English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
cannibalism ادمخواری انسان
Other Matches
cannibalism ادمخواری
cannibalizes ادمخواری کردن
cannibalised ادمخواری کردن
cannibalizing ادمخواری کردن
cannibalized ادمخواری کردن
cannibalize ادمخواری کردن
cannibalising ادمخواری کردن
cannibalises ادمخواری کردن
windigo psychosis روان پریشی ادمخواری
wihtiko psychosis روان پریشی ادمخواری
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
mans انسان
man انسان
homo انسان
homosapiens انسان
in human shape انسان
loard of creation انسان
human beings انسان
mortals انسان
mortal انسان
human being انسان
humansit انسان دوست
superhuman برتر از انسان
subhuman مادون انسان
anthropomorphic شبیه انسان
dewlaps غبغب انسان
infrahuman مادون انسان
kindlity انسان وار
infrahuman پایین تر از انسان
dewlap غبغب انسان
humankind نوع انسان
humanoid شبیه انسان
humanoids شبیه انسان
mankind نوع انسان
heidelberg man انسان هایدلبرگ
anthropology انسان شناسی
godman انسان خداوار
humanly مثل انسان
humanist انسان گرا
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
economic man انسان اقتصادی
brisket سینه انسان
atomy اسکلت انسان
anthropophobia انسان هراسی
misanthropy انسان بیزاری
palms کف دست انسان
human movement حرکت انسان
homosapiens نوع انسان
homo politicus انسان اجتماعی
homo faber انسان ابزارساز
homo economicus انسان اقتصادی
anthropomorphism انسان انگاری
hominid جنس انسان
primitive انسان اولیه
palm کف دست انسان
anthropocentrism انسان محوری
egalitarian طرفدارتساوی انسان
human nature طبیعت انسان
anthropologist انسان شناس
voices صدای انسان
The human body بدن انسان
pithecanthrope انسان میمونی
voicing صدای انسان
bods بدن انسان
misanthropes انسان گریز
misanthrope انسان گریز
bod بدن انسان
rumps کفل انسان
rump کفل انسان
marginal man انسان حاشیهای
anthropoids انسان نما
the outward man انسان فاهر
anthropoids شبه انسان
anthropoid انسان نما
voice صدای انسان
anthropoid شبه انسان
humanitarian انسان گرایانه
manward بطرف انسان
aped میمون انسان نما
superman موجود مافوق انسان
voicing صدای سخنرانی انسان
varmint انسان یاحیوان مزاحم
misanthropic مربوط به انسان گریزی
varment انسان یاحیوان مزاحم
theophany فهور خدابه انسان
trunk خرطوم بینی انسان
trunks خرطوم بینی انسان
anthropology علم انسان شناسی
apes میمون انسان نما
feces مدفوع انسان وحیوان
anthropometry انسان سنجی جسمانی
foliate mask صورت مجسمه انسان
cultural anthropology انسان شناسی فرهنگی
ethos صفات وشخصیت انسان
voices صدای سخنرانی انسان
aping میمون انسان نما
voice صدای سخنرانی انسان
equalitarian طرفدار تساوی انسان
buffs جلا پوست انسان
buff جلا پوست انسان
man of mould انسان خاکی یا فانی
anthropomorphic دارای شکل انسان
man made مصنوع انسان انسانی
physical anthropology انسان شناسی جسمانی
humankind بشریت نژاد انسان
neoanthropic وابسته به انسان جدید
man-made ساخته دست انسان
man-made مصنوع انسان انسانی
man made ساخته دست انسان
manxman اهل جزیره انسان
kindlily بطورملایم انسان وار
neoanthropic شبیه انسان جدید
humanism مکتب اصالت انسان
man trap دام برای انسان
hypomorph انسان سرگرد وپاکوتاه
homo sapiens انسان اندیشه ورز
supermen موجود مافوق انسان
theophany تجلی خدا به انسان
ape میمون انسان نما
homosapiens نام علمی انسان
hu man وابسته ب ه انسان بشری
prehuman پیش از پیدایش انسان
pre adamite انسان پیش از ادم
macaque بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
theophanic وابسته به تجلی خدا به انسان
as memory serves هر وقت بیاد انسان بیاید
macaca بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
zombi انسان زنده شد ادم احمق
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
man is a risible creature انسان مخلوقی است خنده کن
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
droid یک ادم ماشینی شبیه انسان
hu man دارای خوی انسانی انسان
preadolescence دوره قبل از بلوغ انسان
truncal وابسته به تنه انسان یا درخت
self born پیدا شده در نفس انسان
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
pithecanthrope برزخ میان انسان و میمون
glanders بیماری مسری اسب و انسان
trichotomy تقسیم وجود انسان به سه قسمت
floruit دوره رشد وپیشرفت انسان
non human غیر متعلق به نژاد انسان
automatons ماشینی که کارهای انسان را میکند
zombies انسان زنده شد ادم احمق
zombie انسان زنده شد ادم احمق
anthropology مبحث روابط انسان با خدا
satyr موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs موجود نیمه انسان ونیمه بز
humanization انسان پروری متمدن سازی
crutch محل انشعاب بدن انسان
gorillas بزرگترین میمون شبیه انسان
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
superhuman ابر انسان فوق بشری
crutches محل انشعاب بدن انسان
ash بقایای جسد انسان پس از مرگ
man-eaters جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
anthropogenic مربوط به پیدایش و تکامل انسان
automaton ماشینی که کارهای انسان را میکند
anthropic مربوط به دوران پیدایش انسان
subhuman دارای صفاتی شبیه انسان
gorilla بزرگترین میمون شبیه انسان
man eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
psilanthropism عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
machover draw a person test ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
protohistory مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
psilanthropy عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
pick up a trail/scent <idiom> تشخیص جای پای انسان یا حیوان
The human brain is a complex organ . مغز انسان عضو پیچیده یی است
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
prehominid پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
theanthropic مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
prehominidae پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
zooplasty فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
inhabitiveness میل طبیعی انسان به بود باش
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
memento mori کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
crumpled rose leaf چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
mensch [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
fruitarianism اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
auditory canal مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
antic [ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
outer ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
voice تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
cerumen واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
metempsychosis حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
acoustic meatus [Meatus acusticus] مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory passage مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com