Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
Other Matches
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
absolute altimeter
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
exmeridian altitude
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
barometric altimeter
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitudes
ارتفاع هواپیما
altitude
ارتفاع هواپیما
stato scope
ارتفاع سنج هواپیما
barometric altitude
ارتفاع بارومتری هواپیما
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
cruising altitude
ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
calibrated altitude
ارتفاع تنظیم شده هواپیما
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
altitude circle
صفحه ارتفاع سنج هواپیما
ceiling
ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceilings
ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
elevating mechanism
دستگاه حرکت در ارتفاع
elevating mechanism
دستگاه حرکت ارتفاع
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
safe altitude
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
nose down
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
barometric altimeter reversionary
دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
radar altitude
ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
best angle of climb airspeed
سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
low altitude
ارتفاع کم ارتفاع پست
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
pitot
انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
variometer
دستگاه فشارسنج هواپیمای بی موتور
attack altitude
ارتفاع تک
contour lines
خط هم ارتفاع
low
کم ارتفاع کم
elevation
ارتفاع
low-rise
کم ارتفاع
height
ارتفاع
x height
ارتفاع x
apothem
ارتفاع
apparent celestiallatitude
ارتفاع
heights
ارتفاع
elevations
ارتفاع
depth
ارتفاع
sawed off
کم ارتفاع
altitude
ارتفاع
line height
ارتفاع خط
altitudes
ارتفاع
depths
ارتفاع
low level
در ارتفاع کم
safe altitude
ارتفاع امن
barometer
ارتفاع سنج
optimum height
حداکثر ارتفاع
pressure head
ارتفاع فشار
studding
ارتفاع اتاق
height of rise
ارتفاع ابگیر
low cloud
ابرهای کم ارتفاع
cam throw
ارتفاع منحنی
cam throw
ارتفاع بادامک
quadrat
ارتفاع سنج
height adjustment
میزان ارتفاع
percolation head
ارتفاع نفوذ
barometers
ارتفاع سنج
height of burst
ارتفاع ترکش
optimum height
ارتفاع مطلوب
hight of burst
ارتفاع ترکش
bombing height
ارتفاع بمباران
observed altitude
ارتفاع حقیقی
net head
ارتفاع موثر
suction lift
ارتفاع مکش
height of centers
ارتفاع مرکز
head
ارتفاع فشاری
take a sight
ارتفاع گرفتن
rise
ارتفاع پله
rises
ارتفاع پله
hauteur
ارتفاع غرور
hypsometer
ارتفاع پیما
humblest
بدون ارتفاع
hypsometer
ارتفاع سنج
humble
بدون ارتفاع
jump altitude
ارتفاع پرش
barometric
ارتفاع سنجی
low altitude
ارتفاع پایین
bankful
ارتفاع لبریزی
height of eye
ارتفاع راصد
height of fill
ارتفاع خاکریز
height of rise
ارتفاع برجستگی
height of site
ارتفاع ایستگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
superelevation
ارتفاع زیاد
height overall
ارتفاع ساختمان
vertical interval
اختلاف ارتفاع
high altitude
از ارتفاع زیاد
total suction head
ارتفاع کل مکشی
ceiling
ارتفاع ابر
altimeters
ارتفاع یاب
elevator gear
گردونه در ارتفاع
effective length of strut
ارتفاع کمانش
headroom
ارتفاع ساختمان
effective depth
ارتفاع مفید
flange depth
ارتفاع لبه
drop altitude
ارتفاع پرش
critical altitude
ارتفاع بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
discharge head
ارتفاع تخلیه
ceilings
ارتفاع ابر
drop altitude
ارتفاع بارریزی
altimeter
ارتفاع سنج
altimeter
ارتفاع یاب
altimeters
ارتفاع سنج
levelling
ارتفاع یابی
cruising altitude
ارتفاع پرواز
high jump
پرش ارتفاع
head pressure
ارتفاع فشاری
astro altitude
ارتفاع نجومی
height clearance
ارتفاع مجاز
absolute altitude
ارتفاع مطلق
riser
ارتفاع پله
levels
سطح ارتفاع
flybys
پرواز در ارتفاع کم
flypast
پرواز در ارتفاع کم
levelled
سطح ارتفاع
leveled
سطح ارتفاع
level
سطح ارتفاع
flypasts
پرواز در ارتفاع کم
high altitude
ارتفاع زیاد
flyby
پرواز در ارتفاع کم
depth of abutting gap faces
ارتفاع شکاف
altitude sickness
ناخوشی ارتفاع
depth of tooth
ارتفاع دندانه
computed altitude
ارتفاع محسوب
datum plane
سطح مبنای ارتفاع
dicing photography
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
drawdown
ارتفاع افت اب در چاه
negative altitude
ارتفاع غلط است
position angle
زاویه ارتفاع جسم
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
calculated altitude
ارتفاع تنظیم شده
altitude
ارتفاع از سطح دریا
spot elevation
ارتفاع تعیین شده
mean high water neaps
متوسط ارتفاع اب دریا
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
optimum height
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
minimum elevation
حداقل ارتفاع لوله
mean range of the tide
میانگین ارتفاع کشند
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
computed altitude
ارتفاع حساب شده
high jumper
پرنده پرش ارتفاع
barometric altimeter
ارتفاع سنج فشاری
free board
عمق یا ارتفاع ازاد
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
flight level
سطح ارتفاع پرواز
hoverting
حفظ ارتفاع پرواز
very high
ارتفاع خیلی بالا
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
zenith distance
ارتفاع راس القدم
zenith distance
فاصله ارتفاع نافر
angle of elevation
زاویه ارتفاع لوله
free board
ارتفاع سطح اب تا تاج سد
altitude intercept
رهگیری در ارتفاع بالا
altitude datum
ارتفاع از سطح دریا
ceilometer
ارتفاع سنج ابر
alpine
واقع در ارتفاع زیاد
elevating arc
قطاع حرکت ارتفاع
high water
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
elavation tint
هاشور ارتفاع نقشه
closed height
حداکثر ارتفاع لیفتراک
superelevation
بلندی بر اضافه ارتفاع
altimeter setting
تنظیم ارتفاع سنج
altitudes
ارتفاع از سطح دریا
head
ارتفاع ریزش سر رولور سر
hurdle
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
elevations
حرکت در ارتفاع زاویه درجه
pneumercator
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
height money
اضافه بهای کار در ارتفاع
elavation tint
رنگ یا هاشورهای ارتفاع نما
coursed rubble masonry
سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
ceilometer
وسیله سنجش ارتفاع ابر
hurdles
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
eastern cut off
شیوه قیچی پرش ارتفاع
hydrographic datum
سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com