Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
English
Persian
bond
ارتباط چسب
Search result with all words
database
شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
databases
شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
answer
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
dialogue
ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
dialogues
ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link
ارتباط
connection
ارتباط
connexions
ارتباط
logical
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
language
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
languages
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
interlock
بهم ارتباط داشتن
interlocked
بهم ارتباط داشتن
interlocking
بهم ارتباط داشتن
interlocks
بهم ارتباط داشتن
central
ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
map
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
maps
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
circuit
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuits
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuits
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
background
فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds
فعالیت ارتباط دادهای
connect
ارتباط رخها
connect
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connects
ارتباط رخها
connects
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
wire
ارتباط باسیم
wires
ارتباط باسیم
talk
صحبت کردن یا ارتباط برقرار کردن
talked
صحبت کردن یا ارتباط برقرار کردن
talks
صحبت کردن یا ارتباط برقرار کردن
relation
ارتباط
communications
ارتباط و مخابرات
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
correspondence
ارتباط
correspondences
ارتباط
remote
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remotest
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
cipher
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
relevant
آنچه ارتباط مهمی دارد
incommunicado
بدون وسایل ارتباط
suite
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suites
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
relevance
ربط ارتباط
relevance
1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
inaccessible
ارتباط ناپذیر
coherent
دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
association
پیوند ارتباط
associations
پیوند ارتباط
dealing
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
group
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
groups
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
telecommunications
ارتباط از دور
telecommunications
ارتباط تلگرافی
supervisory
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
docking
ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
juxtaposition
ارتباط اجباری
communication
ارتباط
communication
ارتباط و مخابرات
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
DC
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
liaison
ارتباط
liaisons
ارتباط
rapport
ارتباط
communicating
ارتباط
tie in
ارتباط دادن
tie in
وسیله ارتباط
tie-in
ارتباط دادن
tie-in
وسیله ارتباط
tie-ins
ارتباط دادن
tie-ins
وسیله ارتباط
Other Matches
teleconferencing
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
cut out
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
correspondency
ارتباط
correlation
ارتباط
relationships
ارتباط
ligature
خط ارتباط
intercommunication
ارتباط
hookup
ارتباط
enchainment
ارتباط
coherency
ارتباط
concernment
ارتباط
relationship
ارتباط
coherence
ارتباط
background communication
ارتباط پس زمینه
communicability
قابلیت ارتباط
communicability
ارتباط پذیری
communicable
قابل ارتباط
communication network
شبکه ارتباط
communicates
ارتباط گرفتن
communication theory
نظریه ارتباط
intercoms
ارتباط داخلی
telecommunication
ارتباط دوربرد
attachment plug
دوشاخه ارتباط
data communication
ارتباط داده ها
correlation
ارتباط داشتن
inaccessibility
ارتباط ناپذیری
communicate
ارتباط گرفتن
communicated
ارتباط گرفتن
intercom
ارتباط داخلی
agency of communications
منبع ارتباط
log out
قطع ارتباط
arithmetic relation
ارتباط محاسباتی
association coefficient
ضریب ارتباط
asynchronous commuinication
ارتباط ناهمزمان
connexion
ارتباط اتصال
conversational interaction
ارتباط محاورهای
subcontrariety
ارتباط قیاسی
signal communications
ارتباط و مخابرات
selective signalling
ارتباط مخصوص
relevancy
ربط ارتباط
relational
ارتباط شرح
put through
ارتباط پیداکردن
one sided communication
ارتباط یکسویه
mitwelt
ارتباط با همنوع
synchronous communication
ارتباط همزمان
telephone communication
ارتباط تلفنی
wire communication
ارتباط با سیم
visual communication
ارتباط بصری
trunk line cable
کابل ارتباط
mass communication
ارتباط جمعی
logout
قطع ارتباط
extraneity
عدم ارتباط
disjointedness
عدم ارتباط
disconnection
قطع ارتباط
disconnectedly
بدون ارتباط
disaffiliation
عدم ارتباط
direct relationship
ارتباط مستقیم
data communication
ارتباط دادهای
cryptocommunication
ارتباط رمز
extraneousness
عدم ارتباط
intercommunication
ارتباط داخلی
login
قطع ارتباط
logging off
قطع ارتباط
logging in
برقراری ارتباط
log on
برقراری ارتباط
log off
قطع ارتباط
log in
برقراری ارتباط
inverse relationship
ارتباط معکوس
intercommunion
ارتباط مشترک
correlation
ارتباط همبسته کردن
linkages
اتصال وسیله ارتباط
mass media
وسایل ارتباط جمعی
cryptocommunication
ارتباط ومخابرات رمزی
combat liaison
ربط و ارتباط رزمی
disrelation
عدم ارتباط بی ارتباطی
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
landing signal officer
افسر ارتباط فرود
telepathy
ارتباط افکار با یکدیگر
piezoelectric
ارتباط در بعضی موادکریستالی
liaising
ارتباط پیدا کردن
communicate
ارتباط برقرار کردن
linkage
اتصال وسیله ارتباط
disconnect
قط ع ارتباط بین دو وسیله
liaises
ارتباط پیدا کردن
liaised
ارتباط پیدا کردن
disconnecting
قط ع ارتباط بین دو وسیله
liaise
ارتباط پیدا کردن
tele communication
ارتباط دور برد
disconnects
قط ع ارتباط بین دو وسیله
pecking order
<idiom>
راه ارتباط بایکدیگر
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
interactive
که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
wigway
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
logging-on
برقراری ارتباط
[رایانه شناسی]
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
equipotential bonding conductor connection
ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
extrajudicial
بدون ارتباط به موضوع دعوی
communicated
مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
synesis
ارتباط مفاهیم ربط معانی
communicate
مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
communicates
مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
journals
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
twin sideband
ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
journal
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
dialog
ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
control line
ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
boat train
[خط ]
قطار با ارتباط به کشتی
[برای سفر]
tropospheric scatter
سیستم ارتباط چند چانله تروپوسفری
open system interconnection reference
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
pull up
اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
continuity
مسیر ارتباط واضح بین دو نقط ه
intercoms
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
scheduled circuits
خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
telecommuting
ارتباط برقرار کردن راه دور
datacom
امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
dte
وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
combined communication board
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
combat liaison
حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
signing on
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
decouple
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
interactive
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
cyberspace
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
intercommunication system
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
LLC
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح ارتباط داده
HMI
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
fcc
شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
HMI's
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
X series
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
adapter
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
human computer
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
transmission
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
null
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
modem
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
transmissions
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
bit mapped screen
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
logs
برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
cable rigging tension chart
جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
AFP
پروتکل ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در یک شبکه کامپیوترهای Macintosh Apple
telephony
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
log
برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
lu
مجموعه پروتکلهای IBM که امکان ارتباط روی شبکه SNA را فراهم میکند. LU
X.
استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
pl/i
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
Pidgin English
<idiom>
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
nonaligned
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
modem
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
user
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
users
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
journals
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
journal
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
AppleTalk
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
sna
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
eia
استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
apple desktop bus
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
compromising emanation
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
inductive coordination
توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
lu
LU و LU کنترل بخشها را به عهده دارند. LU ارتباط بین وسایل و LU را تامین میکند و پروتکل peer-to-peer است
multidrop circuit
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
radio data link
ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
PIA
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
communicated
مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
communicate
مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
communicates
مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
secure sockets layer
پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
bit map
ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
APPC
پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است
Winsock
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com