Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
advancement in rating	ارتقاء درجه
Search result with all words
He was granted a grade promotion.	یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
Other Matches
promotions	ارتقاء
promotion	ارتقاء
preferment	ارتقاء
gradation	ارتقاء
gradations	ارتقاء
extolled	ارتقاء دادن اغراق گفتن
extolling	ارتقاء دادن اغراق گفتن
extols	ارتقاء دادن اغراق گفتن
extol	ارتقاء دادن اغراق گفتن
anagoge	بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagogy	بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
second class	درجه 2
second rate	درجه دو
scalage	درجه
top	درجه یک
grades	درجه
grade	درجه
run of the mine	بی درجه
third-rate	درجه سه
clinical thermometer	درجه
copacetic	درجه یک
first class	درجه یک
copesetic	درجه یک
echelon	درجه
echelons	درجه
gauge	درجه
gauged	درجه
gauges	درجه
chinical t.	درجه
classy	درجه یک
elevations	درجه
first string	درجه یک
nobby	درجه یک
low grade	کم درجه
kyu	درجه
marks	درجه
gauge=gage	درجه
gauge glass	درجه اب
gage=gauge	درجه
gage	درجه
elevation	درجه
mark	درجه
just as well <adv.>	به یک درجه
scale	درجه
proportion	درجه
proportions	درجه
second class	درجه دو
lengths	درجه
ranks	درجه
ranked	درجه
rank	درجه
degrees	درجه
equally <adv.>	به یک درجه
length	درجه
pitches	درجه
number one	درجه یک
title	درجه
titles	درجه
third rate	درجه سه
high-class	درجه یک
topnotch	درجه یک
tophole	درجه یک
top hole	درجه یک
rate	درجه
second-rate	درجه دو
rates	درجه
slap-up	درجه یک
top-notch	درجه یک
aquastat	درجه
degree	درجه
pitch	درجه
berating	خلع درجه
berates	خلع درجه
centigrade degree	درجه صدبخشی
berate	خلع درجه
dan	درجه درکاراته
quantum	درجه میزان
degree of freedom	درجه ازادی
degree of advancement	درجه پیشرفت
d.p	درجه بسپارش
degree of centralization	درجه تمرکز
ninths	درنهمین درجه
degree of compaction	درجه تراکم
cope flask	درجه روئی
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
berated	خلع درجه
ninth	درنهمین درجه
whither	بکدام درجه
degree of curve	درجه انحناء
degree of dissociation	درجه تفکیک
consistence	درجه غلظت
confidence level	درجه اطمینان
adjusted elevation	درجه تنظیمی
graduation	درجه بندی
supremely	با علی درجه
stair	مرتبه درجه
fluidity	درجه سفتی
clumps	درجه سردوشی
clumping	درجه سردوشی
clumped	درجه سردوشی
honorary	درجه افتخاری
clump	درجه سردوشی
consistency	درجه غلظت
comparatives	درجه تفضیلی
comparative	درجه تفضیلی
doctorate	درجه دکتری
shadings	درجه رنگ
shades	درجه رنگ
doctorates	درجه دکتری
graduation	درجه گرفتن
puny	درجه پست
pinnacle	منتهی درجه
calibration	درجه بندی
brick layer	بنای درجه دو
baume degree	درجه بومه
battle sight	شکاف درجه
battle sight	درجه جنگی
bar sight	ستون درجه
bar sight	شکاف درجه
baccslavreate	درجه شوالیه
baccalaureate	درجه باشلیه
anti knock property	درجه اکتان
angle of elevation	زاویه درجه
largely	تا درجه زیادی
adjustability	درجه انطباق
grading	درجه بندی
pinnacles	منتهی درجه
shade	درجه رنگ
strain hardness	سختی درجه
tiptop	بالاترین درجه
tiptop	درجه اعلی
to take one's d.	درجه گرفتن
trial elevation	درجه ازمایشی
viscosity	درجه غلیظی
void ratio	درجه تخلخل
head over heels <idiom>	منتهای درجه
hold a candle to <idiom>	درهمان درجه
economy class	درجه توریستی
standard class	درجه استاندارد
coarse wool	پشم درجه دو
tip top	بالاترین درجه
thirty degree cut	برش 03 درجه
velocity	درجه تندی
summated ratings	مجموع درجه ها
superlatively	در درجه عالی
supply sergeant	درجه دارتدارکات
t. far	تا این درجه
tenth rate	درجه دهم
tertiary alcohol	الکل 3 درجه
tertiary amine	امین 3 درجه
tertiary carbon	کربن 3 درجه
tertiary hydrogen	هیدروژن 3 درجه
the positive d.	درجه مطلق
third class road	جاده درجه سه
third degree of readiness	امادگی درجه سه
third rater	درجه سوم
scaling	درجه بندی
water hardness	درجه سختی آب
alacrity [speed]	درجه تندی
celerity	درجه تندی
easiness [quickness]	درجه تندی
fleetness	درجه تندی
nippiness	درجه تندی
promptitude	درجه تندی
promptness	درجه تندی
quickness	درجه تندی
rapidity	درجه تندی
rapidness	درجه تندی
speediness	درجه تندی
speed of action	درجه تندی
which grade are you in?	که درجه شما را در؟
white wool	پشم درجه یک
swiftness	درجه تندی
standard rudder	51 درجه سکان
degree of polymerization	درجه بسپارش
first rate	نخستین درجه
first water	درجه اول
fuel grade	درجه سوخت
gaduate	درجه دار
gradational	به ترتیب درجه
grade of channel	درجه کانال
graduator	درجه گذار
high grade	درجه اعلی
high grade product	محصول درجه یک
honor	درجه نشان
in the highest d.	به منتها درجه
to the utmost	به منتها درجه
first rate	درجه اول
first class brick	اجر درجه یک

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com