English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
subception ادراک نیمه هشیار
Other Matches
semi-conscious نیمه هشیار
subconsciously نیمه هشیار
subconscious نیمه هشیار
preconscious نیمه هشیار
vigilantes هشیار هشیار در شب گوش به زنگ
vigilante هشیار هشیار در شب گوش به زنگ
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
interlap چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
conscious هشیار
on guard هشیار
wary با ملاحظه هشیار
felt need نیاز هشیار
wide awake هشیار اگاه
wide-awake هشیار اگاه
soberly ادم هشیار
sober ادم هشیار
wakeful هشیار گوش بزنگ
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic نیمه عمومی نیمه دولتی
imbricate نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
alert اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
alerted اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
alerts اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
What soberness conceals drunkenness reveals. <proverb> آنچه هشیار پنهان مى کند,بوقت مستى همه بر ملا کند .
savvey ادراک
mental perception ادراک
cognizance ادراک
inapprehensive بی ادراک
conceptualization ادراک
perceptions ادراک
perception ادراک
understanding ادراک
scenting ادراک
scents ادراک
scent ادراک
ideas ادراک
understandings ادراک
mother wit ادراک
of no understanding بی ادراک
savvier ادراک
sentient با ادراک
sentience ادراک
cognition ادراک
conceptions ادراک
sentence ادراک
sentences ادراک
sentencing ادراک
savviest ادراک
savvy ادراک
sense ادراک
sensed ادراک
senses ادراک
concepts ادراک
uptake ادراک
knowledge ادراک
realising [British] ادراک
cognisance [British] ادراک
realizing ادراک
cognition ادراک
conception ادراک
understanding ادراک
notional ادراک
realization ادراک
hindsight ادراک
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
stereognosis ادراک سه بعدی
subaudition ادراک ضمنی
subliminal perception ادراک زیراستانهای
telesthesia ادراک فراحسی
animadversion قوهء ادراک
perceptible ادراک شدنی
perceiving ادراک کردن
impression ادراک خاطره
social perception ادراک اجتماعی
perceives ادراک کردن
impressions ادراک خاطره
perceived ادراک کردن
perceive ادراک کردن
space perception ادراک فضایی
agnosia ادراک پریشی
time perception ادراک زمان
visual perception ادراک دیداری
comprehension قوه ادراک
notions ادراک فکری
notion ادراک فکری
person perception ادراک اشخاص
perceptual speed سرعت ادراک
perceptibility ادراک پذیری
percipient ادراک کننده
esp ادراک فراحسی
extrasensory perception ادراک فراحسی
realizer ادراک کننده
depth perception ادراک عمق
comprehensions قوه ادراک
sixth sense قوه ادراک
nous قوه ادراک
inapprehensible غیرقابل ادراک
self perception ادراک خویشتن
selective perception ادراک انتخابی
Impressionism در باره ادراک
coconscious ادراک چیزهای یکسان
tactile agnosia ادراک پریشی بساوشی
coconsciousness ادراک چیزهای یکسان
autotopagnosia ادراک پریشی اندامی
prosopagnosia ادراک پریشی چهرهای
color agnosia ادراک پریشی رنگ
pattern perception test ازمون ادراک طرحها
anosognosia ادراک پریشی نقیصهای
perceived self خود ادراک شده
head piece ادراک ادم باهوش
astereognosis ادراک پریشی بساوشی
asomatognosia ادراک پریشی تنی
auditory projection area ناحیه ادراک شنیداری
auditory agnosia ادراک پریشی شنیداری
non compos mentis فاقدقوه تعقل و ادراک
visual agnosia ادراک پریشی دیداری
perceptions مشاهده قوه ادراک
unknowingly غیرقابل ادراک و فهم
simultanagnosia ادراک پریشی همزمانی
percipient وابسته به ادراک وبینش
perception مشاهده قوه ادراک
unknowing غیرقابل ادراک و فهم
gripping نیروی گرفتن ادراک و دریافت
grip نیروی گرفتن ادراک و دریافت
anomaloscope نابهنجاری سنج ادراک رنگ
gripped نیروی گرفتن ادراک و دریافت
unknowable غیر قابل ادراک و فهم
grips نیروی گرفتن ادراک و دریافت
esthesia فرفیت احساس و ادراک حساسیت
inconceivable غیر قابل ادراک باور نکردنی
brainpower قوه ادراک شخص خوش فکروبا قریحه
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
wot هوش زیرکی فهم ادراک عقل بذله گویی
gestalt psychology مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
mid نیمه
part way نیمه
division line خط نیمه
mid- نیمه
semi نیمه
in noon of night در نیمه شب
stiffish نیمه شق
half deck نیمه پل
semis نیمه
midnight نیمه شب
moiety نیمه
bourgeois <adj.> از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
semiconscious نیمه بیهوش
semi literate نیمه نویسا
semi mechanization نیمه مکانیزه
semiopaque نیمه شفاف
semicolonialism نیمه مستعمراتی
semiconscious نیمه اگاه
semicrystalline نیمه متبلور
semicolonial نیمه مستعمره
semicolonial نیمه ازاد
semicrystalline نیمه بلورین
semidetached نیمه مجزا
semidivine نیمه الهی
semiconscious نیمه هوشیار
semi independent نیمه مستقل
quasi concave نیمه مقعر
quasi commercial نیمه بازرگانی
quasi public نیمه عمومی
quasi public نیمه دولتی
quasi private نیمه خصوصی
aileron نیمه سنتوری
aileron نیمه لچکی
dwarf wall دیوار نیمه
half-bat آجر نیمه
half-column نیمه ستون
second half نیمه دوم
semi official نیمه رسمی
semi conductor نیمه هادی
semicivilized نیمه متمدن
semicinductor نیمه رسانا
semicinductor نیمه هادی
semiautomatic نیمه خودکار
semiarboreal نیمه درختی
semiaquatic نیمه ابزی
semiactive نیمه فعال
quasi convex نیمه محدب
semi trailer نیمه یدک
semi skilled نیمه ماهر
partially sighted نیمه بینا
semitranslucent نیمه کدر
subarid نیمه خشک
subfossil نیمه سنگواره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com