English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
absolute height ارتفاع نسبت به سطح دریا
Search result with all words
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
Other Matches
continental shelf مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
altitudes ارتفاع از سطح دریا
mean high water neaps متوسط ارتفاع اب دریا
high water حداکثر ارتفاع اب مد دریا
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
altitude ارتفاع از سطح دریا
mean higher high water ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
half tide level ارتفاع متوسط کشند اب دریا
neap حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
mean low water neaps ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
isopleth نقاط هم ارتفاع موج دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
hypsographic map نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
hypsometry پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
neap tide کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
isovelocity نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
datum error اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
leverage نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
prorata برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable قابل نسبت دادن نسبت دادنی
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
nationallism مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
holding anchorage لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
depths ارتفاع
altitude ارتفاع
depth ارتفاع
line height ارتفاع خط
low level در ارتفاع کم
elevations ارتفاع
elevation ارتفاع
altitudes ارتفاع
heights ارتفاع
height ارتفاع
sawed off کم ارتفاع
attack altitude ارتفاع تک
low کم ارتفاع کم
apparent celestiallatitude ارتفاع
apothem ارتفاع
contour lines خط هم ارتفاع
low-rise کم ارتفاع
x height ارتفاع x
altimeters ارتفاع سنج
headroom ارتفاع ساختمان
superelevation ارتفاع زیاد
humblest بدون ارتفاع
humble بدون ارتفاع
altimeter ارتفاع یاب
take a sight ارتفاع گرفتن
jump altitude ارتفاع پرش
low altitude ارتفاع پایین
flypasts پرواز در ارتفاع کم
barometric ارتفاع سنجی
riser ارتفاع پله
bankful ارتفاع لبریزی
absolute altitude ارتفاع مطلق
astro altitude ارتفاع نجومی
high jump پرش ارتفاع
bombing height ارتفاع بمباران
flypast پرواز در ارتفاع کم
flybys پرواز در ارتفاع کم
flyby پرواز در ارتفاع کم
low cloud ابرهای کم ارتفاع
suction lift ارتفاع مکش
altimeters ارتفاع یاب
studding ارتفاع اتاق
leveled سطح ارتفاع
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
depth of abutting gap faces ارتفاع شکاف
head pressure ارتفاع فشاری
height clearance ارتفاع مجاز
critical height ارتفاع بحرانی
critical altitude ارتفاع بحرانی
height of burst ارتفاع ترکش
hight of burst ارتفاع ترکش
height of centers ارتفاع مرکز
height of eye ارتفاع راصد
height of fill ارتفاع خاکریز
cruising altitude ارتفاع پرواز
level سطح ارتفاع
levelled سطح ارتفاع
depth of tooth ارتفاع دندانه
discharge head ارتفاع تخلیه
drop altitude ارتفاع پرش
drop altitude ارتفاع بارریزی
effective depth ارتفاع مفید
effective length of strut ارتفاع کمانش
elevator gear گردونه در ارتفاع
flange depth ارتفاع لبه
levels سطح ارتفاع
height of rise ارتفاع ابگیر
height of rise ارتفاع برجستگی
cam throw ارتفاع بادامک
cam throw ارتفاع منحنی
vertical interval اختلاف ارتفاع
altimeter ارتفاع سنج
hypsometer ارتفاع پیما
barometers ارتفاع سنج
barometer ارتفاع سنج
hypsometer ارتفاع سنج
altitude ارتفاع هواپیما
levelling ارتفاع یابی
height adjustment میزان ارتفاع
height of site ارتفاع ایستگاه
height of site ارتفاع پایگاه
height overall ارتفاع ساختمان
high altitude از ارتفاع زیاد
high altitude ارتفاع زیاد
total suction head ارتفاع کل مکشی
computed altitude ارتفاع محسوب
ceiling ارتفاع ابر
ceilings ارتفاع ابر
quadrat ارتفاع سنج
rises ارتفاع پله
rise ارتفاع پله
optimum height حداکثر ارتفاع
altitudes ارتفاع هواپیما
optimum height ارتفاع مطلوب
observed altitude ارتفاع حقیقی
head ارتفاع فشاری
hauteur ارتفاع غرور
pressure head ارتفاع فشار
percolation head ارتفاع نفوذ
net head ارتفاع موثر
safe altitude ارتفاع امن
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
negative altitude ارتفاع غلط است
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
head ارتفاع ریزش سر رولور سر
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
free board ارتفاع سطح اب تا تاج سد
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
very high ارتفاع خیلی بالا
alpine واقع در ارتفاع زیاد
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
hoverting حفظ ارتفاع پرواز
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
computed altitude ارتفاع حساب شده
cap height ارتفاع حروف بزرگ
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
ceilometer ارتفاع سنج ابر
free board عمق یا ارتفاع ازاد
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
elevating arc قطاع حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت در ارتفاع
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
angle of elevation زاویه ارتفاع لوله
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
zenith distance ارتفاع راس القدم
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
altimeter setting تنظیم ارتفاع سنج
flight level سطح ارتفاع پرواز
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
elavation tint هاشور ارتفاع نقشه
position angle زاویه ارتفاع جسم
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
spot elevation ارتفاع تعیین شده
datum plane سطح مبنای ارتفاع
drawdown ارتفاع افت اب در چاه
minimum elevation حداقل ارتفاع لوله
high jumper پرنده پرش ارتفاع
high tide مد دریا
sea foam کف دریا
cuttlebone کف دریا
sepiolite کف دریا
high tides مد دریا
spume کف آب دریا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com