Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (3 milliseconds)
English
Persian
high altitude
ارتفاع زیاد
superelevation
ارتفاع زیاد
Search result with all words
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
alpine
واقع در ارتفاع زیاد
fly
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
altitude sickness
کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
high airburst
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
high altitude
از ارتفاع زیاد
loft bombing
بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
Other Matches
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude
ارتفاع کم ارتفاع پست
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
altitudes
ارتفاع
elevation
ارتفاع
contour lines
خط هم ارتفاع
apparent celestiallatitude
ارتفاع
low
کم ارتفاع کم
altitude
ارتفاع
low-rise
کم ارتفاع
elevations
ارتفاع
heights
ارتفاع
x height
ارتفاع x
low level
در ارتفاع کم
height
ارتفاع
depths
ارتفاع
depth
ارتفاع
apothem
ارتفاع
line height
ارتفاع خط
sawed off
کم ارتفاع
attack altitude
ارتفاع تک
low altitude
ارتفاع پایین
low cloud
ابرهای کم ارتفاع
safe altitude
ارتفاع امن
cam throw
ارتفاع منحنی
cam throw
ارتفاع بادامک
altitude
ارتفاع هواپیما
jump altitude
ارتفاع پرش
height of rise
ارتفاع برجستگی
altitudes
ارتفاع هواپیما
level
سطح ارتفاع
flange depth
ارتفاع لبه
height overall
ارتفاع ساختمان
suction lift
ارتفاع مکش
headroom
ارتفاع ساختمان
effective depth
ارتفاع مفید
flypasts
پرواز در ارتفاع کم
flypast
پرواز در ارتفاع کم
flybys
پرواز در ارتفاع کم
height of site
ارتفاع پایگاه
height of site
ارتفاع ایستگاه
height of rise
ارتفاع ابگیر
elevator gear
گردونه در ارتفاع
head pressure
ارتفاع فشاری
height clearance
ارتفاع مجاز
height of burst
ارتفاع ترکش
hight of burst
ارتفاع ترکش
height of centers
ارتفاع مرکز
height of eye
ارتفاع راصد
height of fill
ارتفاع خاکریز
flyby
پرواز در ارتفاع کم
studding
ارتفاع اتاق
drop altitude
ارتفاع بارریزی
height adjustment
میزان ارتفاع
barometer
ارتفاع سنج
barometers
ارتفاع سنج
hauteur
ارتفاع غرور
critical height
ارتفاع بحرانی
critical altitude
ارتفاع بحرانی
computed altitude
ارتفاع محسوب
depth of abutting gap faces
ارتفاع شکاف
hypsometer
ارتفاع سنج
cruising altitude
ارتفاع پرواز
hypsometer
ارتفاع پیما
drop altitude
ارتفاع پرش
high jump
پرش ارتفاع
discharge head
ارتفاع تخلیه
humble
بدون ارتفاع
humblest
بدون ارتفاع
take a sight
ارتفاع گرفتن
depth of tooth
ارتفاع دندانه
head
ارتفاع فشاری
leveled
سطح ارتفاع
altimeter
ارتفاع سنج
quadrat
ارتفاع سنج
astro altitude
ارتفاع نجومی
optimum height
حداکثر ارتفاع
bankful
ارتفاع لبریزی
altimeters
ارتفاع یاب
barometric
ارتفاع سنجی
ceiling
ارتفاع ابر
altimeters
ارتفاع سنج
optimum height
ارتفاع مطلوب
rise
ارتفاع پله
rises
ارتفاع پله
altitude sickness
ناخوشی ارتفاع
levelling
ارتفاع یابی
altimeter
ارتفاع یاب
ceilings
ارتفاع ابر
observed altitude
ارتفاع حقیقی
total suction head
ارتفاع کل مکشی
riser
ارتفاع پله
pressure head
ارتفاع فشار
percolation head
ارتفاع نفوذ
bombing height
ارتفاع بمباران
absolute altitude
ارتفاع مطلق
levels
سطح ارتفاع
net head
ارتفاع موثر
effective length of strut
ارتفاع کمانش
levelled
سطح ارتفاع
vertical interval
اختلاف ارتفاع
elevating mechanism
دستگاه حرکت ارتفاع
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
superelevation
بلندی بر اضافه ارتفاع
flight level
سطح ارتفاع پرواز
free board
عمق یا ارتفاع ازاد
position angle
زاویه ارتفاع جسم
free board
ارتفاع سطح اب تا تاج سد
elevating arc
قطاع حرکت ارتفاع
high jumper
پرنده پرش ارتفاع
altitude intercept
رهگیری در ارتفاع بالا
stato scope
ارتفاع سنج هواپیما
drawdown
ارتفاع افت اب در چاه
altitude datum
ارتفاع از سطح دریا
high water
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
dicing photography
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
hoverting
حفظ ارتفاع پرواز
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
altimeter setting
تنظیم ارتفاع سنج
elevating mechanism
دستگاه حرکت در ارتفاع
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
elavation tint
هاشور ارتفاع نقشه
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
negative altitude
ارتفاع غلط است
computed altitude
ارتفاع حساب شده
closed height
حداکثر ارتفاع لیفتراک
zenith distance
ارتفاع راس القدم
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
ceilometer
ارتفاع سنج ابر
zenith distance
فاصله ارتفاع نافر
altitude
ارتفاع از سطح دریا
mean range of the tide
میانگین ارتفاع کشند
barometric altimeter
ارتفاع سنج فشاری
barometric altitude
ارتفاع بارومتری هواپیما
minimum elevation
حداقل ارتفاع لوله
very high
ارتفاع خیلی بالا
altitudes
ارتفاع از سطح دریا
optimum height
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
calculated altitude
ارتفاع تنظیم شده
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
spot elevation
ارتفاع تعیین شده
datum plane
سطح مبنای ارتفاع
angle of elevation
زاویه ارتفاع لوله
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
mean high water neaps
متوسط ارتفاع اب دریا
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
head
ارتفاع ریزش سر رولور سر
surcharge
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا
towered
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
banks
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
absolute altitude
ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute altimeter
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
towers
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
height money
اضافه بهای کار در ارتفاع
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
elevation stop
متوقف کننده حرکت ارتفاع
half tide level
ارتفاع متوسط کشند اب دریا
haul defilade
تا ارتفاع لوله پشت سنگر
mean low water neaps
ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
density
چگالی یا ارتفاع پرز فرش
pneumercator
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
mean higher high water
ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
ceilometer
وسیله سنجش ارتفاع ابر
stature
ارتفاع طبیعی بدن حیوان
release altitude
ارتفاع رها کردن بمب
elavation tint
رنگ یا هاشورهای ارتفاع نما
calibrated altitude
ارتفاع تنظیم شده هواپیما
bank
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
summer draft
خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
neap
حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
radio altimeter
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com