Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (3 milliseconds)
English
Persian
acquit
ادای
acquits
ادای
acquitting
ادای
Other Matches
d. of a speech
ادای نطق
mannishness
ادای مردانه
homage
ادای احترام
redemption of a loan
ادای دین
pronunciations
ادای سخن
pronunciation
ادای سخن
the d. of duty
ادای وفیفه
mannishly
با ادای مردانه
alimony suit
ادای نفقه
[حقوق]
to render homage
ادای احترام کردن
tendering
پیشنهاد ادای دین
to do homage
ادای احترام کردن
to pay homage
ادای احترام کردن
mutton dressed as lamb
ادای جوانترها را درآوردن
To mimic someone.
ادای کسی را در آوردن
take off
ادای کسی را دراوردن
tenderest
پیشنهاد ادای دین
tendered
پیشنهاد ادای دین
tender
پیشنهاد ادای دین
to pay homage to somebody
به کسی ادای احترام کردن
to do homage to somebody
به کسی ادای احترام کردن
to render homage to somebody
به کسی ادای احترام کردن
labialization
ادای اصوات بصورت شفوی
gutturalize
ادای اصوات بصورت گلویی
side honors
مراسم ادای احترام در میزپاس
bushwhack
ادای کسی را در اوردن مبارزه کردن
plea of tender
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
tenderest
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
voir dire
سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
salvoes
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvo
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com