Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English
Persian
caisson
ارابه دوچرخه
Other Matches
quadriga
ارابه
cars
ارابه
cart
ارابه
car
ارابه
carted
ارابه
carting
ارابه
carts
ارابه
sloop
با ارابه
chariot
ارابه
chariots
ارابه
wagonŠetc
ارابه
charioteers
ارابه ران
carriageway
راه ارابه رو
charioteer
ارابه ران
cart crossing
گذرگاه ارابه
chariots
ارابه جنگی
chariot
ارابه جنگی
carriageways
راه ارابه رو
waggons
ارابه بارکش
wagon
ارابه بارکش
handcart
ارابه دستی
handcarts
ارابه دستی
pushcart
ارابه دستی
pushcarts
ارابه دستی
auriga
ارابه ران
aurigae
ارابه ران
caisson
ارابه ارتشی
wagons
ارابه بارکش
car man
ارابه ران
water car
ارابه اب پاش
mail cart
ارابه پستی
tram car
ارابه پس بند
landing gear
ارابه فرود
tumbrel or bril
ارابه کودبر
undercarriages
ارابه فرود
undercarriage
ارابه فرود
under carriage
ارابه فرود
hand cart
ارابه دستی
go devil
ارابه دستی
cars
ارابه جنگی
water car
ارابه اب فروشان
car
ارابه جنگی
waggon
ارابه بارکش
troika
ارابه یا درشکه سه اسبه
alpha aurigae
الفا- ارابه ران
dual carriageways
راه ارابه رو دو خطی
wain
ارابه سنگین و بزرگ
dual carriageway
راه ارابه رو دو خطی
drive
رانندگی ارابه مسابقهای
roadway
راه ارابه رو شوسه
roadways
راه ارابه رو شوسه
catch driver
راننده اجیر ارابه
sulky
نوعی ارابه سنک
conditional race
مسابقه مشروط با ارابه
harness race
مسابقه ارابه رانی
capella
الفا- ارابه ران
harness racing
ارابه رانی تک اسبه
joltwagon
گاری یا ارابه پرتکان
drives
رانندگی ارابه مسابقهای
bicycle
دوچرخه
carts
دوچرخه
carting
دوچرخه
bicycles
دوچرخه
carted
دوچرخه
cart
دوچرخه
bike
دوچرخه
bikes
دوچرخه
matinees
مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes
مسابقه ارابه رانی در روز
sloop
ارابه مخصوص حمل الوار
provisional driver
راننده تازه کار ارابه
harness horse
اسب مخصوص ارابه رانی
matinee
مسابقه ارابه رانی در روز
two wheel tractor
تراکتور دوچرخه
tandem
دوچرخه دونفری
cycle track
راه دوچرخه رو
tandems
دوچرخه دونفری
cartwright's shop
دوچرخه سازی
handle bar
دسته دوچرخه
motor-assisted pedal cycle
[British English]
دوچرخه موتوردار
cyclist
دوچرخه سوار
cyclists
دوچرخه سوار
folding bicycle
دوچرخه تاشو
velocipede
دوچرخه پایی
hansom
درشکه دوچرخه
cabriolet
درشکه دوچرخه
bicycle kick
پای دوچرخه
cycling
دوچرخه سواری
hansoms
درشکه دوچرخه
bicycle path
راه دوچرخه رو
bicycles
دوچرخه پایی
bicycle
دوچرخه پایی
bicycle pump
تلمبه دوچرخه
bicyclist
دوچرخه سوار
biker
دوچرخه سوار
buglet
بوق دوچرخه
push bike
دوچرخه پایی
push bikes
دوچرخه پایی
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
oleo
محور ضربه گیر ارابه فرود
quadriga
ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
hackery
ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
wheelman
دوچرخه سوار شراعبان
velodrome
پیست دوچرخه سواری
full-suspension bike
دوچرخه کاملا معلق
gearwheel
چرخ رکاب دوچرخه
bike
مخفف bicycle دوچرخه
to walk a bicycle
دوچرخه را با دست بردن
bicycles
دوچرخه سواری کردن
wheelsman
دوچرخه سوار شراعبان
shay
درشکه دوچرخه دونفره
bicycle
دوچرخه سواری کردن
to go by bicycle
دوچرخه سواری کردن
to ride a bicycle
دوچرخه سواری کردن
bikes
مخفف bicycle دوچرخه
motor cycle
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
bicycle path
مسیر دوچرخه سواری
silks
ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
cicycle
ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
motor paced
حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
fixie bicycle
[fixie , one-gear bike without brakes]
دوچرخه تک دنده
[با چرخ آزاد]
to hop on your bicycle
روی دوچرخه خود جهیدن
tilbury
درشکه روباز سبک دوچرخه
stage race
مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
peloton
گروه دوچرخه سواران جادهای
She wobbled on her bike.
او
[زن]
روی دوچرخه خود می لرزید.
pants
پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
gaiting strap
تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
set down
معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
travois
ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
australian pursuit
مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
To dismount from a horse(bicycle).
از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
It was wrong of you to take the bicycle .
کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
I bought the bicycle on impulse .
یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
trailers
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
ralliear
یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
to bike
دوچرخه سواری کردن
[اصطلاح روزمره]
cyclo cross
مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
I'm saving up for a new bike.
من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
He fell off his bike and bruised his knee.
او
[مرد]
از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته
[کبود]
شد.
fixed-gear bicycle
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
banking track
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
italian pursuit
مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
point race
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
retraction lock
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
pursuits
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
madison
مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
burn off
خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
pursuit
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
kermesse
مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
divided landing gear
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
golf cart
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dog cart
یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
anti spin
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
suck wheels
رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
wheel sucker
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
sag wagon
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
harnessed
یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harness
یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harnessing
یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
miss and out
مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
tinsica
چرخ ارابه با نیم چرخ ژیمناست
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer.
کانالتان را فردا
[به این برنامه]
تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
drivers
راننده اتومبیل راننده ارابه
driver
راننده اتومبیل راننده ارابه
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work.
حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
tour de france
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
bell lap
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com