم ادامه
discontinuance عدم ادامه
hold on ادامه دادن
continue statement حکم ادامه
furthers ادامه دادن
furthering ادامه دادن
furthered ادامه دادن
further ادامه دادن
discontinuing ادامه ندادن
reopens ادامه دادن
continues ادامه دادن
continue ادامه دادن
duration مدت ادامه
extends ادامه دادن
extending ادامه دادن
hang on <idiom> ادامه دادن
extend ادامه دادن
go along <idiom> ادامه دادن
go on <idiom> ادامه دادن
hold good <idiom> ادامه دادن
keep up <idiom> ادامه دادن
to take up ادامه دادن
to run on ادامه داشتن
keeps ادامه دادن
reopen ادامه دادن
keep ادامه دادن
reopened ادامه دادن
reopening ادامه دادن
to carry on ادامه دادن
take up ادامه دادن
discontinue ادامه ندادن
discontinued ادامه ندادن
to drag on or out ادامه دادن
to keep on ادامه دادن
discontinues ادامه ندادن
dwell at اتش را ادامه دادن
detainer حکم ادامه توقیف
keep the home fires burning <idiom> اجازه ادامه دادن
inability to box ناتوان از ادامه دادن
transattack period مدت ادامه تک اتمی
live on بزندگی ادامه دادن
shorthanded ادامه با بازیگر کمتر
contd مخفف ادامه یافته
to press ahead with با زور ادامه دادن
fall behind <idiom> درمانده از ادامه راه
go head ادامه بدهید بفرماید
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
continuator ادامه دهنده مستمر
thwarted ادامه دادن یا کشیدن
dashed مسیری را ادامه دادن
dashes مسیری را ادامه دادن
sustaining نگهدارنده ادامه دهنده
thwart ادامه دادن یا کشیدن
follow-throughs ادامه حرکت پس از ضربه
bide بکاری ادامه دادن
follow-through ادامه حرکت پس از ضربه
continuation عمل ادامه دادن
viability امکان ادامه حیات
to set on با زور ادامه دادن
time in ادامه بازی پس از توقف
dash مسیری را ادامه دادن
keep up with <idiom> به شکل قبل ادامه دادن
stick it out <idiom> طاقت آوردن ،ادامه دادن
Keep moving! ادامه بده [بدهید ] به راه!
run دوام یافتن ادامه دادن
robust که کار را پس از خطا ادامه میدهد
maintains ابقا کردن ادامه دادن
maintained ابقا کردن ادامه دادن
viability قدرت ادامه زندگی پس از تولد
maintain ابقا کردن ادامه دادن
give someone the green light <idiom> اجازه ادامه به کار رادادن
robustly که کار را پس از خطا ادامه میدهد
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
topspin ادامه حرکت چرخش توپ
runs دوام یافتن ادامه دادن
resume چکیده کلام ادامه یافتن
extrapolation ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations ادامه روند تعمیم دهی
hang on ادامه دادن دوام داشتن
go on سخن خود را ادامه دهید
Gothic Survival [ادامه عنصر سبک گوتیک]
touch in goal line ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
discounting match ادامه ندادن به مسابقه کشتی
i took up where he left از جایی که او ول کرد من ادامه دادم
resumed چکیده کلام ادامه یافتن
maintrain ادامه دادن عقیده داشتن
resumes چکیده کلام ادامه یافتن
resuming چکیده کلام ادامه یافتن
I can't go on any longer. من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
pull off باوجود مشکلات بکارخود ادامه دادن
pick up <idiom> ادامه دادن ،دوباره شروع کردن
continuous آنچه بدون توقف ادامه یابد
There's more to come. <idiom> باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
resumptive ادامه دهنده دوباره بدست اورنده
run on ادامه دادن متن بدون توقف
continue port/starboard چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
border break ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
to keep the field جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
to rumble on [British E] ادامه دادن به شکایت پر سرو صدا
let (something) ride <idiom> ادامه دادن بدون عوض شدن شرایط
There's no need to elaborate. لازم نیست که شما در ادامه چیزی بگید.
head pole تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
inviable عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
long haul <idiom> مدت درازی بین کاری که ادامه داد
extends ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
supersedeas دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
extending ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
play out one's option ادامه بازی در تیم پس ازپایان قرارداد بدون قراردادجدید
to continue one's progress پیشرفت خودرا ادامه دادن همواره جلو رفتن
set in <idiom> تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
carry one's bat تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
extend ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
recoverable error نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
down توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
increments افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
increment افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
heavy and light system روش کاستن وزن با اغاز باوزنه سنگین و ادامه با وزنههای سبکتر
privileged مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
attention code حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
waiting state وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا
redundancy اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
redundancies اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
tenant by sufference مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
enjambment دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن
wheel sucker دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
recovery نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
robustness توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه
hitch and go نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
recoveries نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
bench check ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
To stay the course . تا آخر ماندن ( به مسابقه و مبارزه وغیره تا آخر ادامه دادن )
The main road bears to the right. این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
lock on قفل کردن توپ روی هدف هنگام تعقیب ادامه مستمرتعقیب هدف
hidden momentum of population growth نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
filed زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
ascii رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
There's more to come. <idiom> هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
bimestrial هر دوماه یکبار دوماه ادامه یابنده
sustains پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
quamdiu bene se gesserit تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
to follow up ادامه دادن قوت دادن
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
os/ سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
continue ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continues ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com