English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
women's army corps ارتش زنان
Search result with all words
women's army corps قسمت زنان ارتش
Other Matches
gl مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
active army ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
army of occupation ارتش فاتح ارتش اشغالگر
in service درخدمت ارتش در ارتش
judge advocate general رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
womankind زنان
womenfolk زنان
fair sex زنان
feminine زنان
applaudingly کف زنان
gynecology پزشکی زنان
greensickness کم خونی زنان
when will women have the vote? زنان کی حق رای
gynaecocracy حکومت زنان
boastingly لاف زنان
gynecocracy حکومت زنان
gynocracy حکومت زنان
demimonde زنان هرزه
gaspingly نفس زنان
wifely درخور زنان
asymetrical bars پارالل زنان
uneven parallel bars پارالل زنان
catamenia قاعدگی زنان
womanly در خور زنان
womenfolk جماعت زنان
feminicide قتل زنان
evadingly طفره زنان
menstruation قاعدگی در زنان
boxers مشت زنان
womanish مربوط به زن یا زنان
feminity طبقه زنان
flutteringly پروبال زنان
gyringly چرخ زنان
beauty زنان زیبا
vauntingly لاف زنان
pantingly نفس زنان
petticoats rule تسلط زنان
beauties زنان زیبا
periods قاعده زنان
period قاعده زنان
reelingly چرخ زنان
the female sex زنان ودختران
mutch زنان وکودکان
hirsutism نابجارویی مو در زنان
menses قاعدگی زنان
plume پر کلاه زنان تل
plumes پر کلاه زنان تل
women's dres جامه زنان
womankind گروه زنان
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
sapphism همجنس خواهی زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
catamenia عادت ماهیانه زنان
to catch napping چرت زنان گرفتن
feminism برابری طلبی زنان
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
lothario گمراه کننده زنان
demimonde جهان زنان هرجایی
women labor force نیروی کار زنان
fluor قاعدگی زنان سیال
female participation rate نرخ مشارکت زنان
heats تحریک جنسی زنان
feminist طرفدار حقوق زنان
heat تحریک جنسی زنان
ladykillers مرد محبوب زنان
menstruation قاعدگی زنان طمث
feminists طرفدار حقوق زنان
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
music stool کرسی پیانو زنان
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
diva سردسته زنان خواننده اپرا
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
hairdos ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
hairdo ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
modiste کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
chatelaine زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
hysteria غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
phlegmasia dolens ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
accoucheur پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
armies ارتش
field army ارتش
army ارتش
ladies' man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
lady's man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' men مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
constables افسر ارتش
general issue ملزومات ارتش
servicemen عضو ارتش
general staff ستاد ارتش
regulars ارتش کادر
serviceman عضو ارتش
regular ارتش کادر
standing ارتش ثابت
constable افسر ارتش
standing army ارتش دائمی
state guard ارتش ایالتی
supreme commander's staff ستاد کل ارتش
regular army ارتش دائمی
the losses of the army تلفات ارتش
regular army ارتش منظم
the red army ارتش سرخ
major سرگرد ارتش
majored سرگرد ارتش
majoring سرگرد ارتش
the a of the army پیشرفت ارتش
standing army ارتش منظم
militarism ارتش سالاری
army stores فروشگاه ارتش
pentagons ارتش امریکا
military campaign لشکرکشی [ارتش]
army group گروه ارتش
army corps سپاههای ارتش
army commander فرمانده ارتش
army artillery توپخانه ارتش
active duty ارتش کادر
active army ارتش کادر
pentagon ارتش امریکا
military جنگی ارتش
combined arms army ارتش مرکب
irregulars ارتش نامنظم
the rank and file توده ارتش
field army ارتش صحرایی
field army ارتش رزمی
triathlon مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
purdah برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestocking منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
the main army بخش عمده ارتش
conscript army ارتش سربازان وفیفه
supreme commander's staff ستاد عالی ارتش
to fall out معاف کردن [ارتش]
USA ارتش ایالات متحده
to fall out مرخص کردن [ارتش]
yeomanry ارتش داوطلب از زارعین
rifleman تفنگ دار [ارتش]
marching order [travel order] دستور پیشروی [ارتش]
vivandiere اغذیه فروش ارتش
to dismiss [American E] معاف کردن [ارتش]
to dismiss [American E] مرخص کردن [ارتش]
standing army ارتش کادر ثابت
dismissal of the armey مرخص کردن از ارتش
armies ارتش نیروی زمینی
martial وابسته به ارتش نظامی
army ارتش نیروی زمینی
regiment گردان در ارتش انگلیس
regiments گردان در ارتش انگلیس
military justice قوانین جزایی ارتش
joint chief of staff رئیس ستاد ارتش
jcs رئیس ستاد ارتش
brass hat افسر ارشد ارتش
industrial reserve army ارتش ذخیره صنعتی
brass hats افسر ارشد ارتش
general officer امرای ارتش امیران
army service area منطقه عقب ارتش
foreignlegion سرباز داوطلب در ارتش
field grade افسر ارشد ارتش
army alpha test ازمون الفای ارتش
reserve components قسمتهای احتیاط ارتش
regular army ارتش کادر ثابت
army troops یکانهای رده ارتش
quartermaster general رئیس کل کارپردازی ارتش
army beta test ازمون بتای ارتش
army general staff ستاد عمومی ارتش
general issue تدارکات عمومی ارتش
punitive article قوانین جزایی ارتش
reserve army of unemployed ارتش ذخیره بیکاران
ducking stool کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
army in the field ارتش مستقر در صحنه عملیات
to issue marching order دستور پیشروی دادن [ارتش]
marksman نشانه گیر [ارتش و ورزش]
marksman تیرانداز ماهر [ارتش و ورزش]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com