English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
height of site ارتفاع ایستگاه
Other Matches
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
stations ایستگاه
stand ایستگاه
station ایستگاه
site ایستگاه
sited ایستگاه
sites ایستگاه
stationed ایستگاه
station master رئیس ایستگاه
stationmaster رئیس ایستگاه
base end station ایستگاه عقب
stationmasters رئیس ایستگاه
slave station ایستگاه فرعی
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
railway station ایستگاه قطار
traverse station ایستگاه پیمایش
space stations ایستگاه فضایی
broadcast station ایستگاه فرستنده
reading station ایستگاه خواندن
wayside ایستگاه فرعی
relay station ایستگاه رله
cabstand ایستگاه درشکه
relay station ایستگاه واسطه
remote station ایستگاه دوردست
bus terminal ایستگاه اتوبوس
bus bay ایستگاه اتوبوس
broadcasting station ایستگاه رادیو
space station ایستگاه فضایی
space platform ایستگاه فضایی
upper terminal ایستگاه کوهستانی
ambulance station ایستگاه امبولانس
clients ایستگاه پردازشگر
substation ایستگاه فرعی
client ایستگاه پردازشگر
power stations ایستگاه مولدنیرو
power station ایستگاه مولدنیرو
substation خرده ایستگاه
workstation ایستگاه کاری
station house ایستگاه کلانتری
tracking stations ایستگاه ردیابی
weather stations ایستگاه هواشناسی
weather station ایستگاه هواشناسی
wireless station ایستگاه بی سیم
terminuses ایستگاه نهایی
terminus ایستگاه نهایی
air way station ایستگاه کنترل
tracking station ایستگاه ردیابی
workstations ایستگاه کاری
known datum point ایستگاه معلوم
bus stops ایستگاه اتوبوس
police station ایستگاه پلیس
police stations ایستگاه پلیس
master station ایستگاه اصلی
stops ایستگاه نقطه
control station ایستگاه کنترل
control cubicle ایستگاه فرمان
orienting station ایستگاه توجیه
bus stop ایستگاه اتوبوس
master station شاه ایستگاه
loading station ایستگاه بارگیری
enquiry station ایستگاه پرس و جو
exposure station ایستگاه هوایی
stopping ایستگاه نقطه
coast station ایستگاه ساحلی
stopped ایستگاه نقطه
stop ایستگاه نقطه
tide station ایستگاه جزر و مد
stand بساط ایستگاه
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
forward station ایستگاه جلو
fuelling station ایستگاه سوختگیری
climatological station ایستگاه هواشناسی
ground position ایستگاه زمینی
alert station ایستگاه اماده باش
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
stopped متوقف کردن ایستگاه
stopping متوقف کردن ایستگاه
trig point ایستگاه مثلث بندی
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
weather stations ایستگاه هوا شناسی
stops متوقف کردن ایستگاه
stop متوقف کردن ایستگاه
weather station ایستگاه هوا شناسی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
lay by جایگاه ایست ایستگاه
way station ایستگاه رله مخابراتی
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
firehouse ایستگاه اتش نشانی
fire station ایستگاه اتش نشانی
rain gauge station ایستگاه باران سنجی
base line end station ایستگاه انتهایی خط مبنا
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
clearing station ایستگاه تخلیه بیماران
remote station ایستگاه راه دور
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
remote station ایستگاه دور دست
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
railway station ایستگاه راه اهن
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
rawinsonde ایستگاه راوین سوند
pr etrol filling station ایستگاه پمپ بنزین
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
station house ایستگاه راه اهن
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
net control ایستگاه کنترل شبکه
alert station ایستگاه اعلام خطر
line height ارتفاع خط
low level در ارتفاع کم
contour lines خط هم ارتفاع
apothem ارتفاع
apparent celestiallatitude ارتفاع
sawed off کم ارتفاع
attack altitude ارتفاع تک
elevations ارتفاع
depths ارتفاع
heights ارتفاع
low-rise کم ارتفاع
x height ارتفاع x
depth ارتفاع
elevation ارتفاع
altitude ارتفاع
altitudes ارتفاع
low کم ارتفاع کم
height ارتفاع
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
station bar رستوران ایستگاه راه آهن
relayed ایستگاه واسطه مخابراتی رله
consolidating station ایستگاه تکمیل کننده بار
How far is the bus stop ? تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
relays ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relays ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
service stations ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
client based application برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
central railway station ایستگاه مرکزی راه اهن
Where is the nearest underground station? نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
relay ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
forward air control post ایستگاه کنترل هوایی جلو
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
uplink خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
transit station ایستگاه عبوری راه اهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
floating mark نقاط ایستگاه برجسته بینی
height of burst ارتفاع ترکش
low cloud ابرهای کم ارتفاع
headroom ارتفاع ساختمان
critical height ارتفاع بحرانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com