Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 239 (3 milliseconds)
English
Persian
sleepyhead
ادم خواب الود
sleepyheads
ادم خواب الود
drowzy head
ادم خواب الود
Search result with all words
sleepier
خواب الود
sleepiest
خواب الود
sleepy
خواب الود
sleepily
بطور خواب الود
somnolent
خواب الود
soporific
خواب الود
heavier
غلیظ خواب الود
heavies
غلیظ خواب الود
heaviest
غلیظ خواب الود
heavy
غلیظ خواب الود
drowse
خواب الود کردن
drowsed
خواب الود کردن
drowses
خواب الود کردن
drowsing
خواب الود کردن
dreamier
خواب مانند خواب الود
dreamiest
خواب مانند خواب الود
dreamy
خواب مانند خواب الود
dozier
خواب الود
doziest
خواب الود
dozy
خواب الود
drowsier
خواب الود
drowsiest
خواب الود
drowsy
خواب الود
drowze
خواب الود بودن
drowze
چرت زدن خواب الود کردن
i feel sleepy
خواب الود هستم
maunder
بطور خواب الود وسرگردان حرکت کردن
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
poppied
خواب الود یا ارام
sand man
لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
slumb
خواب الود
slumberous
خواب الود
slumbery
خواب الود
slumbrous
خواب الود
somnifacient
خواب الود
somnific
خواب اور خواب الود
Other Matches
the early bird catches the worm
<proverb>
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
hypnoid
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
dogsleep
خواب زودبر خواب دروغی
hypnagogic
خواب اور خواب کننده
hypnogogic
خواب اور خواب کننده
morpheus
الهه خواب خواب پرور
night dress
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep.
خواب خواب است
turbid
مه الود
turbid
گل الود
bedraggled
گل الود
sudsy
کف الود
shod
گل الود
foggy
مه الود
spumy
کف الود
plashy
گل الود
lathery
کف الود
mire
گل الود
fogbound
مه الود
spunous
کف الود
dropsical
پف الود
brumous
مه الود
feculent
گل الود
caliginous
مه الود
spluttery
تف الود
foggiest
مه الود
foggier
مه الود
muddying
گل الود
foamiest
کف الود
thick
گل الود
thicker
گل الود
thickest
گل الود
muddied
گل الود
muddier
گل الود
muddies
گل الود
muddy
گل الود
muddiest
گل الود
foamier
کف الود
foamy
کف الود
scummy
کف الود
mud
گل الود کردن
muddies
خیس و گل الود
puddle
گل الود کردن
fog
مه الود بودن
muddiest
خیس و گل الود
ensanguined
خون الود
muddily
بطور گل الود
muddy
خیس و گل الود
wrathful
قهر الود
muddied
خیس و گل الود
puddles
گل الود کردن
like mad
خشم الود
loblolly
چاله گل الود
passionate
هوس الود
based on private motives
غرض الود
fogginess
مه الود بودن
muddilly
بطور گل الود
smeared with dirt
خاک الود
bemire
گل الود کردن
nemire
گل الود کردن
muddying
خیس و گل الود
muddier
خیس و گل الود
fierce
خشم الود
venomous
زهر الود
sponge cakes
کیک پف الود
vapory
بخار الود
fogs
مه الود بودن
fiercer
خشم الود
tinged with cnvy
رشک الود
sponge cake
کیک پف الود
fiercest
خشم الود
partial
غرض الود جزیی
foggily
بطورمه الود یامبهم
blurs
منظره مه الود لک کردن
blurring
منظره مه الود لک کردن
poison pen
نوشته غرض الود
steamier
دارای بخار مه الود
pussy
ریم الود گربه
pussies
ریم الود گربه
balderdash
یاوه نوشابه کف الود
haematidrosis
عرق خون الود
blur
منظره مه الود لک کردن
blurred
منظره مه الود لک کردن
interested
مجذوب غرض الود
interesde motive
انگیزه غرض الود
steamiest
دارای بخار مه الود
steamy
دارای بخار مه الود
bloodiest
خون الود قرمز
cloud forest
جنگل بلند مه الود
dustily
بطور خاک الود
bloodier
خون الود قرمز
bloody
خون الود قرمز
oozy
لجن الود تراوش کننده
sludge
جای کثیف ولجن الود
swash
زمین لیز وگل الود
blear eyed
دارای چشم تار یااشک الود
bleary
دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
cupboard love
عشق بخود بسته یاغرض الود
squelched
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelching
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
doughface
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
squelch
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelches
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
napped
خواب
dream
خواب
dreamed
خواب
noctambulation
خواب
noctambulism
خواب
shut-eye
خواب
sleeping
خواب
dreams
خواب
sleeps
خواب
dreaming
خواب
nap
خواب
sleep
خواب
naps
خواب
asleep
خواب
bedfellows
هم خواب
watchfulness
بی خواب
floor gully
کف خواب
post dormitum
پس خواب
isocline
هم خواب
napping
خواب
sleepless
بی خواب
bedfellow
هم خواب
hypnologist
خواب شناس
hypnology
خواب شناسی
dorter
اتاق خواب
hypnopompic
بی خواب کننده
dreamful
خواب مانند
hypnophobia
خواب هراسی
drowsihead
خواب الودگی
drowsihead
سنگینی خواب
dortour
اتاق خواب
footsack
کیسه خواب
mummy bag
کیسه خواب
to fall asleep
به خواب رفتن
hypnogenic
خواب انگیز
hypnogenesis
ایجاد خواب
to doze off
به خواب رفتن
hypnic
خواب اور
hypnagogic
خواب اور
hypnos or nus
رب النوع خواب
hypnogenic zone
ناحیه خواب زا
hypnolepsy
حمله خواب
get off to sleep
خواب رفتن
hypnoidal
خواب گونه
he is a
او خواب است
hypersomnia
خواب زدگی
hypnoid
خواب گونه
uprise
از خواب برخاستن
somnambulism
خواب گردی
somnambulation
خواب گردی
slumbrous
خواب اور
slumbery
خواب اور
slumberous
خواب اور
slumb
خواب ژور
beauty sleep
خواب اضافی
sleeplike
مثل خواب
sleepiness
خواب الودی
somniloquy
خواب گفتاری
sleep talking
خواب گفتاری
sleep spindles
دوکهای خواب
sleep deprivation
محرومیت از خواب
somnambulistic
خواب گرد
somnifacient
خواب اور
to sleep fast
خواب خوش
to rock to sleep
خواب کردن
to put to bed
خواب کردن
to oversleep oneself
خواب ماندن
to lull to sleep
خواب کردن
the new of dreams
عالم خواب
steeped in slumber
مست خواب
sopor
خواب عمیق
sopite
خواب کردن
somnolism
خواب مصنوعی
somnolence
خواب الودگی
somnifugous
خواب زدا
somniferous
خواب اور
sleep center
مرکز خواب
silent hours
ساعات خواب
profound sleep
خواب سنگین
nightshirt
پیراهن خواب
narcitic
خواب اور
nightshirts
پیراهن خواب
mesmerism
خواب مغناطیسی
maya
خواب و خیال
lights out
ساعت خواب
sleeplike
خواب مانند
interpretation of a dream
تعبیر خواب
wool-gathering
خواب و خیال
Womens dreams go by contraries.
خواب زن چپ است
hypnopompic hallucination
توهم پس خواب
hypnopompic
خواب و بیدار
Beauty sleep .
خواب ناز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com