English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
Other Matches
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
pickerel اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
penny کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
pennies کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
liberty pole چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
flickertail نوعی سنجاب زمینی کانادا وامریکا
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
ling ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
ducked اردک
ducks اردک
drake اردک نر
duckings اردک
drakes اردک نر
duck اردک
duck and drake اردک نر
ducks and drakes اردک نر
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
quacks صدای اردک
mallard اردک وحشی
quacked صدای اردک
flapper جوجه اردک
mallards اردک وحشی
quacking صدای اردک
pike اردک ماهی
duckling جوجه اردک
goosander اردک ماهیخوار
pintail اردک دم دراز
ducklings بچه اردک
ducklings جوجه اردک
duckling بچه اردک
merganser اردک ماهیخوار
quack صدای اردک
wildfowl اردک وحشی
waddled اردک وارراه رفتن
luce اردک ماهی بزرگ
waddles اردک وارراه رفتن
waddle اردک وارراه رفتن
waddling اردک وارراه رفتن
sheldrake اردک وحشی دریایی
duckings اردک ماده غوطه
ducked اردک ماده غوطه
duck اردک ماده غوطه
ducks اردک ماده غوطه
squawks صدای اردک دراوردن
squawked صدای اردک دراوردن
loggerhead نوعی اردک دریایی
squawk صدای اردک دراوردن
ugly duckling <idiom> جوجه اردک زشت
waddled راه رفتن اردک وار
walleye انواع مختلف اردک ماهی
waddles راه رفتن اردک وار
waddling راه رفتن اردک وار
waddle راه رفتن اردک وار
sashay اردک وار راه رفتن
walleyed انواع مختلف اردک ماهی
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
Black sheep جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
dibber اب خوردن مثل اردک بذر کاری
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
pochard یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
gadwall اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
decoy طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
laky a قرمز
red <adj.> قرمز
bloodshot قرمز
red line خط قرمز
raddle گل قرمز
redder قرمز
reddest قرمز
reds قرمز
coralline قرمز
redhead مو قرمز
redheads مو قرمز
cramoisy قرمز
ponceau قرمز
erythrean قرمز
erythroid قرمز
rubrics خط قرمز
aka قرمز
vermilion قرمز
rubric خط قرمز
gules قرمز
sanguineous قرمز
vermeil قرمز
vermillion قرمز
vinaceous قرمز
martagon سوسن قرمز
minium شنجرف قرمز
hot pepper فلفل قرمز
infera red مادون قرمز
gorcock با قرقره قرمز
infrared مادون قرمز
infrared زیر قرمز
dressed inred قرمز پوش
ladyfinger فلفل قرمز
kidney bean لوبیا قرمز
encrimson قرمز کردن
first class brick اجر قرمز
methyl red قرمز متیل
minium اکسید قرمز
rubescent قرمز شونده
rubious قرمز یاقوتی
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
ruffous قرمز کم رنگ
rufous قرمز کم رنگ
safflower carmine قرمز کافیشه
staring red قرمز زننده
hot line تلفن قرمز
hot lines تلفن قرمز
red pepper فلفل قرمز
red peppers فلفل قرمز
kidney beans لوبیا قرمز
reddened قرمز کردن
crimson قرمز روناسی
scarlet قرمز جگری
chilli pepper فلفل قرمز
scarlet قرمز لاکی
rubefy قرمز کردن
rubefaction قرمز سازی
murrey قرمز ارغوانی
nacarat قرمز روشن
neutral red قرمز خنثی
oxide of copper توتیای قرمز
phenol red قرمز فنول
red brick اجر قرمز
red card کارت قرمز
red lead سرب قرمز
red letter با حروف قرمز
red lips لبهای قرمز
red nucleus هسته قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
rel pole قطب قرمز
ripe lips لبهای قرمز
rosily برنگ قرمز
roucou قرمز بویا
rubefacient قرمز کننده
Red chilli فلفل قرمز
cresol red قرمز کرزول
redden قرمز کردن
reddened قرمز شدن
cochineal قرمز دانه
cochineal قرمز شراب کش
goldfish ماهی قرمز
gold fish ماهی قرمز
ruddy قرمز رنگ
crimson قرمز سیر
caramels مایل به قرمز
caramel مایل به قرمز
flush قرمز کردن
angry قرمز شده
redden قرمز شدن
reddening قرمز کردن
reddening قرمز شدن
reddens قرمز کردن
reddens قرمز شدن
elm نارون قرمز
elms نارون قرمز
flushing قرمز کردن
angrier قرمز شده
angriest قرمز شده
flushes قرمز کردن
infra red زیر قرمز
congo red قرمز کنگو
chlorophennol red قرمز کلروفنول
body brick اجر قرمز
Cayenne فلفل قرمز
bright red قرمز روشن
red lights چراغ قرمز
infra-red زیر قرمز
red light چراغ قرمز
pharaoh ant مورچه قرمز کوچک
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
pyrope لعل قرمز سیر
fireback قرقاول پشت قرمز
ultrared انطرف اشعه قرمز
farouche یونجه گل قرمز کمرو
far infrared زیر قرمز دور
purple red قرمز مایل به ارغوانی
zincite اکسید قرمز روی
bloody خون الود قرمز
bloodier خون الود قرمز
Indianred <adj.> <noun> نوعی رنگ قرمز
strawberry roan اسب قرمز رنگ
sanguine قرمز برنگ خون
to tinge with red کمی قرمز کردن
bloodiest خون الود قرمز
red clause credit اعتبار با ماده قرمز
spatalite اکسید قرمز روی
ruby zinc اکسید قرمز روی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com