English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (7 milliseconds)
English Persian
stylistic ادبی ادیبانه
Other Matches
literay ادیبانه
literary ادیبانه
clerkly فاضلانه ادیبانه
oratorically ادیبانه از روی ایین سخنرانی
academically چنانچه شایسته انجمن دانش یا فرهنگستانی باشد ادیبانه
impoliteness بی ادبی
literay ادبی
inurbanity بی ادبی
lowliness بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
belletristic ادبی
churlishness بی ادبی
irreverence بی ادبی
literary ادبی
discourtesy بی ادبی
indecorousness بی ادبی
clownishness بی ادبی
misbehaved بی ادبی کردن
misbehave بی ادبی کردن
misbehaves بی ادبی کردن
misbehaving بی ادبی کردن
crib دزدی ادبی
cribbed دزدی ادبی
apologias پوزش ادبی
apologia پوزش ادبی
locus مثال ادبی
garland گلچین ادبی
garlands گلچین ادبی
skit هجو ادبی
skits هجو ادبی
gobbet گلچین ادبی
gobbets گلچین ادبی
analecta گلچین ادبی
analects گلچین ادبی
analecta قطعات ادبی
cribs دزدی ادبی
cribbing دزدی ادبی
plagiarist سارق ادبی
florilegium گلچین ادبی
anthologies گلچین ادبی
plagiarism دزدی ادبی
criticism نقد ادبی
criticisms نقد ادبی
piracy دزدی ادبی
imagery تشبیه ادبی
reviewers منقد ادبی
reviewer منقد ادبی
to misbehave oneself بی ادبی کردن
figure of speech صنایع ادبی
plagiary دزدی ادبی
plagiarizer دزد ادبی
pirated دزد ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
literarily بطور ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
pirate دزد ادبی
anthology گلچین ادبی
miscellanea جنگ ادبی
pirating دزد ادبی
moral theology لاهوت ادبی
pirates دزد ادبی
textual critic نقد ادبی متون
textual critic ناقد ادبی منقد
textual critic نقدگر متون ادبی
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
analects قطعات ادبی منتخبات
locus classicus عبارت نمونه ادبی
architectonics ساختمان اثر ادبی
didactic یاد دهنده ادبی
bluestockings دارای ذوق ادبی
bluestocking دارای ذوق ادبی
pirate دزدی ادبی کردن
pirated دزدی ادبی کردن
criticizing نقد ادبی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticize نقد ادبی کردن
criticising نقد ادبی کردن
criticises نقد ادبی کردن
criticised نقد ادبی کردن
piece قطعه ادبی یاموسیقی
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
stylist از نظر سبک ادبی
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
stylists از نظر سبک ادبی
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
stylistic وابسته به انشای ادبی
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
locus classicus مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
Nothing can excuse such impoliteness. هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
pot-boilers کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com