English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
take a sight ارتفاع گرفتن
Search result with all words
to take the a بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
Other Matches
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
to take medical advice دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
take in <idiom> زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
calebrate جشن گرفتن عید گرفتن
clam بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clams بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
gripped طرز گرفتن وسیله گرفتن
attack altitude ارتفاع تک
apothem ارتفاع
low level در ارتفاع کم
sawed off کم ارتفاع
x height ارتفاع x
apparent celestiallatitude ارتفاع
line height ارتفاع خط
depth ارتفاع
heights ارتفاع
height ارتفاع
low کم ارتفاع کم
depths ارتفاع
altitudes ارتفاع
elevations ارتفاع
elevation ارتفاع
altitude ارتفاع
low-rise کم ارتفاع
contour lines خط هم ارتفاع
rises ارتفاع پله
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
critical height ارتفاع بحرانی
head pressure ارتفاع فشاری
low cloud ابرهای کم ارتفاع
safe altitude ارتفاع امن
low altitude ارتفاع پایین
absolute altitude ارتفاع مطلق
rise ارتفاع پله
quadrat ارتفاع سنج
pressure head ارتفاع فشار
cruising altitude ارتفاع پرواز
percolation head ارتفاع نفوذ
optimum height ارتفاع مطلوب
optimum height حداکثر ارتفاع
observed altitude ارتفاع حقیقی
depth of abutting gap faces ارتفاع شکاف
critical altitude ارتفاع بحرانی
depth of tooth ارتفاع دندانه
net head ارتفاع موثر
discharge head ارتفاع تخلیه
height of eye ارتفاع راصد
height of fill ارتفاع خاکریز
height of rise ارتفاع ابگیر
height of site ارتفاع ایستگاه
astro altitude ارتفاع نجومی
height of site ارتفاع پایگاه
jump altitude ارتفاع پرش
bankful ارتفاع لبریزی
barometric ارتفاع سنجی
hypsometer ارتفاع سنج
hypsometer ارتفاع پیما
bombing height ارتفاع بمباران
height of rise ارتفاع برجستگی
height of centers ارتفاع مرکز
hight of burst ارتفاع ترکش
drop altitude ارتفاع پرش
drop altitude ارتفاع بارریزی
height overall ارتفاع ساختمان
effective depth ارتفاع مفید
effective length of strut ارتفاع کمانش
computed altitude ارتفاع محسوب
elevator gear گردونه در ارتفاع
flange depth ارتفاع لبه
cam throw ارتفاع بادامک
height clearance ارتفاع مجاز
cam throw ارتفاع منحنی
height of burst ارتفاع ترکش
high altitude ارتفاع زیاد
vertical interval اختلاف ارتفاع
humblest بدون ارتفاع
humble بدون ارتفاع
headroom ارتفاع ساختمان
barometer ارتفاع سنج
superelevation ارتفاع زیاد
barometers ارتفاع سنج
altimeter ارتفاع یاب
head ارتفاع فشاری
flypast پرواز در ارتفاع کم
altitudes ارتفاع هواپیما
hauteur ارتفاع غرور
height adjustment میزان ارتفاع
level سطح ارتفاع
leveled سطح ارتفاع
total suction head ارتفاع کل مکشی
levels سطح ارتفاع
ceilings ارتفاع ابر
levelling ارتفاع یابی
altimeter ارتفاع سنج
flypasts پرواز در ارتفاع کم
high jump پرش ارتفاع
high altitude از ارتفاع زیاد
levelled سطح ارتفاع
ceiling ارتفاع ابر
riser ارتفاع پله
altimeters ارتفاع یاب
suction lift ارتفاع مکش
altitude ارتفاع هواپیما
studding ارتفاع اتاق
altimeters ارتفاع سنج
flybys پرواز در ارتفاع کم
flyby پرواز در ارتفاع کم
head ارتفاع ریزش سر رولور سر
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
free board ارتفاع سطح اب تا تاج سد
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
cap height ارتفاع حروف بزرگ
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
drawdown ارتفاع افت اب در چاه
flight level سطح ارتفاع پرواز
computed altitude ارتفاع حساب شده
elavation tint هاشور ارتفاع نقشه
elevating arc قطاع حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت در ارتفاع
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
free board عمق یا ارتفاع ازاد
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
ceilometer ارتفاع سنج ابر
datum plane سطح مبنای ارتفاع
spot elevation ارتفاع تعیین شده
angle of elevation زاویه ارتفاع لوله
mean high water neaps متوسط ارتفاع اب دریا
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
minimum elevation حداقل ارتفاع لوله
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
very high ارتفاع خیلی بالا
negative altitude ارتفاع غلط است
position angle زاویه ارتفاع جسم
altimeter setting تنظیم ارتفاع سنج
alpine واقع در ارتفاع زیاد
high jumper پرنده پرش ارتفاع
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
hoverting حفظ ارتفاع پرواز
zenith distance ارتفاع راس القدم
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
altitude ارتفاع از سطح دریا
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
altitudes ارتفاع از سطح دریا
high water حداکثر ارتفاع اب مد دریا
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
absolute altitude ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
coursed rubble masonry سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
absolute height ارتفاع نسبت به سطح دریا
altitude circle صفحه ارتفاع سنج هواپیما
absolute altimeter دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
elevation حرکت در ارتفاع زاویه درجه
cruising altitude ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
banks صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
stature ارتفاع طبیعی بدن حیوان
ceilometer وسیله سنجش ارتفاع ابر
bank صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
altitude sickness کسالت در اثر ارتفاع زیاد
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
calibrated altitude ارتفاع تنظیم شده هواپیما
elevations حرکت در ارتفاع زاویه درجه
altitude acclimatization عادت کردن به ارتفاع منطقه
hurdles اسب دوانی با پرش از ارتفاع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com