English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
spot elevation ارتفاع تعیین شده
Search result with all words
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
hydrographic datum سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
hypsographic map نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
tan alt ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
Other Matches
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
elevation ارتفاع
line height ارتفاع خط
apparent celestiallatitude ارتفاع
low level در ارتفاع کم
elevations ارتفاع
attack altitude ارتفاع تک
contour lines خط هم ارتفاع
apothem ارتفاع
depths ارتفاع
height ارتفاع
x height ارتفاع x
depth ارتفاع
sawed off کم ارتفاع
low-rise کم ارتفاع
heights ارتفاع
altitude ارتفاع
low کم ارتفاع کم
altitudes ارتفاع
humblest بدون ارتفاع
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
humble بدون ارتفاع
flyby پرواز در ارتفاع کم
level سطح ارتفاع
leveled سطح ارتفاع
astro altitude ارتفاع نجومی
barometers ارتفاع سنج
altitude ارتفاع هواپیما
altitudes ارتفاع هواپیما
height of burst ارتفاع ترکش
bombing height ارتفاع بمباران
barometric ارتفاع سنجی
bankful ارتفاع لبریزی
high jump پرش ارتفاع
cam throw ارتفاع منحنی
flybys پرواز در ارتفاع کم
flypast پرواز در ارتفاع کم
superelevation ارتفاع زیاد
altimeters ارتفاع سنج
ceiling ارتفاع ابر
altimeter ارتفاع یاب
ceilings ارتفاع ابر
levelling ارتفاع یابی
altimeter ارتفاع سنج
flypasts پرواز در ارتفاع کم
levelled سطح ارتفاع
levels سطح ارتفاع
headroom ارتفاع ساختمان
barometer ارتفاع سنج
absolute altitude ارتفاع مطلق
riser ارتفاع پله
altimeters ارتفاع یاب
cam throw ارتفاع بادامک
low altitude ارتفاع پایین
jump altitude ارتفاع پرش
hypsometer ارتفاع سنج
hypsometer ارتفاع پیما
high altitude ارتفاع زیاد
high altitude از ارتفاع زیاد
height overall ارتفاع ساختمان
height of rise ارتفاع برجستگی
height of rise ارتفاع ابگیر
height of fill ارتفاع خاکریز
height of eye ارتفاع راصد
height of centers ارتفاع مرکز
hight of burst ارتفاع ترکش
height clearance ارتفاع مجاز
head pressure ارتفاع فشاری
low cloud ابرهای کم ارتفاع
net head ارتفاع موثر
observed altitude ارتفاع حقیقی
height adjustment میزان ارتفاع
vertical interval اختلاف ارتفاع
total suction head ارتفاع کل مکشی
take a sight ارتفاع گرفتن
suction lift ارتفاع مکش
studding ارتفاع اتاق
safe altitude ارتفاع امن
quadrat ارتفاع سنج
pressure head ارتفاع فشار
rise ارتفاع پله
rises ارتفاع پله
percolation head ارتفاع نفوذ
optimum height ارتفاع مطلوب
optimum height حداکثر ارتفاع
height of site ارتفاع ایستگاه
elevator gear گردونه در ارتفاع
computed altitude ارتفاع محسوب
drop altitude ارتفاع بارریزی
drop altitude ارتفاع پرش
discharge head ارتفاع تخلیه
height of site ارتفاع پایگاه
critical altitude ارتفاع بحرانی
depth of tooth ارتفاع دندانه
critical height ارتفاع بحرانی
depth of abutting gap faces ارتفاع شکاف
cruising altitude ارتفاع پرواز
hauteur ارتفاع غرور
effective length of strut ارتفاع کمانش
head ارتفاع فشاری
flange depth ارتفاع لبه
effective depth ارتفاع مفید
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
altitude ارتفاع از سطح دریا
ceilometer ارتفاع سنج ابر
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
mean high water neaps متوسط ارتفاع اب دریا
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
zenith distance ارتفاع راس القدم
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
altimeter setting تنظیم ارتفاع سنج
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
very high ارتفاع خیلی بالا
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
computed altitude ارتفاع حساب شده
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
elavation tint هاشور ارتفاع نقشه
elevating arc قطاع حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت در ارتفاع
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
free board ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board عمق یا ارتفاع ازاد
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
angle of elevation زاویه ارتفاع لوله
cap height ارتفاع حروف بزرگ
high jumper پرنده پرش ارتفاع
position angle زاویه ارتفاع جسم
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
datum plane سطح مبنای ارتفاع
alpine واقع در ارتفاع زیاد
negative altitude ارتفاع غلط است
minimum elevation حداقل ارتفاع لوله
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
drawdown ارتفاع افت اب در چاه
hoverting حفظ ارتفاع پرواز
flight level سطح ارتفاع پرواز
head ارتفاع ریزش سر رولور سر
altitudes ارتفاع از سطح دریا
high water حداکثر ارتفاع اب مد دریا
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
release altitude ارتفاع رها کردن بمب
half tide level ارتفاع متوسط کشند اب دریا
haul defilade تا ارتفاع لوله پشت سنگر
coursed rubble masonry سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
height money اضافه بهای کار در ارتفاع
towers برج شیرجه به ارتفاع 01متر
summer draft خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
elevation stop متوقف کننده حرکت ارتفاع
suction lift ارتفاع نظیر مکش در پمپ
isopleth نقاط هم ارتفاع موج دریا
density چگالی یا ارتفاع پرز فرش
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
radar altimetry ارتفاع سنجی به وسیله رادار
tower برج شیرجه به ارتفاع 01متر
pneumercator شاغول سنجش ارتفاع مایعات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com