Dictiornary-Farsi | ادم کهنه پرست یا محافظه کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
mossback	ادم کهنه پرست یا محافظه کار
mossyback	ادم کهنه پرست یا محافظه کار


Search result with all words

old fashioned	کهنه پرست محافظه کار
Other Matches

uptight	کهنه پرست
unreconstructed	کهنه پرست
fogyish	کهنه پرست
antediluvian	ادم کهنه پرست
xenophile	بیگانه پرست اجنبی پرست
philanthropize	نوع پرست بودن نوع پرست کردن
clouted	پارچه کهنه کهنه
clout	پارچه کهنه کهنه
clouts	پارچه کهنه کهنه
clouting	پارچه کهنه کهنه
conservativeness	محافظه کاری
stick in the mud	محافظه کار
stick-in-the-mud	محافظه کار
stick-in-the-muds	محافظه کار
Tories	محافظه کار
Tory	محافظه کار
unprogressive	محافظه کار
toryism	محافظه کاری
standpat	محافظه کار
conservatives	محافظه کارانه
conservatives	محافظه کار
conservative	محافظه کارانه
conservative	محافظه کار
stuffy	محافظه کار
conservatism	محافظه کاری
low key <adj.>	محافظه کارانه
old line	محافظه کار
hunkerism	محافظه کاری
conservatism	محافظه گرائی
protect a lead	بازی محافظه کارانه
conservative estimate	براورد محافظه کارانه
sit on the ball	بازی محافظه کارانه
sit on a lead	بازی محافظه کارانه
low key posture	رویه محافظه کارانه
old guard	محافظه کار سیاسی
Conservative Party	حزب محافظه کار
guardedly	از روی محافظه کاری
ultraconservative	بیش از حد محافظه کار
conservatism	سیاست محافظه کاری
conservatively	از روی محافظه کاری
Tory	وابسته به حزب محافظه کار
Tories	عضو حزب محافظه کارانگلیس
exoskeleton	پوشش محافظه خارجی حیوان
nervous nellie	ادم محافظه کار و بی خاصیت
Tories	وابسته به حزب محافظه کار
Tory	عضو حزب محافظه کارانگلیس
toryism	اصول وعقاید حزب محافظه کار
lowboy	عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
ilolater	بت پرست
uxorious	زن پرست
heathens	بت پرست
heathen	بت پرست
idolater	بت پرست
pagans	بت پرست
pagan	بت پرست
idol worshipper	بت پرست
idolatry	بت پرست
coaxes	کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing	کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable	کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed	کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax	کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
mithraist	مهر پرست
uxorious	عیال پرست
wino	باده پرست
wordly minded	دنیا پرست
glutton	شکم پرست
xenophile	بیگانه پرست
gluttons	شکم پرست
patiot	میهن پرست
partisan	میهن پرست
mammonist	دنیا پرست
partisans	میهن پرست
xenophilous	بیگانه پرست
mariolatrous	مریم پرست
fitful	هوس پرست
mammonish	مال پرست
renifleur	بو پرست جنسی
chamaeleon	افتاب پرست
chamaeleontis	افتاب پرست
ghebre	اتش پرست
demonist	دیو پرست
gheber	اتش پرست
gastronomer	شکم پرست
philoprogenitive	اولاد پرست
philomath	دانش پرست
ethnocentric	نژاد پرست
ethnocentric	قوم پرست
fire worshipper	اتش پرست
self seeker	نفس پرست
bacchant	باده پرست
heliolatrous	افتاب پرست
theist	خدا پرست
salacious	شهوت پرست
selfish	خود پرست
ichthyolater	ماهی پرست
nepotist	خویش پرست
iconolater	شمایل پرست
heliotrope	گل افتاب پرست
sun worshipper	افتاب پرست
guebre	اتش پرست
girasole	گل افتاب پرست
girasol	گل افتاب پرست
fireworshipper	اتش پرست
philanthropic	نوع پرست
womanisers	مرد زن پرست
patriot	میهن پرست
epicures	شکم پرست
philanthropists	نوع پرست
philanthropist	نوع پرست
formalist	فاهر پرست
racists	نژاد پرست
womanizer	مرد زن پرست
public-spirited	میهن پرست
womanizers	مرد زن پرست
epicure	شکم پرست
aesthetes	جمال پرست
royalists	شاه پرست
aesthete	جمال پرست
royalist	شاه پرست
pick-up artist	مرد زن پرست
lecherous	شهوت پرست
pickup artist	مرد زن پرست
player [American E]	مرد زن پرست
humanitarian	نوع پرست
racist	نژاد پرست
slut	زن هرزه وشهوت پرست
worldling	ادم دنیا پرست
quixote	ادم خیال پرست
patriots	میهن پرست ها [مرد]
sluts	زن هرزه وشهوت پرست
patriots	شخص میهن پرست
bacchanal	میگسار وباده پرست
skinhead	رذل نژاد پرست
To be a money grubber.	پول پرست بودن
jingo	میهن پرست متجاوز
skinheads	رذل نژاد پرست
chauvinist	میهن پرست متعصب
patriot	شخص میهن پرست
paganish	بیت پرست ناشی ار شرک
Gourmand . Glutton .	آدم شکم پرست ( شکمو )
lewd	ناشی از هرزگی شهوت پرست
fogey	ادم عقب مانده وکهنه پرست
gourmand	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
fogeys	ادم عقب مانده وکهنه پرست
gourmands	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
fogies	ادم عقب مانده وکهنه پرست
philanthrope	ادم نوع پرست خیرخواه بشر
fogy	ادم عقب مانده وکهنه پرست
conservatism	عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
mucid	کهنه
kettle holder	کهنه
by gone	کهنه
knacker	کهنه خر
ragman	کهنه خر
shabbly	کهنه
behind the times	کهنه
wads	کهنه
wad	کهنه
gray	کهنه
out of d.	کهنه
archaic	کهنه
dossil	کهنه
run-down	کهنه
pokey	کهنه
fogram	کهنه
olden	کهنه
outworn	کهنه
weatherbeaten	کهنه
obsolescence	کهنه گی
ragged	کهنه
stale	کهنه
antiquated	کهنه
old-fashioned	کهنه
worm eaten	کهنه
behindhand	کهنه
age old	کهنه
age-old	کهنه
tatters	کهنه
musty	کهنه
worn-out	کهنه
dowdy	کهنه
lint	کهنه
run down	کهنه
rungs	کهنه
crusted	کهنه
pokier	کهنه
pokiest	کهنه
poky	کهنه
worn out	کهنه
antique	کهنه
antiques	کهنه
rag	کهنه
trity	کهنه
fusty	کهنه
timeworn	کهنه
obsolescent	کهنه
wadding	کهنه
obsolete	کهنه
fustiest	کهنه