English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
convection ارزش حرارتی همبرداری
Other Matches
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
thermal حرارتی
thermoswitch سویچ حرارتی
thermoswitch کلید حرارتی
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
thermocouple زوج حرارتی
temperature coefficient ضریب حرارتی
ablating material سپر حرارتی
heating mantle ژاکت حرارتی
thermal expansion انبساط حرارتی
calorific power مقدار حرارتی
thermopile پیل حرارتی
hot wire رشته حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
thermal devices ابزارهای حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal power مقدار حرارتی
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal fatigue خستگی حرارتی
thermal emission تابش حرارتی
thermal protection محافظت حرارتی
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
thermal battery باطری حرارتی
hot-wired رشته حرارتی
thermal switch سویچ حرارتی
thermal stress تنش حرارتی
hot-wiring رشته حرارتی
hot-wires رشته حرارتی
hot-wire رشته حرارتی
thermal shadow سایههای حرارتی
thermal efficiency راندمان حرارتی
dilatation انبساط حرارتی
heating wire سیم حرارتی
thermocouple عنصر حرارتی
heat exchanger مبدل حرارتی
heat energy انرژی حرارتی
heat engine موتور حرارتی
heating سیستم حرارتی
heating tape نور حرارتی
heating resistor مقاومت حرارتی
heat balance تعادل حرارتی
heating power توان حرارتی
heating jacket ژاکت حرارتی
heating installation تاسیسات حرارتی
heat conductivity هدایت حرارتی
heat conduction هدایت حرارتی
heat loss گمگشتگی حرارتی
heating blower دمنده ی حرارتی
heat capacity فرفیت حرارتی
heat supply منبع حرارتی
heat sink انباره حرارتی
heat shield حفاظ حرارتی
heat pulse پالس حرارتی
heat proof quality ثبات حرارتی
hot shortness شکنندگی حرارتی
high temperature strength استحکام حرارتی
heat treatment عملیات حرارتی
evolution of heat انبساط حرارتی
heating furnace کوره حرارتی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
heat insulation عایق کاری حرارتی
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
heat treatable قابل عملیات حرارتی
heat treating تشویه حرارتی فولاد
heat treating department دپارتمان عملیات حرارتی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
temperature stress تنش حرارتی یا دمایی
high temperature steel فولاد با ثبات حرارتی
hot wire meter امپر سنج حرارتی
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
low heat value مقدار حرارتی پایین
hot working die ابزار عملیات حرارتی
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
hot working steel فولاد عملیات حرارتی
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
heating zone منطقه یا ناحیه حرارتی
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
heating coil سیم پیچ حرارتی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
heating element المان یا عنصر حرارتی
heat treating furnace کوره عملیات حرارتی
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
thermo plasticity شکل پذیری حرارتی
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
austemper سخت گردانی حرارتی
precipitation heat treatment عملیات حرارتی رسوبی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
thermit fusion welding جوشکاری ذوبی حرارتی
thermic وابسته بگرما حرارتی
radiant تشعشع کننده حرارتی
thermonuclear بمب هستهای حرارتی
thermal shadow سایه روشن حرارتی
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
heat treat انجام دادن عملیات حرارتی
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
heat treatable steel فولاد قابل عملیات حرارتی
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
hot wire instrument دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
dilatometer دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
heat resisting quality حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
low grade کم ارزش
raffish بی ارزش
low level کم ارزش
punk بی ارزش
market value ارزش
big ticket با ارزش
naught بی ارزش
picayune بی ارزش
no par بی ارزش
picayubnish بی ارزش
brummagem بی ارزش
brummagem کم ارزش
junky بی ارزش
punks بی ارزش
treasure با ارزش
rubbish بی ارزش
small change کم ارزش
rewarding پر ارزش
fustian بی ارزش
good for nothing بی ارزش
valueless بی ارزش
prices ارزش
price ارزش
worthiness ارزش
worth ارزش
worth با ارزش
worm eaten بی ارزش
avail ارزش
trivalence سه ارزش
trivalency سه ارزش
shotten بی ارزش
unvalued بی ارزش
valuing ارزش
worthless بی ارزش
regardant با ارزش
value ارزش
values ارزش
cost ارزش
utilities'man متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
value of money ارزش پول
wear thin <idiom> بی ارزش شدن
present value ارزش فعلی
influence value ارزش تاثیر
increase in value افزایش ارزش
value for money ارزش پول
value theory نظریه ارزش
indexation ارزش ترازی
theory of value نظریه ارزش
tinker's damn چیزبی ارزش
tinker's dam چیزبی ارزش
waff نظر بی ارزش
threshold value ارزش استانهای
heating value ارزش گرمایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com